هدایت شده از مرکز نیکوکاری امام خمینی(ره)
👈من نیز در قربانی سهیم میشوم
🌹 بنام خدا🌹
🐑🐂قربانی اول ماه
🌹خیرین عزیز نظر به اینکه در اول هر ماه قمری برای سلامتی آقامون مهدی زهرا(عج) و برطرف شدن گرفتاری های مردم عزیز و شفای بیماران و سلامتی اعضای محترم کانال و همچنین خانواده محترم آنان قربانی انجام می شود
تقاضا داریم 🙏 هر بزرگواری با هر نیتی و در حد توان برای قربانی اول ماه مشارکت نماید.
باتشکر
یا علی
🔰راه های پرداخت 👇👇
1️⃣ شماره کارت
💳
6037997950144171(با زدن برروی شماره کارت ، ذخیره می شود ) 2️⃣ ussd 📱*8877*111466# ☎️02156736659 📱09029924569 ارتباط با ادمین @admiinnikokari ❇️همراهی شما باعث افتخار ماست👇 http://eitaa.com/joinchat/2097545252Cf93f939a54 #قربانی_ماه_صفر
🔴🔵 برای شرکت در قرعه کشی دریافت ۴۰۰ کمک هزینه ۲ میلیون تومانی سفر کربلا عضو کانال مهدویت شوید.
🟢 به ڪانال مَهــدَویَت ایتا بپیوندید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/5046272C64758abd3a
⭕️ ورود کاروان اسرا به دمشق
🔹با خبر نزدیکی کاروان اسرا به دمشق، یزید دستور داد تا جارچیان در شهر اعلام کنند که هرکه خلیفه را دوست دارد باید امروز را به جشن و شادی بگذراند. شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند و بر بامهای خانهها بیرقهای رنگارنگ برپاکردند. همه مردم به یکدیگر تبریک میگفتند و با لباس های رنگی به استقبال اسرا رفتند درحالیکه زنانشان دف میزدند و بر طبل میکوبیدند.
🔻۲۹ محرم (یا اول صفر) کاروان اسرا به دروازه دمشق رسید و اهل بیت (ع) را سه روز در دروازه شهر نگاه داشتند تا شهر را آذین کنند و سپس وارد شهر کردند. شمر برخلاف درخواست حضرت امکلثوم س اسرا را از دروازه اصلی و شلوغ وارد شهر کرد و اسرا با ناسزاگویی و سنگ اندازی شامیان مواجه شدند. سرهای مبارک شهدا در این سه روز بر دروازه اصلی شهر آویزان بود.
#تقویم_محرم
#۲۹محرم
#کاروان_اسرا
🎧@nohe_madahe
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_مادرم_اسمتو_خوند_تو_گوشم.mp3
زمان:
حجم:
5.62M
🍃از آخرین زیارتم
چقدر گذشته
🍃دست رو دلم بزار حسین
دلم شکسته
#جاماندگان💔
#گروه_سرود_نسیم_صبا
🎧@nohe_madahe
20M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری | نمایش وحدت محور مقاومت
تشییع شهید هنیه در تهران نشان داد که وحدت در محور مقاومت از مرزهای جغرافیایی عبور کرده و فلسطین آرمان واحد مسلمین جهان است.
🎧@nohe_madahe
هدایت شده از ستاد اربعین
#فوری
عزیزانی که سفر اربعین خودشان را آغاز کردند بدانند؛
هنوز ۹۰ درصد موکب های مسیر نجف کربلا، شهر نجف و شهر کربلا برپا نشده است.
لذا انتظار اسکان و موکب های پذیرایی مفصل را نداشته باشین.
#عجلهنکنید
https://eitaa.com/e_arbaeen
به بزرگترین کانال اربعین بپیوندید👆
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍امام على عليه السلام: كسى كه عبرت شناس باشد، چنان است كه با گذشتگان زيسته است
سلام صبح تون بخیر و سلامتی
🎧@nohe_madahe
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_آه_من_الفراق_مهدی_رسولی.mp3
زمان:
حجم:
7.58M
🍃آه من الفراق
ای کعبهی عراق
🍃از حال دلم
میشه بگیری سراغ
#جاماندگان💔
#زمینه
مداح #مهدی_رسولی
🎧@nohe_madahe
حکایتی از عارف واصل - صمصام
شخصی از معتمدین اصفهان نقل میکرد که در ایام جوانی، زمانی که تازه ازدواج کرده بودم، خواب دیدم که در حیاط منزلمان در کنار حوض آب نشسته ام. ناگهان از میان چاه آب، مار بزرگی سر بیرون آورد و پاهایم را نیش زد. این مطلب گذشت و باز چند شب دیگر خواب دیدم که یک مار دو سر، هر دو پای مرا تا زانو بلعیده است و من در عالم خواب به شدت زجر می کشیدم. و باز فردای آن روز خوابی قریب به این مضمون دیدم که جزئیات آن در ذهنم نماند. این خواب های عجیب و معنی دار، من را به فکر انداخت که حتما مفهوم آن را پیدا کنم و به دنبال سرّ آن بگردم.
نزدیکی های ماه مبارک رمضان بود که در چهار باغ بالا، جناب صمصام را دیدم که روی سکویی نشسته بودند و خوشه ای انگور را دانه دانه می کردند و یکی به اسبشان می دادند و یکی خودشان می خوردند. رفتم نزدیک ایشان و سلام کردم. ایشان هم جوابی گفتند و انگورها را دانه می کردند. من هم فرصت را غنیمت شمردم و داستان خواب هایم را برای ایشان نقل کردم. جناب صمصام هم وقتی انگور خوردنشان تمام شد بدون این که حتی سرشان را بالا بیاورند
فرمودند: چرا میذاری زنت با پای لخت و بدون جوراب توی کوچه و خیابون قدم بزنه؟ اون مارها، نگاه جوون های نامحرم محله است که پاهای تو را نیش می زنند. بنده که از این تعبیر عجیب جناب صمصام یکه خورده بودم و اشاره دقیق ایشان مرا حیرت زده کرده بود، عرض کردم : آقا پس چرا مارها پاهای مرا نیش میزدند و میجویدند؟
چرا پاهای زنم را در خواب ندیدم؟ ایشان باز فرمودند:چرا اجازه می دهی با پاهای لخت توی کوچه قدم بزند. اگر تو به او تکلیف کنی که حجاب بگیرد او حتما قبول می کند. پس مسئول این گناه خود تو هستی! مارها هم پای تو را نیش می زنند. این سخن جناب صمصام آن قدر عجیب و با نفوذ بود که من همان لحظه سراسیمه به خانه رفتم و با همسرم ماوقع را در میان گذاشتم. ایشان هم سفارش جناب صمصام را اطاعت کردند و از آن لحظه پوشش خود را اصلاح کردند.
📚غبار روبی از چهره صمصام، صفحه 129
🎧@nohe_madahe