eitaa logo
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
2.7هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
58 فایل
اُدع إلى سبیلِ ربکَ بالحکمةِ والمَوعظةِ الحسنه(نحل.125) ❤️شعار ما: خانواده امن و آرام. مهارت همسرداری تحت اشراف مشاور ازدواج و خانواده: #مهدی_مهدوی نوبت‎دهی مشاوره: (صبورباشید) @Admin_hava گروه تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/2501836925C9798fab0cf
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴با این دعا در هنگام زلزله نیاز نیست از خانه فرار کنید 👇 امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کسی دچار شد این دعا را بخواند: يَا مَنْ يُمْسِكُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ أَنْ تَزُولاَ وَ لَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ أَمْسِكْ عَنَّا اَلسُّوءَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ پس هر کس این دعا را بخواند هنگام خواب ، خانه بر سر او خراب نشود ان شاء الله. 📚شناسه حدیث : ۱۷۰۵۰۷ | نشانی : تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة , جلد۷ , صفحه۵۰۶ . اصل حدیث: 💎مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّادٍ اَلْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُبَيْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنِ اِبْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَنْ أَصَابَتْهُ زَلْزَلَةٌ فَلْيَقْرَأْ يَا مَنْ يُمْسِكُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ أَنْ تَزُولاَ وَ لَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ أَمْسِكْ عَنَّا اَلسُّوءَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، وَ قَالَ إِنَّ مَنْ قَرَأَهَا عِنْدَ اَلنَّوْمِ لَمْ يَسْقُطْ عَلَيْهِ اَلْبَيْتُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ . 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
❤️ بـ‌هـ همین زودۍ، در یڪ صبــ🌄ــح روشن معطر، تو با گام‌هــ👣ــایے از جنس بـ‌هــ🌱ــار، باز مےآیے و صــ🗣ــداۍ گرمِ پدرانہ‌ات، صحن ســ🥶ــردِ جـ‌هــ🌍ــان را پر مےڪند و ما با معجزه‌ۍ محــ💖ــبت تو زنده مےشویم و بہ سوۍ تو پــ🕊ــر مےڪشیم... ای صــ⛅️ــبح روشن امید... طلــ🤩ــوع ڪن... 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tahdir-joze14.mp3
3.84M
تند خوانی (تحدیر) جزء چهاردهم استاد معتز آقایی 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز خواستگاری، دختره گفت بلد نیستم غذا درست کنم کارای خونه هم طول میکشه یاد بگیرم بچه داریم زیاد بلد نیستم از ظرف شستنم بدم میاد…..   پسر گفت: روزه بلدی بگیری؟؟؟ نماز بلدی بخونی؟؟؟؟ قرآن خوندنو دوست داری؟؟؟؟؟ دختره گفت:آره پسره گفت؛ همین بسته، من میخوام نصف دین و زندگیم بشی نه کنیزم   پسره گفت: پس اندازم کمه حقوقمم آب باریکه ست خونه ندارم و ماشینم زیادی مدل بالا نیست دختره گفت: خدارو میشناسی؟؟؟؟؟ غیـــــــــرت داری؟؟؟؟؟؟ چشمات پاکه؟؟؟؟ اخلاقت خوبه؟؟؟؟؟ ایمانت قوی هست؟؟؟؟؟؟ پسره گفت:آره   دخترگفت: همین بسته،بقیه رو خودمون میسازیــــم باهمدیگه میریممم جلــو،مهم اینه… پـــــــــرِ پروازِ همدیگــــــه بشیم سمت خدا… 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت_دوازدهم از #رمان_جان_من #عاشقانه و #مذهبی ابراهیم که معمولاً کمتر از همه درگیر احساسات میشد،
از و آقای عادلی بود که در را از داخل باز کرده و نگاهش به قطعات از هم پاشیده موبایلم روی زمین خیس، خیره مانده بود. بی اختیار سلام کردم. با سلام من نگاهی گذرا به صورتم انداخت و پاسخ داد: «سلام، ببخشید ترسوندمتون. » هر دو با هم خم شدیم تا موبایل را برداریم. گوشی و باتری را خودم برداشتم، ولی سیم کارت دقیقاً بین دو کفشش افتاده بود. با سرانگشتش سیم کارت را برداشت. نمیدانم چرا به جای گرفتن سیم کارت از دستش، مشغول بستن چترم شدم، شاید میترسیدم این چتر دست و پا گیر خرابکاری دیگری به بار آورد. لحظاتی معطل شد تا چترم را ببندم و در طول همین چند لحظه سرش را پایین انداخته بود تا راحت باشم. چتر را که بستم، دستش را پیش آورد و دیدم با دو انگشتش انتهاییترین لبه سیم کارت را گرفته تا دستش با دستم تماسی نداشته باشد. با تشکر کوتاهی سیم کارت را گرفته و دستپاچه داخل خانه شدم. حیاط به نسبت بزرگ خانه را با گامهایی سریع طی کردم تا بیش از این خیس نشوم. وارد خانه که شدم، دیدم مادر روی کاناپه چشم به در نشسته است. با دیدن من، با لحنی که پیوند لطیف محبت و غصه و گلایه بود، اعتراض کرد: «این چه کاری بود کردی مادر جون؟ چند ساعت دیگه عبدالله میرسید. تو این بارون انقدر خودتو اذیت کردی! » موبایل خیس و از هم پاشیده ام را روی جاکفشی گذاشتم و برای ریختن آب با عجله به سمت آشپزخانه رفتم و همزمان پاسخ اعتراض پُر مِهر مادر را هم دادم: «اذیت نشدم مامان! هوا خیلی هم عالی بود! » با لیوان آب و قرص به سمتش برگشتم و پرسیدم: «حالت بهتر نشده؟ » قرص را از دستم گرفت و گفت: «چرا مادر جون، بهترم! » سپس نیم نگاهی به گوشی موبایل انداخت و پرسید: «موبایلت چرا شکسته؟ » خندیدم و گفتم: «نشکسته، افتاد زمین باتری و سیم کارتش در اومد! » و با حالتی طلبکارانه ادامه دادم: «تقصیر این آقای عادلیه. من نمیدونم این وقت روز خونه چی کار میکنه؟ همچین در رو یه دفعه باز کرد، هول کردم! » از لحن کودکانه ام، مادر خندهاش گرفت و گفت: «خُب مادرجون جن که ندیدی! » خودم هم خندیدم و گفتم: «جن ندیدم، ولی فکر نمیکردم یهو در رو باز کنه! » مادر لیوان آب را روی میز شیشه ای مقابل کاناپه گذاشت و گفت: «مثل اینکه شیفتش تغییر میکنه. بعضی روزها بجای صبح زود، نزدیک ظهر میره و فردا صبح میاد. » و باز روی کاناپه دراز کشید و گفت: «الهه جان! من امروز حالم خوب نیس! ماهی تو یخچاله. امروز غذا رو تو درست کن.» این حرف مادر که نشانهای از بدی حالش بود، سخت ناراحتم کرد، ولی به روی خودم نیاوردم و با گفتن «چَشم! » به آشپزخانه رفتم. حالا خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا به لحظاتی که با چند صحنه گذرا و یکی دو کلمه کوتاه از برابر نگاهم گذشته بود، فکر کنم. به لحظه ای که در باز شد و صورت پر از آرامش او زیر باران نمایان شد، به لحظهای که خم شده بود و احساس میکردم می خواهد بی هیچ منتی کمکم کند، به لحظه ای که صبورانه منتظر ایستاده بود تا چترم را ببندم و سیم کارت را به دستم بدهد و به لحظهای که با نجابتی زیبا، سیم کارت کوچک را طوری به دستم داد که برخوردی بین انگشتانمان پیش نیاید و به خاطر آوردن همین چند صحنه کوتاه کافی بود تا احساس زیبایی در دلم نقش ببندد. حسی شبیه احترام نسبت به کسی که رضای پروردگار را در نظر میگیرد و به دنبال آن آرزویی که بر دلم گذشت؛ اگر این جوان اهل سنت بود، آسمان سعادتمندی اش پُر ستاره تر میشد! ادامه دارد.. 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💑 در زندگی مشترک تلافی نکنید ❌ به مثل یا متهم کردن همسر بدترین است که می‌توانید برای کردن انتخاب کنید. ❌مدام انگشت اتهام را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از بین بردن به نفسش برای برنده شدن نکنید 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💃🏻 ❗️عدم رضایت غریزی در روابط زناشویی ❗️ مهربان ترین مردها را سختگیر و بدخلق می کند و 💥 بر عکس، ❤️مردی که از روابط زناشویی با همسرش رضایت کامل داشته باشد، چشمش را به روی بسیاری از خطاهای همسرش می بندد (البته این مطلب در مورد زنان هم صادق است). 🔻بنابراین باید مراقب بود مانعی در روابط زناشویی به وجود نیاید . 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
🔴 زیبای امام‌خمینی 💠 هيچ وقت ما نديديم ايشان [امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتی «يک چای برای من بريز» خيلی به همسرشان، اظهار و علاقه می‌کردند و مقيّد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. 💠 امام احترام فوق‌العاده برای خانم قائل بودند. در طول شصت سال زندگی، هيچ وقت يک آب از خانم نخواستند. اگر روزی خانم غذا را تهيه می‌کردند، هر چقدر هم که بد می‌شد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا می‌کردند. امام به ما می‌گفتند: هيچ کس مادر شما نمی‌شود. 🔴 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💌 وقتی بدونی کسی که خیلی دوستش داری، حواسش بهت هست، هم دلت آروم‌تره هم بیشتر مراقب رفتارت هستی... توی دوران غیبت منتظرای امام زمان می‌دونن که هر هفته و هرروز اعمالشون 🔆 به پیامبر و اهل بیت (ع) نشون داده می‌شه برای همین سعی می‌کنن کارهای خوب ❤ انجام بدن و تاجاییکه می‌شه نگذارند قلبشون غبار بگیره امام زمان ما تو همین کوچه‌ها، همین شهرها قدم‌ می‌زنن، نفس می‌کشن و خودشون فرمودند: اخبار شما به من پوشیده نیست و از حالتون کاملا خبر دارم . . . 🌸 💚💜 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚