اندیشهجویان استاد حسن عباسی
✳️ #سیاست_دینی یعنی حُسنِ تصمیم، حُسنِ تدبیر و اجرای احسن آن؛ البته منوط و محدود به مشیت الهی با توک
💠 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین»
💠«خدایا در این روز مرا از #متوكلان بدرگاهت #جعل کن (قرار بده) و از كامروایان حضرتت قرار بده؛ و از مقربان درگاهت #جعل کن؛ به احسانت اى نهایتِ خواست و همت جویندگان»
❓جایگاه #توکل یا وکالت دادن به خدا در زندگی اجتماعی و در سیاست و چارهاندیشی ما کجاست؟
🔺 نقیصهی مهم دانش مدیریت غربی (علم سیاست) در این است که بعد از چارهاندیشی، جایی برای #توکل، #مشیت الهی و #تقدیر نمیبیند.
🔸سَیّاس کسی است که #تصمیم و #تدبیر خوبی زده باشد و آن را به نحو احسن #اجرا نماید.
🔸زمانی میتوانیم بگوییم #تصمیم خوبی اندیشیده شده که در ماهیت آن به ایمان و یقین رسیده باشیم. اما حتی در همین حین، باید نگاهمان به #مشیت_الهی باشد؛ آنچه خدا بخواهد، همان میشود:
💠«اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ»، «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» و...
گرچه خواست و مشیت الهی، هرگز تفننی و بیحساب نیست، اما در هر شرایطی، به جایی خواهیم رسید که هرچه تدبیر و تصمیم کنیم، کاری از ما ساخته نیست؛ چطور مشیت و خواست الهی در دانش مدیریت، نادیده انگاشته میشود؟
🔸اما هر تصمیم خوب، که به ایمان و یقین رسیده و بر مشیت الهی نیز چشم دوخته باشد، در حد تصمیم نباید بماند؛ جایی که دیگر مصمم بر تصمیم خود شدهایم، نیاز به #تدبیر نیکو داریم. تمام تلاش خود را میکنیم و از حداکثر ظرفیت خود و تجربهی بشری نیز بهره میبریم تا بهترین تدبیر را زده باشیم؛ اما در همین حین، باید بدانیم #تدبیر_احسن زمانیست که تمام قد به خدا #وکالت داده باشیم:
🔸تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست//
🔸راهرو گر صد هنر دارد، #توکل بایدش (حافظ)
🔸زمانی که با ایمان به تصمیم خود و منوط به مشیت الهی، مصمم شده و به بهترین کیفیت نیز تدبیر کردیم و به #خدا هم وکالت دادیم، سپس موعد اجرای آن به نحو احسن است. اجرای احسن، عمل صالح ما است که در مقابل عمل مفسد قرار دارد؛ عمل صالحی که آن نیز محدود به #تقدیر_الهیست؛ تا چه مقدر ما باشد.«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
✳️ شبهای #قدر که مقدرات امت اسلامی در آن تدبیر و ثبت میشود، در قلب ماه رمضان جای دارد. چطور میتوانیم از لحظات به این مهمی و مقدراتی که در آن ثبت و ضبط میشود در زندگی اجتماعی و در سیاستورزی برای جامعه بیتوجه بمانیم؟ ما حتی اگر بهترین سیاستمدار هم باشیم، برخلاف مقدرات و مشیت الهی و آنچه وکالت آن باخداست، نمیتوانیم عمل کنیم؛ دستمان کوتاه است...
🔴 در نظر گرفتن این معیارها در ساختار علم مدیریت و سیاست، #سیاست_دینی ما را ممکن میسازد؛ در غیر این صورت، به جای تکیه بر #خدا، به سخن گفتن با #کدخدا فخر میکنیم و سیاستی پیاده میکنیم که حل تمامی مشکلات یک جامعهی هشتاد میلیونی را منوط به مشیت #کدخدا در رفع تحریمها میدانست، پس با توکل به تضمین بودن امضای کری پا به میدان مذاکره نهاد؛ نه #تصمیم درستی بود و نه #تدبیر خوبی بر آن زده شد و نه حتی #اجرای آن کم عیب و نقص بود.
✅ بیاییم در ماه رمضان، افتخار تکیه بر مشیت الهی و توکل را برای خود رقم بزنیم تا در #شب_های_قدر، رقم خوردن بهترین تقدیرها برای خود و امت اسلامی را شاهد باشیم.
▫️شرحی بر دعای روز دهم #ماه_رمضان - برگرفته از جلسه ۳۲ #کرسی_نظریه_پردازی #کلبه_کرامت با موضوع «جایگاه دکترین در سیاست و چاره» ( خرداد ۸۷):
💻 kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/680
#اختصاصی
کانال رسمی اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
هدایت شده از کانال رسمی استاد حسن عباسی
💠 معجزه بود؟
🔸انسان معاصر وقتی که دید میتواند هواپیما بسازد و با آن در آسمان پرواز کند؛ فضاپیمایی بسازد و به فضا سفر کند؛ و... حس کرد دیگر میتواند تمام مشکلات خود را حل کند؛ و از این رو دچار حسِ خودخواهی و خودبرتربینی شد.
«یا أَیُّهَا الإِنسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکَرِیمِ»
🔸غافل از آنکه هیچ اتفاق خارق العادهای رخ نداده بود.
🔸این توانمندی را خدا برای انسان #جعل کرده بود، اما بشر هنوز به میزان بلوغی نرسیده بود تا بتواند از آن بهره ببرد.
🔸او #عاجز بود که بتواند چون پرندگان در آسمان پرواز کند؛ علم به کمک او آمد تا #قادر شود.
🔸پس معجزهای در کار نبود؛ او فقط بخش بسیار بسیار کوچکی از ظرفیتهای آماده و معطل مانده را کشف کرده بود.
✅ « #قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن؛ یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم که دامنهی #عجزهایمان کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی!
✅ خداوند برای هر شیئی قدری #جعل کرده است: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَی ءٍ قَدْراً» #شب_قدر یعنی آن که #قدر یا نهایتِ ظرفیتِ توانمندی خود را بشناسیم و تلاش کنیم تا به آن برسیم. #تقدیر ما این چنین رقم میخورد...
و همچنین بدانیم که هرچه سعی و کوشش کنیم، از یک جایی به بعد، دیگر همه #عاجزیم..
🔸«مَوْلايَ مَوْلايَ اَنْتَ القادر وأنا العاجز وهل يرحم العاجز إلاّ القادر»
❇️ #شب_قدر باید شب سالِ برنامهریزی #جامعه_اسلامی باشد.
کانال رسمی استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
امام خامنه ای: ما در میانه یک میدان بزرگ جنگ قرار داریم که یک طرف آن نظام جمهوری اسلامی و طرف دیگر آ
هدایت شده از کانال رسمی استاد حسن عباسی
✳️ شبی به #قدر هزار ماه...
🔸اگر کسی #قدر خود را بداند، خودش را ضایع نمیکند.
🔸«قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن؛ یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم و توسعه دهیم که دامنهی عجزهایمان کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی! ( #خلق و #جعل)
خداوند برای هر شیئی قدری #جعل کرده است: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَی ءٍ قَدْراً»
🔶مؤمن باید، عجزهای خودش را کم کند و قدر خودش را توسعه بخشد؛ این توسعه چطور انجام میشود؟
🔸با #تمنا. تمنایی برای توسعه و تسخیر...
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلا إِذَا #تمنى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ » - سوره حج - ٥٢
🔸تمنا یعنی طلبِ وسع کردن. انبیا، امامان معصوم و ولی فقیه برای رقم زدن جامعهی آرمانی موردنظر خود، هرگز در گوشهای نمینشستند تا همچون یک سوپرمن (ابرمرد)، تنهایی جامعهی خود را بسازند و سپس مردم را به آن دعوت کنند.
🔸بلکه آنها از یک یک مردم طلب وسع میکردند. زمانی که تک تک مردم کوشش کنند و #توسعه پیدا کنند و قدر یابند، آن گاه جامعه توسعه پیدا میکند؛ قدر مییابد و مقتدر میشود.
🔶اگر مردم عزیز ما برای نخستین بار در تاریخ انبیا و ائمه و صلحا توانستند حکومتی اسلامی بنا کنند که چهل سال برپا بماند؛ به طوری که به نسبت روزهای آغازین انقلاب، به مراتب از #اقتدار مضاعفتری برخوردار است، چه چیزیست جز آنکه بر وسع مردم افزوده شده؛ و اینجا بود که امام راحل میفرمودند: «میبینم که این مردم الهی شدهاند» «این مردم را انبیا و ائمه نداشتند» البته، ملتی که وسع یافته و توسعه و قادر است، لاجرم تکلیف مضاعفتری هم دارد که: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» هرچه به وسع ما افزوده شود، تکلیف ما بیشتر میشود. و امروز، تکلیفی به مراتب بزرگتر از روزها و ماههای نخست انقلاب اسلامی بر دوش ماست...
✅ پس برای #مقتدر شدن، برای #قدر یافتن و قادر شدن، برای زدودن عجزهای باقیمانده، برای قدر پیدا کردنِ تمام بخشهایی که هنوز در آن عاجز ماندهایم، راهی نداریم جز اینکه خودمان، #توسعه بیابیم؛ با تمنا!
✳️ و این شبها، شبهای #تمنا است. امشب تمنا میکنیم تا برای یک سال دیگر، نه؛ برای هزار ماه دیگر، بیشتر و بیشتر قدر یابیم.... #تقدیر ما این چنین رقم میخورد.
🔺قدر بالقدر ⬅️ تواناییهایی هستند که هنوز آزادشان نکردیم.
🔺قدر بالفعل ⬅️ آنچه اکنون هستیم.
🔺عجز بالفعل⬅️ باید زدوده بشود.
🔺عجز بالعجز⬅️ بعید است در این حوزهها هرگز قادر بشیم. همچون بازگشت به دوران کودکیمان.
#قاعده_قدر
کانال رسمی استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
💠 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین»
💠«خدایا در این روز مرا از #متوكلان بدرگاهت #جعل کن (قرار بده) و از كامروایان حضرتت قرار بده؛ و از مقربان درگاهت #جعل کن؛ به احسانت اى نهایتِ خواست و همت جویندگان»
❓جایگاه #توکل یا وکالت دادن به خدا در زندگی اجتماعی و در سیاست و چارهاندیشی ما کجاست؟
🔺 نقیصهی مهم دانش مدیریت غربی (علم سیاست) در این است که بعد از چارهاندیشی، جایی برای #توکل، #مشیت الهی و #تقدیر نمیبیند.
🔸سیّاس کسی است که تصمیم و تدبیر خوبی زده باشد و آن را به نحو احسن اجرا نماید.
🔸زمانی میتوانیم بگوییم تصمیم خوبی اندیشیده شده که در ماهیت آن به ایمان و یقین رسیده باشیم. اما حتی در همین حین، باید نگاهمان به مشیت الهی باشد؛ آنچه خدا بخواهد، همان میشود:
💠«اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ»، «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» و...
گرچه خواست و مشیت الهی، هرگز تفننی و بیحساب نیست، اما در هر شرایطی، به جایی خواهیم رسید که هرچه تدبیر و تصمیم کنیم، کاری از ما ساخته نیست؛ چطور مشیت و خواست الهی در دانش مدیریت، نادیده انگاشته میشود؟
🔸اما هر تصمیم خوب، که به ایمان و یقین رسیده و بر مشیت الهی نیز چشم دوخته باشد، در حد تصمیم نباید بماند؛ جایی که دیگر مصمم بر تصمیم خود شدهایم، نیاز به #تدبیر نیکو داریم. تمام تلاش خود را میکنیم و از حداکثر ظرفیت خود و تجربهی بشری نیز بهره میبریم تا بهترین تدبیر را زده باشیم؛ اما در همین حین، باید بدانیم #تدبیر_احسن زمانیست که تمام قد به خدا وکالت داده باشیم:
🔸تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست//
🔸راهرو گر صد هنر دارد، #توکل بایدش (حافظ)
🔸زمانی که با ایمان به تصمیم خود و منوط به مشیت الهی، مصمم شده و به بهترین کیفیت نیز تدبیر کردیم و به خدا هم وکالت دادیم، سپس موعد اجرای آن به نحو احسن است. اجرای احسن، عمل صالح ما است که در مقابل عمل مفسد قرار دارد؛ عمل صالحی که آن نیز محدود به تقدیر الهیست؛ تا چه مقدر ما باشد.«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
✳️ شبهای #قدر که مقدرات امت اسلامی در آن تدبیر و ثبت میشود، در قلب ماه رمضان جای دارد. چطور میتوانیم از لحظات به این مهمی و مقدراتی که در آن ثبت و ضبط میشود در زندگی اجتماعی و در سیاستورزی برای جامعه بیتوجه بمانیم؟ ما حتی اگر بهترین سیاستمدار هم باشیم، برخلاف مقدرات و مشیت الهی و آنچه وکالت آن باخداست، نمیتوانیم عمل کنیم؛ دستمان کوتاه است...
🔴 در نظر گرفتن این معیارها در ساختار علم مدیریت و سیاست، سیاست دینی ما را ممکن میسازد؛ در غیر این صورت، به جای تکیه بر خدا، به سخن گفتن با کدخدا فخر میکنیم و سیاستی پیاده میکنیم که حل تمامی مشکلات یک جامعهی هشتاد میلیونی را منوط به مشیت کدخدا در رفع تحریمها میدانست، پس با توکل به تضمین بودن امضای کری پا به میدان مذاکره نهاد؛ نه تصمیم درستی بود و نه تدبیر خوبی بر آن زده شد و نه حتی اجرای آن کم عیب و نقص بود.
✅ بیاییم در ماه رمضان، افتخار تکیه بر مشیت الهی و توکل را برای خود رقم بزنیم تا در شبهای قدر، رقم خوردن بهترین تقدیرها برای خود و امت اسلامی را شاهد باشیم.
📷 yon.ir/F3SYo
▫️شرحی بر دعای روز دهم ماه رمضان - برگرفته از جلسه ۳۲ کلبه_کرامت
«جایگاه دکترین در سیاست و چاره» ( خرداد ۸۷):
💻 kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/680
کانال رسمی اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
💠 «اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِ
💠 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین»
💠«خدایا در این روز مرا از #متوكلان بدرگاهت #جعل کن (قرار بده) و از كامروایان حضرتت قرار بده؛ و از مقربان درگاهت #جعل کن؛ به احسانت اى نهایتِ خواست و همت جویندگان»
❓جایگاه #توکل یا وکالت دادن به خدا در زندگی اجتماعی و در سیاست و چارهاندیشی ما کجاست؟
🔺 نقیصهی مهم دانش مدیریت غربی (علم سیاست) در این است که بعد از چارهاندیشی، جایی برای #توکل، #مشیت الهی و #تقدیر نمیبیند.
🔸سیّاس کسی است که تصمیم و تدبیر خوبی زده باشد و آن را به نحو احسن اجرا نماید.
🔸زمانی میتوانیم بگوییم تصمیم خوبی اندیشیده شده که در ماهیت آن به ایمان و یقین رسیده باشیم. اما حتی در همین حین، باید نگاهمان به مشیت الهی باشد؛ آنچه خدا بخواهد، همان میشود:
💠«اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ»، «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» و...
گرچه خواست و مشیت الهی، هرگز تفننی و بیحساب نیست، اما در هر شرایطی، به جایی خواهیم رسید که هرچه تدبیر و تصمیم کنیم، کاری از ما ساخته نیست؛ چطور مشیت و خواست الهی در دانش مدیریت، نادیده انگاشته میشود؟
🔸اما هر تصمیم خوب، که به ایمان و یقین رسیده و بر مشیت الهی نیز چشم دوخته باشد، در حد تصمیم نباید بماند؛ جایی که دیگر مصمم بر تصمیم خود شدهایم، نیاز به #تدبیر نیکو داریم. تمام تلاش خود را میکنیم و از حداکثر ظرفیت خود و تجربهی بشری نیز بهره میبریم تا بهترین تدبیر را زده باشیم؛ اما در همین حین، باید بدانیم #تدبیر_احسن زمانیست که تمام قد به خدا وکالت داده باشیم:
🔸تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست//
🔸راهرو گر صد هنر دارد، #توکل بایدش (حافظ)
🔸زمانی که با ایمان به تصمیم خود و منوط به مشیت الهی، مصمم شده و به بهترین کیفیت نیز تدبیر کردیم و به خدا هم وکالت دادیم، سپس موعد اجرای آن به نحو احسن است. اجرای احسن، عمل صالح ما است که در مقابل عمل مفسد قرار دارد؛ عمل صالحی که آن نیز محدود به تقدیر الهیست؛ تا چه مقدر ما باشد.«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
✳️ شبهای #قدر که مقدرات امت اسلامی در آن تدبیر و ثبت میشود، در قلب ماه رمضان جای دارد. چطور میتوانیم از لحظات به این مهمی و مقدراتی که در آن ثبت و ضبط میشود در زندگی اجتماعی و در سیاستورزی برای جامعه بیتوجه بمانیم؟ ما حتی اگر بهترین سیاستمدار هم باشیم، برخلاف مقدرات و مشیت الهی و آنچه وکالت آن باخداست، نمیتوانیم عمل کنیم؛ دستمان کوتاه است...
🔴 در نظر گرفتن این معیارها در ساختار علم مدیریت و سیاست، سیاست دینی ما را ممکن میسازد؛ در غیر این صورت، به جای تکیه بر خدا، به سخن گفتن با کدخدا فخر میکنیم و سیاستی پیاده میکنیم که حل تمامی مشکلات یک جامعهی هشتاد میلیونی را منوط به مشیت کدخدا در رفع تحریمها میدانست، پس با توکل به تضمین بودن امضای کری پا به میدان مذاکره نهاد؛ نه تصمیم درستی بود و نه تدبیر خوبی بر آن زده شد و نه حتی اجرای آن کم عیب و نقص بود.
✅ بیاییم در ماه رمضان، افتخار تکیه بر مشیت الهی و توکل را برای خود رقم بزنیم تا در شبهای قدر، رقم خوردن بهترین تقدیرها برای خود و امت اسلامی را شاهد باشیم.
▫️شرحی بر دعای #روز_دهم ماه رمضان - برگرفته از جلسه ۳۲ کلبه کرامت
«جایگاه دکترین در سیاست و چاره» ( خرداد ۸۷):
💻 kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/680
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🔰 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین»
«خدایا در این روز مرا از #متوكلان بدرگاهت #جعل کن (قرار بده) و از كامروایان حضرتت قرار بده؛ و از مقربان درگاهت #جعل کن؛ به احسانت اى نهایتِ خواست و همت جویندگان»
❓جایگاه #توکل یا وکالت دادن به خدا در زندگی اجتماعی و در سیاست و چارهاندیشی ما کجاست؟
🔹 نقیصهی مهم دانش مدیریت غربی (علم سیاست) در این است که بعد از چارهاندیشی، جایی برای #توکل، #مشیت الهی و #تقدیر نمیبیند.
🔹 سیّاس کسی است که تصمیم و تدبیر خوبی زده باشد و آن را به نحو احسن اجرا نماید.
🔹 زمانی میتوانیم بگوییم تصمیم خوبی اندیشیده شده که در ماهیت آن به ایمان و یقین رسیده باشیم. اما حتی در همین حین، باید نگاهمان به مشیت الهی باشد؛ آنچه خدا بخواهد، همان میشود:
«اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ»، «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» و...
🔹 گرچه خواست و مشیت الهی، هرگز تفننی و بیحساب نیست، اما در هر شرایطی، به جایی خواهیم رسید که هرچه تدبیر و تصمیم کنیم، کاری از ما ساخته نیست؛ چطور مشیت و خواست الهی در دانش مدیریت، نادیده انگاشته میشود؟
🔹 اما هر تصمیم خوب، که به ایمان و یقین رسیده و بر مشیت الهی نیز چشم دوخته باشد، در حد تصمیم نباید بماند؛ جایی که دیگر مصمم بر تصمیم خود شدهایم، نیاز به #تدبیر نیکو داریم. تمام تلاش خود را میکنیم و از حداکثر ظرفیت خود و تجربهی بشری نیز بهره میبریم تا بهترین تدبیر را زده باشیم؛ اما در همین حین، باید بدانیم #تدبیر_احسن زمانیست که تمام قد به خدا وکالت داده باشیم:
🔸تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست//
🔸راهرو گر صد هنر دارد، #توکل بایدش (حافظ)
🔹 زمانی که با ایمان به تصمیم خود و منوط به مشیت الهی، مصمم شده و به بهترین کیفیت نیز تدبیر کردیم و به خدا هم وکالت دادیم، سپس موعد اجرای آن به نحو احسن است. اجرای احسن، عمل صالح ما است که در مقابل عمل مفسد قرار دارد؛ عمل صالحی که آن نیز محدود به تقدیر الهیست؛ تا چه مقدر ما باشد.«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
🔹 شبهای قدر که مقدرات امت اسلامی در آن تدبیر و ثبت میشود، در قلب ماه رمضان جای دارد. چطور میتوانیم از لحظات به این مهمی و مقدراتی که در آن ثبت و ضبط میشود در زندگی اجتماعی و در سیاستورزی برای جامعه بیتوجه بمانیم؟ ما حتی اگر بهترین سیاستمدار هم باشیم، برخلاف مقدرات و مشیت الهی و آنچه وکالت آن باخداست، نمیتوانیم عمل کنیم؛ دستمان کوتاه است...
🔹 در نظر گرفتن این معیارها در ساختار علم مدیریت و سیاست، سیاست دینی ما را ممکن میسازد؛ در غیر این صورت، به جای تکیه بر خدا، به سخن گفتن با کدخدا فخر میکنیم و سیاستی پیاده میکنیم که حل تمامی مشکلات یک جامعهی هشتاد میلیونی را منوط به مشیت کدخدا در رفع تحریمها میدانست، پس با توکل به تضمین بودن امضای کری پا به میدان مذاکره نهاد؛ نه تصمیم درستی بود و نه تدبیر خوبی بر آن زده شد و نه حتی اجرای آن کم عیب و نقص بود.
✅ بیاییم در ماه رمضان، افتخار تکیه بر مشیت الهی و توکل را برای خود رقم بزنیم تا در شبهای قدر، رقم خوردن بهترین تقدیرها برای خود و امت اسلامی را شاهد باشیم.
▫️شرحی بر دعای #روز_دهم ماه رمضان - برگرفته از جلسه 32 کلبه کرامت
«جایگاه دکترین در سیاست و چاره» ( خرداد 87):
kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/680
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
✅ شبی به قدر هزار ماه...
🔸 اگر کسی #قدر خود را بداند، خودش را ضایع نمیکند.
🔸 «قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن؛ یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم و توسعه دهیم که دامنهی عجزهایمان کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی! ( #خلق و #جعل)
خداوند برای هر شیئی قدری #جعل کرده است: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَی ءٍ قَدْراً»
🔶 مؤمن باید، عجزهای خودش را کم کند و قدر خودش را توسعه بخشد؛ این توسعه چطور انجام میشود؟
🔸 با #تمنا. تمنایی برای توسعه و تسخیر...
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلا إِذَا #تمنى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ » - سوره حج - 52
🔸 تمنا یعنی طلبِ وسع کردن. انبیا، امامان معصوم و ولی فقیه برای رقم زدن جامعهی آرمانی موردنظر خود، هرگز در گوشهای نمینشستند تا همچون یک سوپرمن (ابرمرد)، تنهایی جامعهی خود را بسازند و سپس مردم را به آن دعوت کنند.
🔸 بلکه آنها از یک یک مردم طلب وسع میکردند. زمانی که تک تک مردم کوشش کنند و #توسعه پیدا کنند و قدر یابند، آن گاه جامعه توسعه پیدا میکند؛ قدر مییابد و مقتدر میشود.
🔶 اگر مردم عزیز ما برای نخستین بار در تاریخ انبیا و ائمه و صلحا توانستند حکومتی اسلامی بنا کنند که بیش از چهل سال برپا بماند؛ به طوری که به نسبت روزهای آغازین انقلاب، به مراتب از #اقتدار مضاعفتری برخوردار است، چه چیزیست جز آنکه بر وسع مردم افزوده شده؛ و اینجا بود که امام راحل میفرمودند: «میبینم که این مردم الهی شدهاند» «این مردم را انبیا و ائمه نداشتند» البته، ملتی که وسع یافته و توسعه و قادر است، لاجرم تکلیف مضاعفتری هم دارد که: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» هرچه به وسع ما افزوده شود، تکلیف ما بیشتر میشود. و امروز، تکلیفی به مراتب بزرگتر از روزها و ماههای نخست انقلاب اسلامی بر دوش ماست...
✅ پس برای #مقتدر شدن، برای #قدر یافتن و قادر شدن، برای زدودن عجزهای باقیمانده، برای قدر پیدا کردنِ تمام بخشهایی که هنوز در آن عاجز ماندهایم، راهی نداریم جز اینکه خودمان، #توسعه بیابیم؛ با تمنا!
✳️ و این شبها، شبهای #تمنا است. امشب تمنا میکنیم تا برای یک سال دیگر، نه؛ برای هزار ماه دیگر، بیشتر و بیشتر قدر یابیم.... #تقدیر ما این چنین رقم میخورد.
🔺قدر بالقدر ⬅️ تواناییهایی هستند که هنوز آزادشان نکردیم.
🔺قدر بالفعل ⬅️ آنچه اکنون هستیم.
🔺عجز بالفعل⬅️ باید زدوده بشود.
🔺عجز بالعجز⬅️ بعید است در این حوزهها هرگز قادر بشیم. همچون بازگشت به دوران کودکیمان.
#قاعده_قدر
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
✅ معجزه بود؟
🔸انسان معاصر وقتی که دید میتواند هواپیما بسازد و با آن در آسمان پرواز کند؛ فضاپیمایی بسازد و به فضا سفر کند؛ و... حس کرد دیگر میتواند تمام مشکلات خود را حل کند؛ و از این رو دچار حسِ خودخواهی و خودبرتربینی شد.
«یا أَیُّهَا الإِنسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکَرِیمِ»
🔸غافل از آنکه هیچ اتفاق خارق العادهای رخ نداده بود.
🔸این توانمندی را خدا برای انسان #جعل کرده بود، اما بشر هنوز به میزان بلوغی نرسیده بود تا بتواند از آن بهره ببرد.
🔸او #عاجز بود که بتواند چون پرندگان در آسمان پرواز کند؛ علم به کمک او آمد تا #قادر شود.
🔸پس معجزهای در کار نبود؛ او فقط بخش بسیار بسیار کوچکی از ظرفیتهای آماده و معطل مانده را کشف کرده بود.
✅ « #قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن؛ یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم که دامنهی #عجزهایمان کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی!
✅ خداوند برای هر شیئی قدری #جعل کرده است: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَی ءٍ قَدْراً» #شب_قدر یعنی آن که #قدر یا نهایتِ ظرفیتِ توانمندی خود را بشناسیم و تلاش کنیم تا به آن برسیم. #تقدیر ما این چنین رقم میخورد...
و همچنین بدانیم که هرچه سعی و کوشش کنیم، از یک جایی به بعد، دیگر همه #عاجزیم..
🔸«مَوْلايَ مَوْلايَ اَنْتَ القادر وأنا العاجز وهل يرحم العاجز إلاّ القادر»
❇️ #شب_قدر باید شب سالِ برنامهریزی #جامعه_اسلامی باشد.
#قاعده_قدر
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir