🔺عنایت #امام_رضا (ع) به آیت الله #محمدعلی_ناصری
▫️حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری:
🔹مرحوم والد رضوان الله علیه در ابتدای جوانی و تبلیغ برای صحبت و منبر خیلی خجالت می کشیدند. می گفتند که روزی به مشهد رفتم و به حضرت عرض کردم:«یا امام رضا! مردم انتظار دارند که من صحبت کنم و من هم خجالت می کشم شما لطفی بفرمایید».
⚡️ وقتی از حرم بیرون آمدم حس کردم که مشکلم حل شده است؛
🍁 لذا دیده بودید که چقدر راحت صحبت می کردند و به دل همه می نشست. این خصوصیت به عنایت آقا امام رضا علیه السلام بود.
🔺أَرِنِي كَيفَ تُحيِ ٱلموتَىٰ!
▫️آیت الله #سیدرضا_بهاء_الدینی:
🔹 «در اولین سفری که به مشهد مشرف شدم، بیماری سختی داشتم، رو به سوی آن امام رئوف نموده، عرض کردم: «یابن رسول الله! ما با آنچه تا حال در مورد شما شنیدیم، کاری نداریم، تا خود مشاهده نکنیم، کاری درست نمیشود. میخواهم مشاهده کنم که شما مریض را شفا میدهید».
🔸 کلامم که تمام شد، دقایقی بعد نسیم سلامتی از آستان لطف رضوی (علیهالسلام) به سویم میوزد و حالم خوب شد.
📚کتاب آیت بصیرت،نوشته: سید حسن شفیعی، چاپ قدس قم، اول، ۱۳۷۹. صفحه ۸۶،
خاطرات هاشمی رفسنجانی😑
▪️قطعهای از بهشت ❖ حضرت امام هادی علیه السلام فرمودند: کسی که از خدا حاجتی دارد، قبر جدم حضرت ر
این روایت تخصصیص میخوره با گناهانی که در شرع، توبه ی خاص و جبران دارند
مثل نماز نخواندن، روزه نگرفتن، ترک حجّ واجب، دزدی، بدهی مالی، بردن آبروی کسی، تهمت، غیبت، توطئه، ترور شخصیت و ...
که باید حتما جبران شوند و هزاران زیارت کربلا و مشهد هم این گناهان را پاک نمیکنه ...
🔺عطاءالله عالما فقيها و شهیدا
🔹پدر شهید محراب آیت الله #شهید_اشرفی_اصفهانی نسبت به اهل بیت علیهم السلام ارادت خاصی داشتند و قبور ائمه اطهار(ع) را با پای پیاده زیارت کرده بودند. مرقد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) هم سه بار با پای پیاده زیارت کرده بودند.
🔸 در سومین سفر پیاده به مشهد مقدس، دعا می کنند که خداوند فرزند عادل و عالمی به او عنایت فرماید. همان شب در عالم رؤیا به محضر مبارک #امام_رضا (ع) مشرف می شوند و امام سلام الله علیه خطاب به ایشان می فرمایند: «عطاء الله عالما فقيها و شهیدا»
.
⚡️وقتی از این سفر به اصفهان باز می گردند، متوجه می شوند خداوند به ایشان فرزندی کرامت خواهد کرد و برای نوزاد نام «عطاء الله» را انتخاب می کنند.
🔺استقبال امام رضا (ع)
▫️آیت الله بهجت:
🌱یکی از سادات حاضر در مجلس (حبس شش ماهه در تهران) فرمود:
⚡️من در مشهد بودم، شبی خواب دیدم که حضرت #امام_رضا علیهالسلام به پیشواز شخصی میآید، خیال کردم برای بنده است.
🌦صبح دیدم که جنازه مرحوم #سیدیونس_اردبیلی رحمهالله را به صحن آوردند و از همان دری که امام علیهالسلام به پیشواز میرفتند، وارد کردند.
📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۸۹
🔺پناه امام هشتم!
🔹#علامه_طباطبایی به امامان و خاندان پیامبر، ارادت و شیدایی خاصی داشت و هرگاه نام یکی از آن بزرگواران برده می شد، به شدت احترام می کرد؛ به گونه ای که برای هر بیننده ای آشکار بود.
🔸 ایشان در تابستان ها همواره به زیارت حضرت #امام_رضا علیه السلام می رفت و تمام تابستان را در مشهد مقدس ساکن می شد و هرشب نیز به حرم مطهر مشرف می گشت.
⚡️ اگر هم به ایشان پیشنهاد می شد در جای خوش آب و هوایی در مشهد ساکن شود می فرمود:«ما از پناه امام هشتم جای دیگر نمی رویم».
📚کتاب رسم حضور، مسلم گریوانی، صفحه ۸۶.
🔺شفای درد در حرم امام رضا (ع)
▫️حجه الاسلام شیخ علی بهجت:
💢در دی ماه 1382ش، وقتی قفسه کتابخانه ایشان را درست می کردم، دستم زیر قفسه فلزی کتاب رفت و عصب آن قطع شد و تا استخوان را برید. به بیمارستان رفتم. دستم جراحی شد و آن را بخیه کردند. اما نگذاشتم پدر از این جریان بو ببرد. تابستان همان سال، وقتی رفتیم مشهد، دستم خیلی درد گرفت و کم کم نگرانم کرد. به پدر هم نگفتم که اگر می دانست مرتب سفارش می کرد بیمارستان بروم و وقتش را نداشتم.
⚡️دو سه روز از این ماجرا گذشت. یک روز صبح، هنگامی که پدرم از حرم امام رضا به دفتر برگشته بود، می خواست مشغول خواندن زیارت عاشورا شود و بعد ربع ساعت استراحت کند. من پشت میز ، مشغول یادداشت برداری بودم. ایشان هم در طرف دیگر میز بود. در حالی که من حواسم متوجه کار خودم بود، ایشان مطلبی را گفت که شنیدم؛ ولی توجه چندانی نکردم و سرم را تکان دادم. نیم ساعت بعد جمله پدرم به یادم افتاد .
🔅آنچه از آن در ذهنم مانده بود این بود «این طور برای من مکشوف» و بعد ، کلمه «مکشوف» را نیمه تمام رها کرد و فرمود: «معلوم شد که اگر کسی جایی از بدنش را که درد می کند به هر مکانی از حرم #امام_رضا (ع) بمالد یا دستش را به حرم بمالد و به موضع درد بکشد و این کار را تکرار کند دردش برطرف می شود».
🌱هنگامی که این جمله یادم آمد و در آن تأمل کردم، با خود گفتم نکند مخاطب ایشان در آن سخن خود من بودم، لذا بلافاصله در دفترم یادداشت کردم که: «آقا چنین مطلبی را به من فرمودند».
🌦روز بعد به حرم مشرف شدم و دست خودم را به حرم مالیدم. این کار را روز بعد هم تکرار کردم. درد دستم بهبود یافت و تاکنون هم دیگر درد نگرفته است.
#محمدتقی_بهجت
📚کتاب زمزم عرفان، آیت الله ری شهری، صفحه 248-247.
🔺چرا از استادت قرض گرفتی؟!
▫️آیت الله کوهستانی:
🔹«ایّامى که در مشهد مشغول تحصیل بودم، مخارج تحصیلم را مادرم مى فرستاد. مدتى گذشت و از مازندران چیزى نرسید، ایّام سخت و پر مشقتى را مى گذراندم. به ناچار، نزد استادم مراجعه کردم و مبلغى را به عنوان قرض از وى اخذ کردم تا هرگاه از جانب مادرم پول رسید، قرض ایشان را ادا کنم.
🔸 در همان شب - حوالى طلوع فجر - در عالم رؤیا مشاهده کردم که شخص جلیل القدرى مرا مورد خطاب قرار داده و فرمود: شیخ محمّد! چرا از استادت براى امرار معاش خود پول قرضى گرفتى؟
◾️ عرض کردم: از چه کسى باید پول قرض مى کردم؟
◽️ او پاسخ داد: از کسى که لحظاتى دیگر نامش را بر سر مأذنه ها و گلدسته ها مى آورند.
🌀 ناگهان از خواب بیدار شدم و در همان لحظه شنیدم مؤذّن حرم مطهّر دارد بر #امام_رضا(ع) درود مى فرستد. تا این عبارت را شنیدم با شتاب وضو ساختم و به بارگاه امام هشتم مشرف شدم و از پیشگاه ایشان عذر خواهى نمودم.»
🥺