پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله:
الزُّهْدُ فِي اَلدُّنْيَا قَصْرُ اَلْأَمَلِ وَ شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ اَلْوَرَعُ عَنْ كُلِّ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ
زهد به دنيا ، عبارت است از: كوتاه كردن آرزو، گزاردن شكر هر نعمتى، و پرهيز از هر آنچه خداوند ، حرام كرده است.
تحف العقول ج1 ص58
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
39.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂مهربان معبودم
💫شب خود و دوستانم را
🍂بـه تـو میسپارم
💫آرزوهایم زیاد است
🍂اما ناب ترین آرزویم
💫نعمت سلامتیست
🍂بـرای همه ی عزیزانم
💫صبور باشیم
🍂مشکلات هم تاریخ انقضا دارند
💫امشب بـراتـون
🍂سلامتی آرزو میکنم
💫ان شـاءالله همیشه
🍂سلامت و شـاداب باشید
💫شبتون بخیر عزیزان
#
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💊قوانین طبی
هارون الرشيد دكترى متخصص نصرانى داشت . روزى به على بن حسين واقدى گفت :
در كتاب شما مطلبى از علم پزشكى نيست ! با اينكه علم دو دسته اند؛ علم اديان و علم ابدان .
على بن حسين - دانشمند اسلامى - در پاسخ گفت :
خداوند علم طب را در نصف آيه از قرآن جمع نموده است آنجا كه مى فرمايد:
كلوا و اشربوا و لا تسرفوا بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد.
و پيغمبر ما نيز در يك جمله بيان كرده كه مى فرمايد:
المعده بيت الداء والحميه راءس كل دواء...
معده مركز دردها و پرهيز (از خوردنيها) بهترين داروها است ولى نبايد نيازهاى جسمى را فراموش كرد.
پزشك نصرانى گفت :
قرآن و پيغمبر شما چيزى از طب جالينوس - حكيم يونانى - باقى نگذاشته همه را بيان داشته اند!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚داستان ها وحكايت ها،صفحه۱۲۰
هنگامی كه حضرت ابراهيم علیه السّلام را در منجنيق گذاشتند،عمويش آذر آمدو سیلی محكمی به صورت او زد و گفت:از مذهب توحيديت بازگرد،حضرت ابراهيم علیه السّلام اعتنايی به او نكرد،در اين هنگام خداوند فرشتگان را به آسمان دنيا فرستاد تا نظارهگر اين صحنه باشند،همه موجودات از خدا تقاضای نجات ابراهيم علیه السّلام را كردند،از جمله زمين گفت: پروردگارا!بر پشت من بنده موحدی جز او نيست و اكنون در كام آتش فرو می رود،خطاب آمد:اگر او مرا بخواند،مشكلش را حل ميكنم،جبرئيل در منجنيق به سراغ او آمد و گفت:ای ابراهيم! به من حاجتی داری تا انجام دهم؟حضرت ابراهيم علیه السّلام گفت:به تو نه،اما به خداوند عالم آری!و هنگامی كه حضرت ابراهيم علیه السّلام به ميان آتش پرتاب شد،خداوند به آتش وحی فرستاد:سرد و سالم باش برای ابراهيم علیه السّلام در اين هنگام آتش خاموش و به محيطی آرام بخش تبدیل گشت و جبرئيل در كنار ابراهيم علیه السّلام قرار گرفت و با او به گفتگو نشست،نمرود از فراز جايگاه با خود چنين گفت:من اتخذ الها،فليتخذ مثل اله ابراهيم علیه السّلام
اگر کسی می خواهد معبودی برای خود برگزيند،همانند معبود ابراهيم علیه السّلام را انتخاب كند.
📚تفسیر علی ابن ابراهیم جلد۲صفحه۷۳
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان آموزنده
💎در مقطع فوق لیسانس استادی داشتیم كه بسیار باسواد و البته بد اخلاق بود، یكی از دانشجویان که بسیار دیر فهم و در عین حال جوانی جاه طلب بود برای رسیدن به مقطع پایان نامه نیاز به یک نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و استاد سالخوردۀ ما هم به هیچ وجه زیر بار آن نمیرفت، من علیرغم میل باطنی به سراغ استاد رفتم و گفتم ایشان پسر خوبیست و فقیر است، پرداختن اجارۀ منزل در اینجا برایش دشوار است اگر میشود برای قبول شدن کمکش کنید. آنروز استاد حرفی زد كه بعدها عمقش را فهمیدم. ایشان فرمود: تركیب بی سوادی و جاه طلبی و فقر میتواند فاجعه به پا كند، شما از كجا میدانید كه این آدم در آینده به پست و مقام مهمی نرسد، بگذار تو و من عامل این فاجعه نباشیم.
👤پرویز پرستویی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان آموزنده
💎در مقطع فوق لیسانس استادی داشتیم كه بسیار باسواد و البته بد اخلاق بود، یكی از دانشجویان که بسیار دیر فهم و در عین حال جوانی جاه طلب بود برای رسیدن به مقطع پایان نامه نیاز به یک نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و استاد سالخوردۀ ما هم به هیچ وجه زیر بار آن نمیرفت، من علیرغم میل باطنی به سراغ استاد رفتم و گفتم ایشان پسر خوبیست و فقیر است، پرداختن اجارۀ منزل در اینجا برایش دشوار است اگر میشود برای قبول شدن کمکش کنید. آنروز استاد حرفی زد كه بعدها عمقش را فهمیدم. ایشان فرمود: تركیب بی سوادی و جاه طلبی و فقر میتواند فاجعه به پا كند، شما از كجا میدانید كه این آدم در آینده به پست و مقام مهمی نرسد، بگذار تو و من عامل این فاجعه نباشیم.
👤پرویز پرستویی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
♥️🍃
•| #تـلـنـگـرنـامــه
•| #حتما_تا_آخرش_بخونید
زمانی ڪه پیامبر(ص)
مڪه را فتح ڪرد، بر روی صفا
ایستاد و به بنیهاشم فرمودند :
نگوئيد محمّد از ماست (و گناه ڪنید)؛
سوگند بخدا ڪه دوستان و
محبّان من فقط پرهيزڪاران هستند!
اگر در روز قيامت نزد
من آئيد؛ در حاليڪه دنيا را برگردن
های خود میڪشيد، من شمارا نمیشناسم...
آگاه باشيد ڪه من حقّا حجّت
را تمام ڪردم و راه عذر را بر شما بستم.
•| #روضهڪافی_ص۱۸۲
•| #بحارالانوار_ج۸_ص۳۵۹
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚رزق چیست ؟
🌸رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.
🌸زمانی که خواب هستی و ناگهان
به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت
بیدار میشوی رزق است
چون بعضیها بیدار نمیشوند
🌸زمانی که با مشکلی رو به رو میشوی
خـداوند صبری به تو میدهد که
چشمانت را از آن بپوشی
این صبر ، رزق است.
🌸زمانی که در خانه لیوانی آب
به دست پدر و یا مادرت میدهی
این فرصت نیکی کردن ، رزق است
🌸یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست
از او بی خبری و دلتنگش میشوی
و جویای حالش میشوی ،این رزق است.
🌸رزق واقعی این است . رزق خوبی ها
نه ماشین نه درآمد ،
اینها رزق مال است که خداوند
به همه ی بندگانش میدهد
اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.
🌸زندگيتان پـر از رزق بـاد....🙏
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان آموزنده
💎در مقطع فوق لیسانس استادی داشتیم كه بسیار باسواد و البته بد اخلاق بود، یكی از دانشجویان که بسیار دیر فهم و در عین حال جوانی جاه طلب بود برای رسیدن به مقطع پایان نامه نیاز به یک نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و استاد سالخوردۀ ما هم به هیچ وجه زیر بار آن نمیرفت، من علیرغم میل باطنی به سراغ استاد رفتم و گفتم ایشان پسر خوبیست و فقیر است، پرداختن اجارۀ منزل در اینجا برایش دشوار است اگر میشود برای قبول شدن کمکش کنید. آنروز استاد حرفی زد كه بعدها عمقش را فهمیدم. ایشان فرمود: تركیب بی سوادی و جاه طلبی و فقر میتواند فاجعه به پا كند، شما از كجا میدانید كه این آدم در آینده به پست و مقام مهمی نرسد، بگذار تو و من عامل این فاجعه نباشیم.
👤پرویز پرستویی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️
🌺 خدایا🙏
باورت داریم😊
تو همانی که در سخت ترین لحظه ها
معجزه هایت را نشانمان داده ای😇✨
نگاهمان کن🍃
تنها یک نگاهت کافیست برای
باز شدن این گره ها🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
💫شب نیز پایان خواهد یافت
و خورشید خواهد درخشید
✨روزهای خوب خواهند آمد
به امید فردایی روشن
💫باز شدن همه گره ها و به آرزوهای امروزمان برسیم 🙏
✨ شبتون پر از نشونه های خدایی ♥️
براى امروزتون🌼🍃
زيباترين حسها رو خواهانم🌼🍃
حس قشنگ آرامش
حس وجودخدا در قلبتون💛
حس لطافت گلها🌼🍃
حس قشنگ بارش بارون🌼 🌨🌼
حس آرامش در وجودتون🤗
حس خوب زندگى😍👌
#صبحتون_عالی_و_شاد😊
🔸خانه مان #روضه امام حسین (ع) بود. مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر روضه نزدیک اذان🔊 ظهر بود که صدای #ترمز شدیدی از خیابان آمد.....❗️
🔹بلافاصله یکی از #همسایه ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات #مُرد! از ترس خشکم زده بود😰 و نمیتوانستم حرف بزنم، به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم، درست روبه روی کتیبه #یا_اباالفضل_العباس بودم
🔸همین که چشمم به #کتیبه افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر نذر شما😔 سرباز و #فدایی شما. بعد هم به آقا متوسل💞 شدم که بلایی سرش نیامده باشد.
🔹و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت. #سرش شکسته بود اما به خیر گذشت. از این #نذر سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم❌ فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری🥛 هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود❤️
راوی: مادر شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ( از عاشقان و دوستداران شهید ابراهیم هادی )🌷
#شهید_مدافع_حرم
📚 @Dastan 📚