eitaa logo
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
2.5هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
58 فایل
اُدع إلى سبیلِ ربکَ بالحکمةِ والمَوعظةِ الحسنه(نحل.125) ❤️شعار ما: خانواده امن و آرام. مهارت همسرداری تحت اشراف مشاور ازدواج و خانواده: #مهدی_مهدوی نوبت‎دهی مشاوره: (صبورباشید) @Admin_hava گروه تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/2501836925C9798fab0cf
مشاهده در ایتا
دانلود
5 - TopSeda.ir.mp3
4.04M
🎧 تندخوانی جزء پنجم استاد معتز آقایی 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
🍁 🔴 رمان ســارا پارت سوم تلفن را برداشتم که بهش زنگ بزنم. قلبم داشت میومد تو دهنم. زنگ زدم. یه خا
🍁 🔴 رمان ســارا پارت چهارم عینه خودش سرد جواب دادم! _ بله بفرمایید - ببخشید داشتم سوار آسانسور میشدم که آنتن رفت، نامفهوم یه چیزایی شنیدم اما متوجه نشدم! _ چیز مهمی نبود فقط خداحافظی کردم، همین. _بازم معذرت می خوام. قطع کرد، قطع کردم. چه راحت! چقدر رویابافی کرده بودم، همش پرید! رسیدم خونه. خونه ی سوت و کور! نمیدونم کی قراره مامان بازنشسته بشه، سه ساله داره میگه موافقت نمیکنن با بازخریدش! شام دیشب را از یخچال درآوردم، گرم کردم و با همون لباس نشستم خوردم. بعدش رفتم رو تختم خوابیدم. هم خسته بودم هم حالم گرفته بود. تلگراممو چک کردم. تنها دلخوشی و ذوقم این بود که بیام ببینم چندتا پیام نخونده دارم! باخنده گله گشادی جواب تک تک پسرا رو دادم. پسرا هرکاری کنی باز از اون حرفا میزنن، دروغه بگم بدم میومد! نه! اتفاقاً خوشم میومد، خودم هیچ وقت از اون حرفا نزدم. یه جورایی خجالت می کشیدم. اما خب اونا میگفتن و منم ذوق میکردم. زندگی تکراری من همین بود. تلگرام و چت و ذوق کردن های بیخود! بعد از کلی چت یه جورای بیهوش شدم. با صدای مامان که انگار داشت با تلفن صحبت میکرد بیدار شدم. اوه! اوه! چقدر خوابیده بودم! هوا تاریک شده بود. البته دیگه استرسی نداشتم بابت درس و دانشگاه. پانزده روز تعطیلی رو باید با بهترین اتفاقات رقم بزنم. تلفن مامان که تموم شد، اومد تو اتاق. با حرفی که زد از تعجب یا بهتر بگم از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم! مامان اومد نشست کنارم روی تخت و گفت... ادامه دارد... رمان اختصاصی کانال حوای آدم کپی فقط با لینک (فوروارد) 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣حکم روزه در صورت انجام دادن مبطلات روزه از روی سهو هرگاه يكى از امور نه‌گانه‌ای که روزه را باطل می‌کند سهواً يا بدون اختيار به‌جا آورد روزه‌اش صحيح است، ولى جنب اگر بخوابد و تا اذان صبح غسل نكند روزه‌اش اشكال دارد. 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
🖼 گذشته‌ی بد به‌معنای آینده‌ای تاریک نیست 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
💠دعای روز ششم ماه رمضان 🔹اللّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیتِک وَ لاتَضْرِبْنِی بِسِیاطِ نَقِمَتِک وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِک بِمَنِّک وَ أَیادِیک یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ 🔸خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی‌ات وا مگذار، و با تازیانه‌های انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دلشدگان 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
6 - TopSeda.ir.mp3
4.06M
🎧 تندخوانی جزء ششم استاد معتز آقایی 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
🍁 🔴 رمان ســارا پارت چهارم عینه خودش سرد جواب دادم! _ بله بفرمایید - ببخشید داشتم سوار آسانسور م
🍁 🔴 رمان ســارا پارت پنجم _ عمه جمیله بود! میگه جاریش واسه پسرش میخواد زن بگیره، دنبال دختر خوب و سالم میگرده، اونم تو رو معرفی کرده. پسره تو شرکت برق کار میکنه، خونه داره، ماشین داره. دیگه گفتن حالا که همه چیز داره، زن بگیریم براش سروسامون بگیره!منم گفتم باید با سارا صحبت کنم، شاید قصد ازدواج نداشته باشه. الانم که معلوم نیست بیان، اگرم بیان بعید میدونم یه اعجوبه مثل تو رو پسند کنن. بهر حال قند تو دلت آب نشه! خواستگار اوله! هول نشی! وقت برای فکر کردن هست! مامان حرف میزد و من عینه این شوهر ندیده ها ذوق مرگ بودم، سریع خودمو تو لباس عروس تصور کردم! اصلا حرفهای مامان رو نشنیدم! _سارا کجایی؟! شنیدی چی گفتم؟ _آره، باش، فک میکنم _درست فک کن، عجله هم نکن اینو گفت و رفت بیرون. وای از حال اون لحظه ام نگم! رفتم جلوی آینه، اولین چیزی که بهش فکر کردم، برداشتن ابروهام بود، وای چقد تغییر میکردم. پوستم سفید بود، چشمای میشی، لبای باریک، بینی قلمی، موهام خرمایی بود! خودمو با آرایش عروس تصور کردم. واااای همه حسرت میخورن، قطعا خیلی خوشگل میشم، خیلی تغییر میکنم، همش تو فکره ابروهام بودم، پهن بود و بالا، اگر برمیداشتم خیییلی صورتم باز میشد! اون لحظه به تنها چیزی ک فکر نکردم، اون خواستگار بود. همش رویای عروسی داشتم! دوست داشتم زودتر به مامانم بگم، بگین بیان! اما میگفتم الان دوباره میگه خوب فکراتوبکن! بعد از دوروز دندون سره جیگر گذاشتن و انتظار وقتی دیدم خبری نشد، بالاخره صبرم تموم شد، گوشیمو برداشتمو... ادامه دارد... رمان اختصاصی کانال حوای آدم کپی فقط با لینک (فوروارد) 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 مسئولیت زن در خانه و خانواده 💠 مسئولیت اساسی زن، برقراری روابط مناسب با اعضای خانواده‌ است. ، فرزندآوری، تربیت فرزند، بخشی از مهم‌ترین وظایف زن در کانون خانه و خانواده‌ می‌باشد. 🌿 وظایفی مانند تأمین مخارج خانه بر عهده زن نیست و همین امر می‌تواند اسباب آرامش بیشتر زن را در خانواده فراهم نماید تا بتواند با خیال راحت به ایفای نقش مادری و همسری بپردازد. 📎 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚