eitaa logo
فرهنگی و سیاسی هوای تازه
103 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
58 فایل
« افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج » ( افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است ) الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص ١٦ روشنگری های فرهنگی و سیاسی هوای تازه ...........❁ @hawayetazeh ❁......
مشاهده در ایتا
دانلود
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای نخستین بار شرح دقیق ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی از زبان امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی فرمانده سابق قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء ارتش جمهوری اسلامی.
💢️ ماه رمضان تو سوئد: -قهوه می‌خوای؟ +نه ممنون. روزه ام. -من رو ببخشید. حالا تو ایران: _چایی می‌خوری؟ +نه روزه ام. جواب: _برای چی روزه ای؟ _می دونی برای بدنت ضرر داره؟ _فکر می کنی گشنگی تو برای خدا نفعی داره؟ _ای بابا. تو هم که مخت رو شست و شو دادن. _ پس تو هم با خودشونی..
تا هست قدرش را نمی دانیم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢پریروز یه باشگاه با حضور لوتار متئوس، کولینا و مارکوس مرک تو خیابون فرشته افتتاح شده که شهریه ماهیانش ۲۶ میلیونه! بعد بعضی از همینا اعتقاد دارن هزینه محرم رو باید بدیم به فقرا!!
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 این شما و این پهپاد کمان ٢٢ امروز در رژه روز ارتش از این پهپاد رونمایی شد. کمان ۲۲ نخستین پهپاد پهن‌پیکر رزمی ارتش است که می‌تواند بیش از ۲۴ ساعت پرواز کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ فرمایشات علامه حسن زاده آملی ره پیرامون ابعاد گسترده صله رحمِ پدر مادر و تاثیر آن بر سعادت و شقاوت انسان.
🔴 ثمره خداترسی ما، ترس دشمنان از ما ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹 ما اگر از انبیا و اوصیا دور شدیم، گرگ‌های داخل و خارج، بلافاصله ما را می‌خورند. 🔹 ما اگر خدا ترس بودیم، از ما می‌ترسیدند کسانی که اصلاً نمی‌شناسند ما کی هستیم، چه کاره هستیم، می‌ترسند کاری بکنند که ما بر آنها غضبناک بشویم؛ چرا؟ چون دیگر غضب ما غضب خداست، اگر با خدا هستیم. 📚 به‌سوی محبوب، ص۶٢
مرد نجار و خواب شبانه پادشاهي نجاري را محکوم‌به مرگ کرد. وقتي او باخبر شد آن شب نتوانست بخوابد.همسرش گفت: اي نجار مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهاي گشايش بسيار.کلام همسرش آرامشي بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد. بيدار نشد تا وقتي‌که صداي در توسط سربازان را شنيد. چهره‌اش دگرگون شد و با نااميدي، پشيماني و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم.با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند.دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو مي‌خواهيم تابوتي برايش بسازي.چهره‌ي نجار برقي زد و نگاهي از روي عذرخواهي به همسرش انداخت.همسرش لبخندي زد و گفت: اي نجار مانند هر شب آرام بخواب زيرا پروردگار يکتا هست و درهاي (گشايش) بسيارند.