#ارسالی_کاربر_محترم_کانال سلام وقتتون بخیر ببخشید در مورد اینستا و فضای مجازی سوالی دارم . توی اینستا این کلیپای خنده دار یا فیلمایی که عبرت آموزه حالا کلاغیر فیلمایی که مسخره هستن و دیدنشون جز اینکه از نتت کم بشه چیز دیگه ای نداره اونارو نمیبینما ولی بقیه رو خب آدم گذرا نگاه میکنه دیگه،یامثلا فیلمای خارجی و کلا سالم ببینیم اشکال داره ؟ ولی در کل سعی میکنم از اینستا چیزای مفیدشو استفاده کنم.

#ارسالی_کاربر_محترم_کانال معجزه 😊😍 یکی از اشناها برا شوهرش پاپوش درست کردن به جرم اینکه مواد داشته بردنش زندان بعد این خانوم حجاب و محرم نامحرم زیاد قبول نداشته و با نامحرم حتی دست میداده بعد ولی اینا کمک و این چیزا زیاد میکردن مثلا بیمارستان زیاد کمک کرده بودن با شوهرش، زندان بوده هی میرفته کلانتری ی مسافتی هم بوده رفتو امدش بعد میاد خودشم میبینه جای گردنش درد میکرده رفته دکتر گفتن بدخیم سرطان هست ،بعد این خانم میگه وای حالا چکار کنم شوهرمو اعدام میکنن خودمم اینجوری شدم ،دیگ ی شب سر سجاده بوده با خواهرشوهرش بودن بوده خابش میبره بعد میبینه تو سوئیت هست دریا ،پنجره رو باز میکنه میبینه گنبد امام رضا بعد پایین نگاه میکنه کلی ادم میبینه سجده ان با لباس سفیذ نگو اینا همونا تو بیمارستان کمکشون میکرده براش تو بیمارستان کمکشون میکرده براش دعا میکردن بعد یه نور میبینه میاد سمتش که اقاجان امتم رضا بودن دست میزارن رو گردنش و بعد از خاب پامیشه اونجای گردنش سررد بوده خاهرشوهرش بیدار کرده گفته پاشو امام رضا شفام دادن😭😭😭😭😭😭😭😭😭 رفتن دکتر برا عمل و ..دکتر همینجوری مونده بود گف خیلی بدخیم بوده چطور خوش خیم شدن این معجزه شده

#ارسالی_کاربر_محترم_کانال اگه کسی روش نشه از اونی که غیبت و تهمت زده بهش بگه که اینکار رو کردم فقط بگه حلالم کن قبوله؟

#ارسالی_کاربر_محترم_کانال سلام وقتتون بخیر من یه دختر ۱۹ سالم با چند تا پسر دوست بودم الان با همشون قطع ارتباط کردم و میخوام توبه کنم چیکار باید کنم؟

#ارسالی_کاربر_محترم_کانال سلام بزرگوار سوریه سقوط میکنه؟😭😭 بعد عراقو بعد ایران ؟😔 😭

#ارسالی_کاربر_محترم_کانال بسکه توبه کردمو شکستمش خسته شدم دیگه.از خودم متنفرم.به پوچی رسیدم احساس بی ارزشی داره میکشه منو

#ارسالی_کاربر_محترم_کانال از هر راهی بگید به شوهرم محبت کردم از راهای مختلف وارد شدم ولی شوهرم بی نهایت سرده.من به محبتش چه لمسی چه کلامی نیاز دارم حتی به زبون آوردم بهش گفتم که نیاز دارم بشنوم ازت نیاز دارم دست به سرم بکشی گفتم که نگه من متوجه نشدم خودت باید بهم میگفتی.کلام محبت آمیز که هیچ بخدا بخدا گاهی پیش میاد که حتی یک هفته تا دوهفته طول بکشه یک بار دستش منو لمس نکنه.بابا نیاز دارم به چه زبونی بگم.یوقتایی از خدا گلایه میکنم که چرا منو اینطوری آفریدی مه محتاج محبت شوهرم باشم.مگه من چی میخوام از زندگی؟انقدر سخته آدم محبت کنه به شریک زندگیش؟افسردگی گرفتم چندین ماه رفتم به حال مردن و برگشتم افسردگیه هست تو وجودم.وقتی میبینم یکی به خانمش محبت میکنه ناخواسته حسرت از دلم بلند میشه.یهو به خودم اومدم دیدم بیراهه رفتم ادامه حرفام.یهو به خودم اومدم دیدم بیراهه رفتم با مرد متاهلی.اگر شوهرمن محبتی که حق من بود دریغ نمیکرد ازم با تعریف و تمجید هوایی نمیشدم که گرفتار بشم.نصیجتم نکنید که بگید اینا بهانس باید خودتو حفظ میکردی که الان وقت نصیحتم نیست چون به ته خط رسیدم.آهااااااااااااااای مردایی که یه دخترو از خانوادش جدا میکنید به همسری میگیرید اگر نمیتونید بهش محبت کنید نگیرید.من از تنهایی و بی محبتی و بی هم زبونی افسردگی گرفتم تو اوج افسردگی روزنه غلط دیدم و رفتم و تنها تر شدم.با این که ....صورت نگرفته ولی همین که دستش به من خورده بی ارزش شدم.دارم دیوانه میشم از این احساس بی ارزشی.آهاای خانما،دختر خانما مثل من نشید محبتو در جای غلط جستجو نکنید که من پایان راهیم که یکی تازه میخواد شروع کنه.تورا بخدا نکنید نجابتتونو با هیچی عوض نکنید.چت نکنید با نامحرم نگید حرف عادیه هیچی نمیشه که میشه.بخدای محمد که من مطمعن بودم از خودم که بیدی نیستم که با این بادا بلرزم ولی گرفتار شدم.شمارو به فاطمه زهرا راه منو در پیش نگیرید که تهش بدبختیه .با یه چت ساده شروع شد یهو تعریف و تمجدید شروع شد یهو به خودم اومدم دیدم اگر پیامشو نبینم با جنازه فرقی ندارم.دلم میخواد عربده بکشم بگم نکنید چت نکنید با هیچ نامحرمی درد و دل نکنید بهش مجال ندین باهاتون دردو دل کنه ولله که بیچاره میشید.قبل این رابطه از نظر من اون آدم یکی بود که بهتراز اون وجود نداشت اما رفته رفته فهمیدم چه خاکی برسرم شده.یعنی روزی هزار بار به خودم لعنت میفرستم که شوهرت عرضه نداشت بهت محبت کنه قدرتو ندونست تو جرا خودت قدر خودتو ندونستی

بہ پسریکہ بفهمد غیرت فقط برای خواهرش نیست؛ نیازمندیم! #اگه‌برا‌خواهرت‌شیری‌‌واسه‌بقیه‌گرگ‌نباش!!!

با گوش جان بشنوید✨🌱 #حجت‌الاسلام‌سیدحسن‌علوی

❁﷽❁ 🌸 #حکایت بسیار عجیب و شگفت انگیز...! 🔹 مردی از حضرت موسی (ع) درخواست کرد که برای من دعا کن تا خداوند فلان حاجتم را که خودش می داند برآورد. 🌷 حضرت موسی (ع) دعا کرد. 🔸 ساعتی پس از دعا، حیوان درنده ای به آن مرد حمله کرد و به شکل فجیعی او را درید و گوشت بدنش را خورد و او را کشت حضرت موسی (ع) با تعجب عرض کرد: 🔻 خدایا، راز این حادثه چه بود؟ خطاب رسید ای موسی (ع)، این مرد از من درخواست درجه ای از مقامات کرد و می دانم که او به آن درجه با اعمالش نمی رسید. او را گرفتار آن درنده کردم که دیدی، تا همین گرفتاری را وسیله ای برای رسیدن او به این درجه نمایم. ✍🏻 بسیاری از بلایایی که بر انسان وارد می شود، یا برای بخشش گناهان و یا برای ترفیع رتبه و مقام در آخرت است...