هدایت شده از 🌹قرار عاشقی(دعای فرج) 🌹
🍃🌸 دعای فرج را بخوانیم به نیت چهارده نور الهی (علیهم السلام)، شهدا و امام شهدا و مومنین عزیز و نابودی کفار و شیطان صفتان ان شاء الله
ان شاء الله خداوند متعال امر فرج را تسریع فرموده و ما را از یاران و سربازان حضرت مهدی(عج) قرار دهد🤲
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
حضرت مهدی(عج) می فرمایند:
ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و شما را فراموش نمى كنيم، اگر جز اين بود گرفتاريها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ريشه كن مى كردند پس تقواى خداى بزرگ را پيشه خود سازيد.
📚 دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، ج ۴، ص ۴۳۳
💠 فرا رسیدن میلاد با سعادت منجی عالم بشریت ، آخرین یادگار علی(ع) ، بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه)، حضرت مهدی(عج) را محضر تمام شیعیان و منتظران ایشان تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
🌸 هدیه پیشگاه مقدس و نورانی حضرت مهدی فاطمه(س) و سلامتی و تعجیل در ظهور ایشان و افتخار سربازی در رکاب حضرتش ، صلوات
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#مقاومت_پیروز_است ✌️
#انتشار_حداکثری_اش_با_شما
هدایت شده از جرعه ای آرامش☕️
1_12472911795.mp3
10.11M
☀️ صوت قرائت #دعای_عهد
✔️🎧عهد ۴📿
#حال_خوب 🍃
#جرعهای_آرامش ☕️
┏━━━🍃🌸🍃━━━┓
🆔 @mental_health
┗━━━🍃🌸🍃━━━┛
هدایت شده از کلید بنفش !!!
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯آخوند باید این شکلی باشه ....😁
#کلید_بنفش!
🆔 @Violet_Key
هدایت شده از محمد تقی احمدی
💎حکایت کوتاه
💎خضر نبی در سایه درختی نشسته بود
سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت
گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم
سایل گفت تو را به خدا سوگند میدهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمیدانی
خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن
سائل گفت نه هرگز!!!
خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی
القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد.
خضر را مردی خرید و آورد خانه
دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمیسپرد.
روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد.
خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم
مرد گفت همین بس
خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگهای کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم
خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانهای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت
صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست!
گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن،
گفت غلام توام
گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟
یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم
خودم را به بردگی فروختم!!!
من خضر نبی هستم
مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت
گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان
گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه
گفت ای صاحب و مولای من
از زمانی که غلام تو شدهام به راحتی نمیتوانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمیتوانم اشک بریزم
چرا که میترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم.
مرا لطف فرموده آزاد کن
صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد.
حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت.
راستی ما برای خدا چه می کنیم...!؟
"قدری بیندیشیم"
💎💎
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
https://chat.whatsapp.com/Bjptrv2R7P9Hgp6SX0fHVF