🏴خداحافظ ای برادر زینب " س"
🏴بخون غلطان در برابر زینب " س"
▪️▪️▪️▪️
🏴 دوباره روضه ی تلخ اسارت زینب " س "
🏴 مرور متنِ كتاب شرافت زینب " س "
🏴 وجود معجری از نور ؛ پرده در پرده
🏴 دلیل محكم حكم قداست زینب "س"
🏴 مسیر دین خدا را ، نشانمان داده
🏴 چراغ روشنِ برج هدایت زینب "س"
▪️ التماس دعا ▪️
#محرم
@havayee_vesal
هدایت شده از صدای سخن عشق
چراغ هدایت 4.mp3
18.45M
🏴🏴
📀 #فایل_صوتی ؛
در باب ( شخصیت والای حضرت سید الشهداء " علیه السلام " ، بخش چهارم )
💿 از بیانات ارزشمند حضرت آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
#چراغ_هدایت
#محرم
@havayee_vesal
@sedaye_sokhaneeshgh
#چراغ_هدایت
🏴 گفته شده که حضرت سیدالشهداء " علیه السلام " می خواستند آب بخورند.
( این جریان قبل از بسته شدن راه آب بوده ، یعنی قبل از روز عاشورا ؛ چون در روز عاشورا آبی نبوده که به خیام برسد )
ولی یکی از آن دشمنان خبیث نگذاشته و از دور به حضرت سید الشهداء "علیه السلام " تیری زده است ،
یعنی زمانی که حضرت ظرف آب را به دهانشان نزدیک کرده بودند ، از راه دور تیری به سمت دهان حضرت نشانه گرفته که به چانه سیدالشهداء "علیه السلام " اصابت کرده است.
▪️حضرت هم دانستند که قصد او این است ، ناراحت شدند و نتوانستند آب بخورند.
دعایی برای آن شخص کردند و فرمودند ؛▪️ لَا ٱَرْوَاکَ اللّهُ مِنَ الْماء ▪️
<بحارالأنوار، ج۴۵، ص۳۰۰>
یعنی ؛ { خدا تو را سیراب نکند و همیشه عطشان باشی. }
▪️همین اتفاق هم افتاد و آن شخص بعد ها آنقدر تشنگی کشید و آنقدر آب خورد تا اینکه مرد.
▪️حضرت جمله ای فرمود که اثرش باید به اذن الله پیاده می شد. ........
▪️#دل سیدالشهداء " علیه السلام " به درد آمد و شد آنچه که شده و هنوز هم می شود ؛
اگر به درد آمد ، دیگر رسوا می کند.
کما اینکه الان هم ، همین کار را می کند.
قصد جنگ انبیاء می داشتند
جسم دیدند آدمی ، پنداشتند
ظاهر را دیدند و آدمی آن را فرض کردند. بعد مولوی در اینجا نصیحت ها می کند. به بعضی ها می گوید ؛
در تو هست اخلاق آن پیشینیان
چون نمی ترسی که تو باشی همان
می گوید از این هم بترس که مانند آنها باشی.
می بینیم که اخلاق آنها را داری......
📓 منبع ؛ کتاب چراغ هدایت ، صفحه ۸۶ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
▪️التماس دعا▪️
#روضه
#محرم
@havayee_vesal
🏴🏴🏴🏴
▪️شهادت غمبار و مظلومانه چهارمین پیشوای شیعیان جهان ، کوکب درخشان آسمان امامت ، راوی حکایت عشق در نینوا ، داغدارلاله های بخون تپیده ، قافلـه دار کاروان اسـراء ، سید السجادین ، زینت عبادت کنندگان ، آقا علی بن حسین ، حضرت زین العابدین (علیه السلام )، امام بزرگواری که با خطبه های غرا کاخ ظلم را ویران نمودند، را به ساحت مقدس امام باقر « علیه السلام » و ساحت مقدس امام زمان { عجل الله تعالی فرجه الشریف } و شما عزاداران تسلیت عرض می نماییم .
شهادت امام بزرگواری که حدود۳۵ سال ، آب می دیدند می گریستند ، کودک شیر خوار می دیدند ، می گریستند ، ذبحی می دیدند می گریستند ، فرزندان عموی بزرگوارشان حضرت عباس { علیه السلام } را می دیدند می گریستند .
ای سرور عابدان عالم ، امشب شب شهادت شماست ، به پیشگاهتان آمده ایم تا برایمان دعا بفرمایید ، تا در لطافت و رقّت و نورانيّت شما شناور شویم و ذوب شویم در زلال نگاهتان .
▪️التماس دعا▪️
#محرم
@havayee_vesal
■راهم راه مولا علی "علیه السلام" است ■
متن بالا بسیار زیباست ، البته اگر در عمل هم چنین باشد و ..
و البته عمل به این جمله بسیار سخت و سنگین است .
این سخن و سخنانی که از نهج البلاغه در انتخابات بیان می شد ، با واکنشهایی مواجه شد
و متاسفانه، متاسفانه ،برخی بسیار اندک افرادی جاهل و یا مغرض بودن ، چه حامی در لباس رقیبان و چه حامیان رقیبان ، و یا هر که بودند ،با ساخت کلیپ و توئیت و.. برای تخریب یکدیگر حتی خواسته ویا ناخواسته جاهلانه و یا مغرضانه جسارتی به امیرمومنان و انبیاء "علیهم السلام" شد ، که واقعا شرم آور است
و چگونه میتوانند در پیشگاه اهل بیت "علیهم السلام" سر بلند کنند ؟!
ما باید بر اساس ایمان و حب و بغض اهل بیت علیهم السلام با یکدیگر دوست و یا دشمن شویم .
نه بخاطر حزب و جناح و گروه حتی حاضر شویم به دوست و برادر ایمانی خود اهانت و یا قطع رابطه نماییم .
کاری که بسیاری علی رغم توصیه های مقام معظم رهبری حفظه الله در خصوص اخلاق انتخاباتی انجام دادند .
چه دوستانی که میانشان کدورت ایجاد شد و یا اهانتهایی شد و حتی ادامه دارد که بسیار شرم آور است ، با افراد غیر مذهبی کاری ندارم ، سخن با افراد مذهبی و مرید و شیعه اهل بیت عصمت و طهارت است ،
اینگونه رفتارها بسیار زشت و قبیح است !!
اما راه مولا چه بود ؟
حب و بغضشان فقط برای خدا و درراه خدا بود و فقط با دشمنان خدا دشمن بودند .
و در حکومت حتی به عقیل ،برادرشان برای سهم خواهی بیشتر آهن گداخته نشان دادند .
اما چه زود کار و راه به دست کسانی داده شد که به صراحت میگویند ،
شیعه امیرالمومنین بودن برایشان امتیازی ندارد ! اما از ادیان دیگر بودن امتیاز دارد !!
بسیار سخن زشت و زننده ای بود !
کاش زود جبران کنند ! ...
راستی مولا علی علیه السلام فرمودند
اما تستحیون و لا تغارون نسائکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج»؛
آیا شرم نمیکنید و غیرت نمیورزید که زنانتان به بازارها میروند و با مردان برخورد میکنند.
کاش قدری در این فرمایش امیرمومنان دقت شود تا مردان غیرت و زنان حیا ازدست رفته خود را به دست بیاورند و از این ولنگاری ها قدری کم شود .
و از بانوان برای کالا بودن و ابزار و وسیله ای برای بازیهای سیاسی کمتر استفاده شود .
@havayee_vesal
امام باقر " علیه السلام " هم نقل کرده اند :
ابو خالد کابلی ، یک عمر در خدمت محمد بن #حنفیه بود و همیشه گمان می کرد که محمد بن حنفیه امام است .
( بعد از سیدالشهداء " عليه السلام " هیچ شکی نداشت که محمد بن حنفیه امام است.)
▪️روزی نزد محمد بن حنفیه آمد و او را قسم داد به حرمت رسول اکرم " صلوات الله علیه" و حرمت امیرالمومنین "علیه السلام" ، که به من بگو آیا تو امام مفترض الطاعه هستی ؟
(یعنی آن امامی که اطاعتش واجب است .)
ابو خالد کابلی می گوید ، او جواب داد :
《لا ابا خالد》 ، نه ابا خالد ، این چنین نیست .
تو مرا قسم دادی به حرمت رسول الله و حرمت امیرالمومنین " علیهم السلام ".
با این قسم بزرگ ، بدان که چنین نیست .
《 الْامامُ علىٌ ابْن أخى 》، امام ، على فرزند برادر من است ، يعنى امام سجاد "عليه السلام " .
《 عَلَىَّ و عليك و عَلَى كُلِّ مُسلم 》، هم امام من است و هم امام تو و هم امام هر مسلمانى .
می گوید : این جریان را که شنیدم ، فهمیدم امام من ، امام سجاد "علیه السلام " است .
آمدم به محضر امام سجاد ( طبعاً چون در ملازمت محمدبن حنفیه بوده و او را امام می دانسته ، کمتر به محضر امام سجاد " علیه السلام " می آمده ).
وقتی وارد شدم ، امام با اسمی که مادرم بر من گذاشته بود و تنها من و مادرم از آن خبر داشتیم ، مرا صدا کرد و فرمود مرحبا فلانی .
من تعجب کردم . بعد فرمودند ، شما کم می آمدید اینجا . شما را نمی دیدیم .( به زبان خودمان) چه شده که به اینجا آمده ای؟
ابو خالد می گوید ، من در آنجا سجده شکر به جا آوردم که راه را یافتم و نمردم تا اینکه امامم را شناختم .
▪️انسان باید امامش را بشناسد و با شناخت امامش از دنیا برود .
امام فرمودند : امامت را چطور شناختی ابو خالد ؟
گفتم :
اولاً شما مرا به اسمی خواندید که فقط مادرم آن را می دانست .
این برای من دلیل است .
دیگر اینکه من در جهالت بودم ؛ ولی رفتم به محضر محمدبن حنفیه و او مرا از جهالت بیرون آورد و گفت شما امام او و امام من و امام همه هستید ....
📓منبع : کتاب #چراغ_هدایت ، صفحه ۱۱۳ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
#ولایت
@havayee_vesal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴
بیان گهربار و نورانی امام سجاد "علیه السلام " از لسان مبارک حضرت علامه حسن زاده آملی " حفظه الله "
#محرم
@havayee_vesal
🏴 #کلام_امیر المومنین " علیه اسلام "
@havayee_vesal
هدایت شده از صدای سخن عشق
چراغ هدایت 5.mp3
9.35M
🏴🏴
📀 #فایل_صوتی ؛
در باب ( شخصیت والای حضرت سید الشهداء " علیه السلام " ، بخش پنجم )
💿 از بیانات ارزشمند حضرت آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
#چراغ_هدایت
#محرم
@havayee_vesal
@sedaye_sokhaneeshgh
18.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ادب حضرت زینب "سلام الله علیها " از لسان مبارك حضرت آيت الله محمد شجاعى " رضوان الله عليه "
#محرم
@havayee_vesal
#کلام_امیر
▪️حضرت مولانا امیرالمومنین علی " صلوات الله و سلامه علیه " :
به خدا سوگند !
برادرم عقیل را دیدم که به شدت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یک مَن از گندم های بیت المال را به او ببخشم .
کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده و رنگشان تیره شده ، گویا با نیل رنگ شده بودند .
پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می کرد .
چون به گفته های او گوش دادم ، پنداشت که دین خود را به او واگذار می کنم و به دلخواه او رفتار ، و از راه و رسم عادلانه ی خود دست بر می دارم .
روزی آهنی را در آتش گداخته ، به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم ، پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد .
به او گفتم : ای عقیل ! گریه کنندگان بر تو بگریند ، از حرارت آهنی می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است ؟
اما مرا به آتش دوزخی می خوانی که خدای جبّارش با خشم خود ، آن را گداخته است ؟
تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم ؟
🔘 و از این حادثه شگفت آورتر اینکه ، شب هنگام کسی به دیدار ما آمد ( نوشته اند که اشعث بن قیس بود . چون قرار بود فردای آن روز ، در دادگاه اسلامی به پرونده او رسیدگی شود ، شبانه حلوا را خدمت امام برد تا خیال شیطانی خود ، قلب آن حضرت را نسبت به خود تغییر دهد )،
و ظرفی سر پوشیده پر از حلوا داشت ، معجونی در آن ظرف بود ، چنان از آن متنفر شدم که گویا آن را با آب دهان مار سمّی ، یا قی کرده ی آن مخلوط کرده اند !
به او گفتم : هدیه است ؟ یا زکات یا صدقه ؟
که این دو بر ما اهل بیت پیامبر " صلی الله علیه و آله " حرام است .
گفت : نه ،نه زکات است نه صدقه ، بلکه هدیه است .
گفتم زنان بچه مرده بر تو بگریند .
آیا از راهِ دین ، وارد شدی که مرا بفریبی ؟
یا عقلت آشفته شده ، یا جن زده شده ای ؟ یا هذیان می گویی ؟
به خدا سوگند !
اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاست به من بدهند ، تا خدا را نا فرمانی کنم که پوست جُوی را از مورچه ای به ناروا بگیرم ، چنین نخواهم کرد !
و همانا این دنیای آلوده ی شما نزد من !
از برگ جویده شده ی دهان ملخ پَست تر است !.
🔘 علی را با نعمت های فنا پذیر و لذت های نا پایدار چه کار ؟!.
▪️به خدا پناه می بریم از خفتن عقل و زشتی لغزش ها ، و از او یاری می جوییم .
▫️ بخشی از خطبه ۲۲۴ نهج البلاغه ، ترجمه حجة الاسلام محمد دشتى ▫️
@havayee_vesal