آیه132🌹ازسوره بقره 🌹
وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
و ابراهيم و يعقوب، فرزندان خود را به همان آئين سفارش نمودند (وگفتند:) فرزندان من! خداوند براى شما اين دين (توحيدى) را برگزيده است. پس (تا پايان عمر بر آن باشيد و) جز در حال تسليم (و فرمانبردارى) نميريد
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
______________________
آیه132🌹ازسوره بقره 🌹
وَ وَصَّى: وسفارش کرد
بِها : به آن فرمانبرداری
إِبْراهِيمُ:ابراهيم
بَنِيهِ : پسران خودرا
وَ يَعْقُوبُ:ویعقوب هم که
يا بَنِيَّ: ای پسرانم
إِنَّ اللَّهَ :همانا الله
اصْطَفى :برگزید
لَكُمُ :برای شما
الدِّينَ:این دين را
فَلا تَمُوتُنَّ : پس نميريد البته
إِلَّا :جز
وَ أَنْتُمْ:درحالی که شما
مُسْلِمُونَ : فرمان بر او باشید
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
______________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_قرآن
#آیه_۱۳۲_بقره
#پیامهای_آیات
1⃣ راه حقّ، همان راه اسلام و تسليم بودن در برابر خداوند است. انبيا همين راه را سفارش مىنمودند. «وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ»
2⃣ در فكر سلامت عقيده وايمان نسل وفرزندان خود باشيم و در وصاياى خود تنها به جنبههاى مادّى اكتفا نكنيم
3⃣ گرچه زمان ومكان مردن به دست ما نيست، ولى مىتوانيم زمينهى حسنِ عاقبت خود را از طريق عقيده وعمل درست ودعا ودورى از گناه و افراد فاسد، فراهم كنيم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
______________________
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سر به سر گذاشتن با پیرمرد روستایی😊
نگاه کنیدعالیه
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
______________________
یہتیکہکلامیداشتکہ میگفت:یڪچادری
ازحضرتزهرابہخـآنمهاارثرسیده
وداشتناینحجابوحفظکردنآن
لیاقتمیخواهد..'!
-#شهیدمحمدرضادهقانامیری
#یادشهداباصلوات
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
______________________
❤️ امام علی (عليهالسلام) :
هر چه را شنيدى (بدون بررسی ) براى مردم بازگو مكن، كه همين براى دروغگويى تو كافى است.
📚 نهج البلاغه، نامه۶۹
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
______________________
💢شیخ رجبعلی خیاط(ره)
تمام نور معنوی و فیوضاتی که انسان از عبادات و زیارات کسب می کند با نیشی که بوسیله #زبان به دیگران می زند ، نابود می شود.
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
__________________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨نصیحت پیرمرد بیسواد به آقای قرائتی!!
👤حجتالاسلام قرائتی
° °🕊#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan
یکی از پیامبران بنی اسرائیل حضرت عُزیر(ع) بود که نام مبارکش یک بار در قرآن آمده است و نامش در لغت یهود،عذرا گفته می شود.پدر و مادرش در منطقە بیت المقدس زندگی می کردند.خداوند دو پسر دوقلو به آنها داد که نام یکی را عزیر و نام دیگری را عُذره گذاشتند.عزیر و عذره با هم بزرگ شدند تا به سی سالگی رسیدند.عزیر(ع) پس از آنکه ازدواج کرد به قصد سفر از خانه بیرون آمد.پس از خداحافظی با بستگانش،اندکی انجیر و آب و میوە تازه با خود برداشت تا در سفر از آن بهره بگیرد.در بین راه به آبادی رسید که به طور وحشتناکی درهم ریخته و ویران شده بود و حتی استخوان های ساکنان آنجا نیز پوسیده شده بود.
هنگامی که عزیر(ع)با دیدن این منظره وحشتناک به فکر معاد و زنده شدن مردگان افتاد و با خود گفت:چگونه خداوند این مردگان را زنده می کند؟البته او این سخن را از روی انکار نگفت بلکه از روی تعجب گفت:
او در این فکر بود که خداوند جانش را گرفت و در ردیف مردگان قرار داد.پس از صد سال،خداوند عزیر(ع) را زنده کرد.فرشته ای از جانب خدا آمد و از او پرسید: چقدر در این بیابان خوابیده ای؟ او که گمان می کرد ساعاتی بیش در آنجا استراحت کرده باشد در جواب گفت:یک روز یا کمتر!
فرشته به او گفت:تو صد سال در اینجا بوده ای.اکنون به غذا و آشامیدنی خود بنگر که چگونه به فرمان خدا در تمام این مدت سالم مانده و هیچ آسیبی ندیده است.اما برای اینکه باور کنی به الاغ خود بنگر و ببین که چگونه با مرگ ،اعضای آن از هم متلاشی شده است و اینک ببین که خداوند چگونه اجزای پراکنده و متلاشی شده آن را دوباره جمع آوری کرده و زنده می کند.با دیدن این منظره عزیر گفت:می دانم که خداوند بر هر چیزی توانا است.اینک مطمئن شدم و مسأله معاد را با تمام وجودم حس کردم و قلبم سرشار از یقین شد.
آنگاه عزیر سوار بر الاغ خود شد و به سوی خانه اش حرکت کرد در مسیر راه می دید که همه چیز تغییر کرده است.وقتی به زادگاه خود رسید دید که خانه ها و آدمها تغییر کرده اند با دقت به اطراف خود نگاه کرد تا مسیر خانه خود را یافت و به نزدیک منزل خود آمد.در آنجا پیرزنی لاغر اندام و خمیده قامت و نابینا را دید از او پرسید:آیا منزل عزیر همین جا است؟ پیرزن گفت:آری همین جا است.سپس به دنبال این سخن گریه کرد و گفت:دهها سال است که عزیر مفقود شده و مردم او را فراموش کرده اند چطور تو نام عزیر را به زبان آوردی؟ عزیر گفت:من خود عزیر هستم.خداوند صد سال مرا از این دنیا برد و جزء مردگان در آورد و اینک بار دیگر مرا زنده کرده است.
آن پیرزن مادر عزیر بود که با شنیدن این سخن پریشان شد و گفت:صد سال قبل عزیر گم شد.اگر تو واقعا عزیر هستی و راست می گویی(او مردی صالح و مستجاب الدعوه بود) دعا کن تا من بینا شوم و ضعف پیری از من برود.عزیر دعا کرد.پیرزن بینا شد و سلامتی خود را بازیافت و با چشم تیزبین خود پسرش را شناخت و دست و پای پسرش را بوسید و سپس او را نزد بنی اسراییل برد.بزرگ قوم بنی اسراییل به عزیر گفت:ما شنیدیم هنگامی که بخت النصر،بیت المقدس را ویران کرد و تورات را سوزاند فقط چند نفر انگشت شمار حافظ تورات بودند.یکی از آنها عزیر(ع) بود.
اگر تو همان عزیر هستی تورات را از حفظ بخوان.عزیر تورات را بدون کم و کاست و از حفظ خواند.آنگاه او را تصدیق کردند و به او تبریک گفتند و با او پیمان وفاداری به دین خدا بستند.امام باقر(ع) گفته است عزیر و عذره هر دو از یک مادر؛دوقلو بدنیا آمدند.عزیر در سی سالگی از آنها جدا شد و صد سال به مردگان پیوست و سپس زنده شد و نزد خاندانش بازگشت.او بیست سال دیگر با برادرش زیست و سپس باهم از دنیا رفتند در نتیجه عزیر پنجاه سال و عذره صد و پنجاه سال عمر کردند.
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺 @harrozba_qoraan