#واریزی🌱
#بوشهر🌴
#به_بدرقه_ام_بیا📗
#چهل_روز_انتظار📘
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بمونید برامــــــــون♡
@hasebabu
ا❁﷽❁ا
🗓12 اردیبهشت: #روز_معلم
📚🍉#برشی_از_کتاب
📖من قرار است بزرگ شدم. #رئیس بشوم. نرگس قرار است دکتر بشود. مصطفی هم که پسردایی من است، گفته که میخواهد #معلم بشود. بابای من هم اول اولها معلم بوده. اکبر آقامیگوید بابایم چهارده سال پیش در زمان شاه بهش درس میداده.
اکبر آقا بهم میگوید: «اگر میخواهی رئیس شوی، باید خوب درس بخوانی و شاگرد اول بشوی، مثل بابایت که وقتی #معلم هم بود، هروقت بیکار میشد مینشست #کتاب میخواند. برای همین بود که زودی رئیس شد...»
🌷#معلم_شهید #علی_بیطرفان
📘#وقتی_بابا_رئیس_بود
🖋#تقی_شجاعی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
اگر چند دقیقه قبل از این حادثه،
جوان غیور سبزواری به آن دختر تذکر میداد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛
احتمالا با یکی از این واکنشها روبرو میشد:
«به تو چه عوضی،
موی خودمه،
به تو چه ربطی داره،
تو چشاتو ببند،
دوست دارم آزاد باشم!»
اما وقتی که مورد تعرض چند هوسباز قرار گرفت،
آن جوان غیور نگفت:
«جون خودمه،
به من چه ربطی داره،
اون پسرا آزادن هر کاری بکنن...»
#شهیدحمیدرضاالداغی
#شهید_غیرت
💫بدون شرح!
🌐 وقتی کاسه آبی از فضای مجازی، تو را بی نصیب از دریای کتاب می کند.
📚 بیاییم در زلالی دریای کتاب غوطه ور شویم.
#کتابخوانی
#ترویج_کتابخوانی
#حس_خوبِ_خواندن
@hasebabu
📚دختر بیست
کتاب حاضر نامه هایی است که سارا و مادربزرگش (فخرالتاج) برای یکدیگر ارسال می کنند.🌱
📌محتوای این نامه ها درباره حجاب است که مادربزرگ سارا از خاطرات خود در زمان دستور کشف حجاب رضاشاه می گوید و سارا نیز برخی از سوالات و شبهات خود درباره حجاب را از مادربزرگش می پرسد.
قیمت کتاب 50/000 ت 🎁
@hasebabu
یه قاچ خوشمزه 👇
📖خانم لاغری که صورتش را غلیظ آرایش کرده بود، به حیاط ما آمد و به سگ گفت: «فی فی جان! چرا به خانه غریبه ها آمدی دختر نازم؟ امشب برای این کارت حتما تنبیه می شوی.»
سگ پشمالو یا همان فی فی جان زبانش را درآورد و ساکت شد. مامان با احتیاط از اتاق بیرون آمد. من هم بیرون آمدم. زن که شکل و قیافه ای عجیب داشت، زنجیر سگ را به دست گرفت و گفت: «ببخشید خانمی، دخترم گاهی بی ادب می شود.»
مامان با عصبانیت گفت: «به این سگ آلوده می گویی دخترم؟ چه حرفا؟! یالا دخترت را بغل بگیر که پاچه مردم را نگیرد.»
صدای جیغ و داد زن بلند شد ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
کتاب « #دایکه_کان_ایستاده اند» حاصل تحقیق و مستندنگاری خانم زهره یزدان پناه قره تپه است که چند اثر بسیار خوب در حوزه بانوان فعال در حوزه دفاع و مقاومت نوشته است. این کتاب حاصل مصاحبه با 53 زن از چهار استان ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی است که همگی به نحوی جنگ وارد زندگی آنها میشود و آنها نیز فعالانه به تلاش پرداختند. آنها به اشکال مختلفی کار جنگ را پیش بردند. کارهایی همچون آشپزی برای رزمندگان، غسل و تدفین پیکر شهدا، دوخت و دوز لباس برای رزمندگان و تیمار و پرستاری از مجروحین که در جنگ آسیب دیده بودند بر عهده این بانوان خدوم بود. برخی از این زنان همزمان چندین کار و فعالیت را برای جنگ به پیش میبردند و یک تنه به قدر چند رزمنده در بخش پشتیبانی زحمت میکشیدند. برخی از این زنان نیز همچون شهیده فاطمه اسدی دستمزد مجاهدتهای خود را گرفته و به شهادت رسیدند.
@hasebabu
#بریده_ای_ازکتاب 📚
خودمان شهدا را غسل میدادیم. دورتادور محلی که شهدا را غسل میدادیم چادر یا پتو میگرفتیم با سطل آب میریختیم و غسلشان میدادیم جنازه مهوش را که غسل میدادیم زنجیر گردنبندش پیچیده بود دور گردنش تمام بدنش طوری سوخته بود که انگار چیزی داغ چسبانده بودند به بدنش. غسل و کفن شهدا که تمام میشد میگذاشتیمشان توی تابوت. تابوتها را از چوب و شاخه و برگ درخت چنار درست کرده بودند از درخت میکندند و پهنشان می کردند روی زمین چوبهاشان را طوری به هم میبستند که شکل تابوت میشد. مقداری هم علف میریختند روی آنها و میشد تابوت. جنازهها را خودم میگذاشتم روی تابوت بعدش میدادیم دست مردم. شبانه میبردند امامزاده علی صالح دفنشان میکردند که یک کیلومتری ایلام بود.
ــــــــــــــــــــــ
قیمت کتاب 120/000تومان🌱
قیمت با تخفیف 108000🎁
@hasebabu