🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌸 #دیرزمانینیست که #دریافتهام
وقتی از کسی. #رنجش و #کینه ای به دل می گیرم، درحقیقت #برده ی او می شوم؛
او افکارم را تحت کنترل خود می گیرد؛
اشتهایم را ازبین می برد؛
آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و
لذت کار کردن را از من می گیرد؛
اعتقاداتم را ازبین می برد
و مانع از استجابت دعاهایم می گردد؛
او آزادی فکرم را می گیرد و هرکجا که می روم
برایم مزاحمت ایجاد می کند؛
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.
تازمانی که بیدارم، بامن است و
وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم می شود؛
وقتی مشغول رانندگی هستم
یا وقتی در محل کار خود هستم، کنار م است؛
هرگز نمی توانم احساس شادی و راحتی کنم...
او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر می گذارد؛
او مجبورم می کند تا به خاطر سوء هاضمه،
سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛
او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من می دزدد؛
🌸 بنابراین دریافته ام اگر نمی خواهم یک #برده باشم،
در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم!
خود را در آیینه نگریستم و دریافتم
ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است.
دانستم دلم جایگاه #خداوند است که
همواره مرا لبریز از #عشق و #مهربانی و #آرامش می کند.
❤ پس دلم را برای او از هر چه غیر او بود خالی کردم.
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
✨﷽✨
کسى مىخواست زیرزمین خانهاش را تعمیر کند...
در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود؛ آنها را برداشت و در کیسهاى ریخت و در بیابان انداخت .وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچههایش را ندید ، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است ؛ به همین دلیل #کینه او را برداشت..
مار براى انتقام ، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود ریخت؛از آن طرف ، مرد ، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانهشان بازگرداند.
وقتى مار مادر ، بچههاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماستها بر زمین ریخت.
شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد!
این کینه مار است امّا همین مار وقتى محبّت دید ، کار بد خود را جبران کرد ، امّا بعضى انسانها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند ، ذرّهاى از کینهشان کم نمىشود.
امام علی علیه السلام:
دنيا كوچك تر و حقير تر و ناچيز تر از آن است كه در آن از كينه ها پيروى شود.
📚غررالحكم، ج۲، ص۵۲
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
✅