eitaa logo
حیات طیبه
408 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
36 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهره ای از کلام بزرگان 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
آیةالله حائری شیرازی ره
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نقش «تفکر»، «تلاوت قرآن» و «شرکت در مجالس روضه» در استحکام عقائد🔸 مشکلی که در آخرالزمان پیش می‌آید، این است که انسان‌های کم‌ریشه پیدا می‌شوند. ریشه‌دار شدن انسان خیلی مهم است. اینکه کسی به فضای مجازی می‌رود و کافر برمی‌گردد، به این دلیل است که بی‌ریشه بوده یا ریشه‌اش کم بوده و باد ریشه‌اش را کنده است. این آیه را نگاه کنید: ((أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ)). اعتقاد محکم به خدا مثل درختی است که در برابر بادهای شدید مقاومت می‌کند. ((وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ)). شجرۀ خبیثه از بالای زمین ریشه زده و قراری ندارد. لذا یک باد تند، این بوته را از زمین می‌کَند. من می‌خواهم به شما بگویم که تو درختی؛ قدر خودت را بدان. آمریکا با همۀ عرض و طولش یک بوتۀ خار است و باد تند آن را می‌کَند؛ اما تو را نمی‌کَند و این به خاطر محبت توست. اینکه بعضی‌ها به فضای مجازی می‌روند و ضایع می‌شوند، به خاطر قدرت فضای مجازی نیست؛ بلکه به خاطر این است که اعتقادات بوته‌ای دارند، نه اعتقادات درختی. شما سعی کنید بچه‌هایتان را با اعتقادات درختی بار بیاورید، نه با اعتقادات بوته‌ای. چگونه اعتقادات انسان درختی و ریشه‌دار می‌شود؟ در موجودات عالَم فکر کن. وقتی خدا را در این موجودات دیدی، اعتقاداتت درختی می‌شود. چرا می‌گویند قرآن بخوانید؟ برای اینکه درخت بشوید. چرا می‌گویند برای امام حسین(ع) گریه کنید؟ برای اینکه گریه بر حضرت، به اعتقاداتتان آب می‌دهد و ریشۀ این درخت، قوی و پایدار می‌شود. قدیم‌ها هفته‌ای یک بار روضه‌خوان محله می‌آمد در خانه‌ها روضه می‌خواند و مردم گریه می‌کردند. این مثل درختی است که هفته‌ای یک بار به ریشۀ آن آب می‌دهی. 📖 راه رشد، جلد چهار، صفحه ٢۶ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🔴 برای ساقط کردن یک نظام، ابتدا باید را در افکار عمومی از بین برد؛ گامهای بعدی دومینووار تحقق پیدا میکند... 🔻 قابل توجه: 👈 مدیران ایتا 👈 قوه قضاییه 👈 مراجع امنیتی 👈 ستاد امر به معروف و نهی از منکر 👈 جمیع نیروهای جبهه انقلاب پ.ن: وقتی دشمن بواسطه عواملش و برخی افراد غافل یا جاهل روایتها و سخنان رسمی ج.ا.ایران را بی اعتبار ساخت؛ دیگر مردم هیچ ارزش و اعتباری برای سخنان حاکمیت و مسئولان قائل نیستند لذا روایت دشمن میشود نه نظام و نتیجه اش میشود حال و روز سوریه... اگر میخواهیم با لگد صهیونیستها از خواب غفلتِ این موضوع مهم بیدار نشویم، همین ابتدای راه، دهان این یاوه گویان را ببندیم هر چند نماینده مجلس باشند... 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای این کلیپ رو کاربران عرب زبان ساختند واقعا خیلی با وضعیت این روزهای سوریه تطبیق می‌کنه جان کلام رو به جا آوردن. 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🌸یک پیشنهاد عالی 🌸 🍃از این به بعد هرگاه برقها قطع شد ، سه صلوات و یک سوره حمد هدیه کنیم به شهید رئیسی عزیز که اجازه ندادند در ایام ریاستشون حتی یک ساعت هم برقها قطع بشه . 🍃 🌹تا می تونید نشر بدید که میلیون ها صلوات و فاتحه هدیه به روح پاک شهید عزیزمون بشه 🌹 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❕نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر، معروف به وحيد بن كلاب بن عامر بن صعصعه، و مادرش ليلى دختر مالك بن جعفر بن كلاب، و عمويش لبيد شاعر است. فرزندانش عبارت بودند از عباس، جعفر، عبد الله و عثمان كه همگى با امام حسين عليه السّلام در كربلا شهيد شدند.ام النبين در سال 70 قمری رحلت كرد. 📚تاريخ طبرى ج 3، ص 162 و 262 و 343 _ بحار الانوار ج 42 ص 91 ❕روايت شده است كه امير المؤمنين عليه السّلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب مى‏ دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود ؛ « مى‏ خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت و شيردلان باشد تا فرزند سواركار شجاعى به دنيا آورد. عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در ميان عربها خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم. على بن ابى طالب عليه السّلام با وى ازدواج كرد و عباس، عبد الله، جعفر و عثمان به دنيا آمدند. اين مادر پسرانش را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان امام حسين عليه السّلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند. » 📚تنقیح المقال ، مامقانی ، ج 3 ص 70 ❕ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت و هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت ، درباره ابو عبد الله، حسين عليه السّلام برايم بگو. بشير قتل فرزندانش را يكايك به او خبر داد. ام البنين گفت ؛ رگ قلبم را پاره كردى. بچه‏ هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد اللّه عليه السّلام. از حسين برايم بگو. ام البنين براى عزادارى هرروز همراه عبيد الله (فرزندزاده عباس عليه السّلام) به بقيع مى‏ رفت و نوحه مى‏ خواند و گريه مى‏ كرد و اين اشعار را مى‏ سرود ؛ ❕« اى آنكه عباس را ديدى، درحالى ‏كه بر دشمن حمله مى‏ كرد و دنبال او از فرزندان حيدر (على عليه السّلام) جنگاورانى بودند، كه هريك داراى يال و كوپالى بودند ، خبردار شدم كه بر سر پسرم آسيبى وارد شده، درحالى‏ كه دستش بريده شده بود ، واى بر من كه ضربه عمود (ميله) سرش را خم كرد ؛ اگر شمشيرت در دستت بود، هرگز كسى به او (تو) نزديك نمى ‏شد. » 📚اعيان الشيعه ج 7 ص 429 و ج 8 ص 389 ❕و می خواند ؛ « اى زنان مدينه ديگر مرا ام البنين نخوانيد و مادر شيران شكارى ندانيد مرا فرزندانى بود كه بسبب آنها مرا ام البنين مى ‏گفته‏ اند و اكنون صبح كردم كه ديگر براى من فرزندي نيست چهار باز شكارى داشتم كه آنها را نشانه تير كردند و رگ و تين آنها را قطع نمودند و دشمنان با نيزه‏ هاى خود ابدان طيبه آنها را از هم متلاشى كردند و و شام كردند در حالى كه همه آنها بروى خاك با جسد چاك‏چاك افتادند اى ‏كاش مى‏دانستم آيا چنين است كه مرا خبر دادند به اينكه دستهاى فرزندت قمر بنى هاشم را از تن جدا كردند » 📚مقاتل الطالبيين، ص 85؛ ادب الطف، ج 1، ص 71 ❕مامقانى پس از نقل حال ام البنين هنگام ورود بشير مى ‏گويد ؛ «علاقه و ارادتش به حسين عليه السّلام به سبب امر امامت بود (حسين امام و پيشوايش بود) و اينكه به شرط سلامت حسين، مرگ چهار فرزندش را بر خود آسان گرفت؛ نشان درجه عالى ايمان اوست، من او را از نيكان (حسن) به حساب مى‏ آورم. » 📚تنقیح المقال ج 3 ص 70 ❕در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « همه‏ روزه در بقيع مى ‏رفت و مرثيه مى‏ خواند و مردم گردش جمع می شدند به نوعى كه مروان ( با آن قساوت قلب ) وقتی مرثیه او را می شنید ، گریه می کرد » 📚مقاتل الطالبین ص 56_ قاموس الرجال ج 12 ص 196 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
توضیحی در مورد ارتباط نسبی عباس ع با شمر و ازدواج امام حسن ع با خواهر یزید..... 👌حضرت س خواهر شمر نمی باشد تا مادر شمر , مادر زن علی ع تلقی شود . ❕نسب حضرت ام البنین س یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است ؛ « ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن الوحید من بنی کلاب » 📚جمهره انساب العرب ج1 ص4 👌در حالی که نسب شمر چنین است ؛ « شمر بن ذی الجوشن الضبابی بن شرحبیل بن الاعور بن عمر بن معاویه و هو الضباب بن کلاب » 📚الطبقات الکبری ج 6 ص 46 ❕هر دو نفر بیش از پنج پشت یعنی در شخصی به نام کلاب به یکدیگر می رسند و هر دو کلابی هستند که به معنای هم قبیله بودن است و نه برادر و خواهر بودن ام البنین با شمر ملعون . ❕شاید آنچه برای شبهه افکن توهم بیان فوق را ایجاد کرده است , ماجرای امان نامه دادن به عباس ع از سوی شمر است که شمر در این ماجرا عباس ع و برادرانش را خواهر زاده خود خطاب کرده است . 👌مرحوم ابن طاووس نقل می کند : " شمر بن ذى الجوشن كه خدا، لعنتش كند آمد و ندا داد: خواهرزادگان من، عبد اللّه، جعفر، عبّاس و عثمان، كجا هستند؟ حسين عليه السلام فرمود: «پاسخش را بدهيد، هر چند فاسق است؛ چرا كه يكى از دايى‏هاى شماست». آنان به او گفتند: چه كار دارى؟ گفت: اى خواهرزادگان من! شما در امان هستيد. خود را به همراه برادرتان حسين، به كُشتن ندهيد و در اطاعت امير مؤمنان يزيد بن معاويه باشيد. عبّاس بن على عليه السلام، او را ندا داد: «دستانت، بُريده باد و لعنت بر امانى كه آورده‏اى، اى دشمن خدا! آيا به ما فرمان مى‏دهى كه برادر و سَرورمان حسين بن فاطمه را وا گذاريم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون‏ها درآييم؟!». شمر، خشمگينانه، به سوى لشكرش بازگشت. " " أقَبَل شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ لَعَنَهُ اللّهُ فَنادى: أينَ بنو اختي عَبدُ اللّهِ وجَعفَرٌ وَالعَبّاسُ وعُثمانُ؟ فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: أجيبوهُ وإن كانَ فاسِقا، فَإِنَّهُ بَعضُ أخوالِكُم، فَقالوا لَهُ: ما شَأنُكَ؟ فَقالَ: يا بَني اختي، أنتُم آمِنونَ، فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ، وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ! فَناداهُ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام: تَبَّت يَداكَ ولُعِنَ ما جِئتَ بِهِ مِن أمانِكَ يا عَدُوَّ اللّهِ! أتَأمُرُنا أن نَترُكَ أخانا وسَيِّدَنَا الحُسَينَ بنَ فاطِمَةَ ونَدخُلَ في طاعَةِ اللَّعناءِ أولادِ اللَّعناءِ؟! فَرَجَعَ الشِّمرُ إلى عَسكَرِهِ مُغضَبا " 📚الملهوف: ص 148، مثير الأحزان: ص 55 👌این که شمر حضرت عباس را خواهر زاده خود خطاب می کند منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا خواهر ما باشد . ❕رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل می گذشت ، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند . 👌لذا می بینیم که برخی از شارحین در توضیح بیان فوق می نویسند : " مقصودش چهار پسر ام البنين برادران حضرت سيد الشهداء بود كه چون مادرشان ام البنين از قبيله بنى كلاب بود و شمر نيز از آن قبيله بود از اين رو آنان را خواهر زاده خطاب كرد " 📚الإرشاد للمفيد / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 91 ❕این نکته در پاورقی کتاب بحار الانوار هم مورد تاکید واقع شده است : " و ذلك لان أم البنين بنت حزام أم عبّاس و عثمان و جعفر و عبد اللّه كانت كلابية و شمر ابن ذى الجوشن كلابى‏ " 📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
📜 راوی این داستان لبابه همسر حضرت عباس (علیه السلام) است. وقتی همسرم عباس با لبخند از سختگیری های مادرش در تربیت فرزندان میگفت و میگفت که مادرش نخستین مربی شمشیر زنی و تیراندازی او و برادرانش بوده نمی توانستم به خود بقبولانم که این فرشته مجسم و این تندیس بی نقض لطافت و زنانگی نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد . همواره صحبت های از این دست را ترفندی از جانب همسرم می دانستم که شاید می خواست میزان شناخت من از روحیه و عواطف مادرش را بسنجد . امروز دربازار مدینه با دو زن مسافر از قبیله بنی کلاب ملاقات کردم . وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیه(حضرت )هستم با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل، اولین سؤالشان مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد : 🔹هنوز هم شمشیر می بنده⁉️ 🔸شمشیر ⁉️‼️ نه❗️ 🔹پس برادرش درست می گفت که بعد از ازدواج تغییر کرده. 🔸یعنی می گوئید مادر همسرم جنگیدن می داند⁉️ از حیرت،سادگی و نوع پرسشم به خنده افتادند. یکی از آنها به عذرخواهی از خنده بی اختیار و بی مقدمه شان ؛ روی مرا بوسید و گفت : شما دختران شهر چه قدر ساده اید⁉️ قبیله ما ( بنی کلاب ) به جنگاوری و دلیری میان قبایل مشهور و معروف است و تقریبا تمام زنان قبیله نیز کما بیش با شمشیر زنی و تیراندازی و نیزه داری آشنایند اما فاطمه از نسل ملاعب الاسنه (به بازی گیرنده نیزه ها) است و خانواده اش نه فقط در میان قبیله ما و کل اعراب بلکه حتی در امپراتوری روم نیز معروف و مورد احترامند. فاطمه(حضرت ام البنین) در شمشیر زنی و فنون جنگی به قدری ورزیده و آموزش دیده بود که حتی برادران و نزدیکانش تاب هماوردی و مقابله با او را نداشتند . بعد در حالی که می خندید ادامه داد : هیچ مردی جرأت و جسارت خواستگاری از او را نداشت. به خواستگاران جسور و نام آور سایر قبایل هم جواب رد می داد . وقتی ما و خانواده اش از او می پرسیدیم که چرا ازدواج نمی کنی⁉️ میگفت : نمی بینم. اگر مردی به خواستگاری ام بیاید ازدواج می کنم . 🔸من که انگار افسانه ای شیرین می شنیدم گویی یکباره از یاد بردم که این بخش ناشنیده ای از زندگی مادر همسرم است لذا با بی تابی پرسیدم خب ؛ بگویید آخر چه شد ⁉️ 🔹خب معلوم است آخرش چه شد . وقتی عقیل به نمایندگی از طرف برادرش امیرالمومنین علی علیه السلام به خواستگاری فاطمه آمد ؛ او از فرط شادمانی و رضایت ؛ گریست و گفت : خدا را سپاس من به مرد راضی بودم ولی او را نصیب من کرد. 📖بر گرفته از کتاب (ماه به روایت آه) 🖋به قلم ابوالفضل زرویی نصر آبادی بحار الأنوار ، ج 68 ، ص 155 . ┈••▪️🏴▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe