eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
681 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 ❣📚 داستان هم با فرشته آغاز می‌شود، دختری که با وجود موانع و مشکلات مختلف سعی می‌کند تا عفاف و نجابت خودش را حفظ کند و در بخشی از کتاب می‌خوانیم: 📕 ((تو دانشکده با اینکه چهره خانم‌ها را نگاه نمی کردم و درست نمی شناختمشون ولی همیشه احساس می کردم دخترایی که که اطراف خانم افتخاری هستند با بقیه فرق می‌کنن ,چون خانم افتخاری با بقیه فرق می‌کنه. چند بار هم که پیش اومد شما سراغش رو از من گرفتین متوجه شدم که از شما دو نفر (من و مریم ) یکی‌تون چادریه , چادری بودنت برام مهم بود.)) ــــــــــــــــــــــــــ @Yaa_zahra18📲 @hasebabu🎁
🌱 🎁 بمونــــید برامــــــون ❤️🦋 ممنون بابت اعتمادتون به مجموعه ی حسیبــــا 🌷🌷🌷🌷 @hasebabu
♥️ @hasebabu 👈همیشه عشق بوده و آشوبش، التهابش و هیاهویی که در دل می‌اندازد، حالا اگر وسط میدان جنگ چشمتان بخورد به کسی که قرار است این آتش را به جانتان بیفکند، بدانید که دیگر جان سالم به در نمی‌برید؛ حتی شما که خواننده خطوط به خاک و خون کشیده شده این کتاب هستید هم دیگر آن کتاب‌‌خوان سابق نخواهید شد🌿▫️ ▫️🦋شاید ماجرای «آلا» از غزه و «خلیل» از شیلی فقط هشت روز به هم گره بخورد اما صدای انفجار بمب‌های اسرائیل💣، هم نمی‌تواند داستان حقیقی آنها را ترور کند، داستانی که محمدعلی جعفری آن را بر اساس واقعیت‌های زندگی «خلیل یاروب ساحوری» اولین شیعه کشور شیلی می‌نویسد.📿📸)) ✍🏻نویسنده:محمد علی جعفری ▫️ناشر:معارف ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ▫️قالب کتاب:رمان 📖تعداد صفحات:۱۵۲ صفحه قیمت کتاب: 50/000ت🦋 خرید از ما با تخفیف:45/000🎁
« » ((عاشق شده بودم..♥️عاشق یکی که هیچ صنمی باهم نداشتیم😭.. او شیعه بود، من سنی. او اهل شیلی من در غزه. تازه‌مسلمانِ شیلیایی آس و پاس.. می‌دانستم دیوانگی است..😒 حماقت محض. مثل قماربازی که همه دار و ندارش را ریخته روی دایره. اما دلم گیر بود..⛓ دوستش داشتم. نمی‌دانم چرا!⁉️ …برگشتم بدون خلیل. تمام راه چشمم به خورشیدی بود که داشت غروب می‌کرد؛🌄 مثل زندگی من.. مثل آرزوهای من. مثل آرزوهای خلیل. مسجد شیعیان در شیلی. تبلیغ در آمریکای لاتین. ساختن خانه در فلسطین. گُر و گُر بچه‌آوردن. زمزمه کردم زیر لب «وطن روز را آغاز کن. محبوب من آواز روز را دوست دارد!» ـــــــــــ @hasebabu
❤️😍 نگاه شهدا مستدام بر زندگیتون 🦋❤️🦋❤️🦋❤️🦋❤️ @hasebabu
. . هرروز ، زمیــــن فریاد مے زند : آهاے آدم ها! کتاب زندگے ؛ چاپ دوم ندارد ، پس تا مے شود ؛ خوب ، پاک و عاشقانھ زندگے کنید ♥️. @hasebabu
🕊🖤 فاطمیــــه‌ڪه‌میشود؛ زیاددست‌روےِسینه‌بگذاریدو سلام‌ڪنیدبه‌علـے ! این روزا مولا خیلی تنهاست . -[ صل الله علیڪ یا مولا یا علے ابن ابیطالب ]-
در این کتاب پاۍ داستانـے کوتاه اما پر معنا از یڪ عمر زندگـے ، فرمان بردارے و ولایت پذیرے بـٰانویـے مینشینیم ڪھ فرزندش را براۍ این سرزمین فدا کرد و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از جـٰان و مـالش مـایھ گذاشت و سال ها در فراق فرزندش بـے صدا اشک ریخت . [ محمد براۍ اولین بار حرف مرا رد کرد . جواب داد : مامان جان ، ببخشیدا ولـے من این حرف شمارو قبول ندارم چرا همیشہ میگین خوش بہ حال شماها کہ مرد هستین و میتونین برین جبھہ ؟! خدا بہ اندازھ‌ۍ وظیفھ‌ۍ هرکسے بھش تکلیف کرده و ازش سوال میکنہ . شما کہ خانومے اگہ وظیفت بہ اندازھ‌ۍ دوختن یہ درز از لباس رزمنده ها باشہ و ندوزے ، مسئولـے ! من اگہ تکلیفم رفتن باشہ و نرم . وقتے هرکسے جایے کہ باید باشہ رو خالے بذاره یہ قسمتے از کار جنگ لنگ میمونہ . کار کہ براۍ خدا باشہ دیگہ آشپزخونہ و خط مقدم نداره . چرخ خیاطے و کارد آشپزخونہ هم با اسلحہ فرقـے نمیکنہ 🔪🤍🔫] -نویسندھ ❲ اکرم اسلامـے ❳! @hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
در این کتاب پاۍ داستانـے کوتاه اما پر معنا از یڪ عمر زندگـے ، فرمان بردارے و ولایت پذیرے بـٰانویـے م
کتـ📖ـاب_بخــونیم! چشم هایش را دوخت بہ قالے و گفت: -یاد دوستم افتادم وقتے راه میریم، کتونے هاش این قدر پاره‌ان کہ تہ کفشش جدا میشہ، بابا ندارن. یخ کردم اولین جملہ‌اۍ را کہ بہ فکرم رسید گفتم: -این کہ غصہ نداره محمدم خیلے هم خوبہ کہ بہ فکر رفیقتے، خب اون کفش قبلے هاتو ببر بده بهش. چشمش را از قالے گرفت و دوخت بہ من. صدایش، لحن سوال کردنش، حتے دو دو زدن مردمک‌هایش هنوزم یادم مانده غصه دار نگاهم کرد، با صداقتے کہ تہ تهش مےرسید بہ جایـے کہ مےدانستم، از من پرسید: -خدا راضیہ؟ بہ خودم آمدم! توی دلم گفتم، سادات! دیدی این بچہ چہ قشنگ بهت درس داد. ❲ ❤️‍🩹 ❳! @hasebabu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 🌸 شخصیت و قهرمان اصلی، دختری آمریکایی است که در ابتدا وظیفه او تهیه محتوای رسانه ای و تبلیغ ظلم به در ایران است و طی ماجراهایی با مرکز اسلامی آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش می‌کشد. ♨️این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد آشنا می‌شود و همین آشنایی، منشا اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. 👈 دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد ... تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت. — — — — — — — — — — — — نویسنده: محمدعلی حبیب اللهیان ناشر: معارف تعداد صفحات : 376 صفحه نوع جلد: شومیز قطع: رقعی — — — — — — — — — — — —