eitaa logo
حیات طیبه
409 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
36 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 نافله یا غفیله بین دو نماز فرصت زیادی نیست. مجبور است بین نماز غفیله و نماز نافله مغرب یکی را انتخاب کند. در این صورت خواندن نماز نافله اولویت دارد. 👤 📚 سایت، استفتائات جدید، تیرماه ۹۶ 💠 ؛ ~~~🔸🍃🍂🍃🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🍃 🍂 🍃🍂 🍂🍃🍂 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
خیلی از مردم گمان می کنند که تسبیحات اربعه، حتما باید سه مرتبه گفته شود. در حالی که همه مراجع تقلید به جز آیت الله العظمی فاضل فرموده اند: ذکر تسبیحات اربعه یک مرتبه کافی است ولی سه مرتبه گفتن آن بهتر است. آیت الله العظمی فاضل: احتیاط واجب آن است که تسبیحات اربعه سه مرتبه گفته شود. رساله دانشجویی/سید مجتبی حسینی ص103 ~~~⚜🍃🍁🍃⚜~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🍁 🍃 🍁🍃 🍃🍁 🍃 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
داستان_دنباله_دار داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: مرگ یا غرور غرورم له شده بود ... همه از این ماجرا خبردار شده بودن ... سوژه مسخره کردن بقیه شده بودم ... . بدتر از همه زمانی بود که دوست پسر سابقم اومد سراغم و بهم گفت: اگر اینقدر بدبخت شدی که دنبال این مدل پسرها راه افتادی، حاضرم قبولت کنم برگردی پیشم؟ ... . تا مرز جنون عصبانی بودم ... حالا دیگه حتی آدمی که خودم ولش کرده بودم برام ژست می گرفت ... . رفتم دانشگاه سراغش ... هیچ جا نبود ... بالاخره یکی ازش خبر داشت ... گفت: به خاطر تب بالا بیمارستانه و احتمالا چند روز دیگه هم نگهش دارن ... . رفتم خونه ... تمام شب رو توی حیاط راه می رفتم ... مرگ یا غرور؟ ... زندگی با همچین آدمی زیر یک سقف و تحملش به عنوان شوهر، از مرگ بدتر بود ... اما غرورم خورد شده بود ... . پسرهایی که جرات نگاه کردن بهم رو هم نداشتن حالا مسخره ام می کردن و تیکه می انداختن ... . عین همیشه لباس پوشیدم ... بلوز و شلوار ... بدون گل و دست خالی رفتم بیمارستان ...در رو باز کردم ... و بدون هیچ مقدمه ای گفتم: باهات ازدواج می کنم ... ادامه دارد ~~~🔹💞💚💞🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 💞 💕 💞💕 💕💚💕 💞💕💞💕💞💕💞💕💞
داستان_دنباله_دار داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: معامله خیلی تعجب کرده بود ... ولی ساکت گوش می کرد ... منم ادامه دادم ... بدجور غرورم شکسته و مسخره همه شدم ... تو می خوای تا تموم شدن درست اینجا بمونی ... من می خوام غرورم برگرده ... . اینو که گفتم سرش رو انداخت پایین ... ناراحتی رو به وضوح می شد توی چهره اش دید ... برام مهم نبود ... . تمام شرط هات هم قبول ... لباس پوشیده می پوشم ... شراب و هیچ چیز الکل داری نمی خورم ... با هیچ مردی هم حتی دست نمیدم ... فقط یه شرط دارم ... بعد از تموم شدن درست، این منم که باهات بهم میزنم ... تو هم که قصد موندن نداری ... بهم که زدم برو ... . سرش پایین بود ... نمی دونم چه مدت سکوت کرد ... همون طور که سرش پایین بود ازم عذرخواهی کرد ... تقصیر من بود که نسنجیده به شما پیشنهاد ازدواج دادم. اگر این کار رو نکرده بودم کار به اینجا نمی کشید ... من توی کافه دانشگاه از شما خواستگاری می کنم. شما هم جلوی همه بزن توی گوشم ... . برای اولین بار بود که دلم برای چند لحظه برای یه پسر سوخت ... اما فایده ای نداشت ... ماجرای کتابخونه دهن به دهن چرخیده بود ... چند روز پیش، اون طوری ردم کرده بود حالا اینطوری فایده نداشت ... . خیلی جدی بهش گفتم: اصلا ایده خوبی نیست ... آبروی من رو بردی ... فقط این طوری درست میشه ... بعد رفتنت میگم عاشق یه احمق شده بودم که لیاقتم رو نداشت. منم ولش کردم ... یه معامله است ... هر دو توش سود می کنیم ... . اما من خیال نداشتم تا آخر باهاش بمونم ... فقط یه احمق می تونست عاشق این شده باشه ... ادامه دارد ~~~🔹💞💚💞🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 💞 💕 💞💕 💕💚💕 💞💕💞💕💞💕💞💕💞
داستان_دنباله_دار داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: زندگی مشترک وسایلم رو جمع کردم و رفتم خونه مندلی ... دوست صمیمیم بود ... . به پدر و مادرم گفتم فقط تا آخر ترم اونجا می مونم ... جرات نمی کردم بهشون بگم چکار می خوام بکنم ... ما جزء خانواده های اصیل بودیم و دوست هامون هم باید به تایید خانواده می رسیدن و در شان ارتباط داشتن با ما می بودن ... چه برسه به دوست پسر، دوست دختر یا همسر ... . اومد خونه مندلی دنبالم ... رفتیم مسجد و برای مدت مشخصی خطبه عقد خونده شد ... بعد از اون هم ازدواج مون رو به طور قانونی در سیستم دولتی ثبت کردیم ... تا نزدیک غروب کارها طول کشید ... ثبت ازدواج، انجام کارهای قانونی و ... . اصلا شبیه اون آدمی که قبل می شناختم نبود ... با محبت بهم نگاه می کرد ... اون حالت کنترل شده و بی تفاوت توی رفتارش نبود ... سعی می کرد من رو بخندونه ... اون پسر زبون بریده، حالا شیرین زبونی می کرد تا از اون حالت در بیام ... . از چند کیلومتری مشخص بود حس گوسفندی رو داشتم که دارن سرش رو می برن ... از هر رفتارش یه برداشت دیگه توی ذهنم میومد ... و به خودم می گفتم فقط یه مدت کوتاهه، چند وقت تحملش کن. این ازدواج لعنتی خیلی زود تموم میشه ... نفرت از چشم هام می بارید ... . شب تا در خونه مندلی همراهم اومد ... با بی حوصلگی گفتم: صبر کن برم وسایلم رو بردارم ... . خندید و گفت: شاید طبق قانون الهی، ما زن و شوهریم اما همون قانون میگه تو با این قیافه نمی تونی وارد خونه من بشی ... . هنوز مغزم داشت روی این جمله اش کار می کرد که گفت: برو تو. دنبالت اومدم مطمئن بشم سالم رسیدی ... چند قدم ازم دور شد ... دوباره چرخید سمتم و با همون حالت گفت: خواب های قشنگ ببینی ... و رفت ... . ادامه دارد ~~~🔹💞💚💞🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 💞 💕 💞💕 💕💚💕 💞💕💞💕💞💕💞💕💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ سلام علیکم خانم های محترمه ای که علاقمند به تلاوت قرآن هستند می توانند با مراجعه به نشانی زیر در ختمهای گروهی قرآن و صلوات و ... شرکت و از فیض معنوی آن بهره مند گردند. http://eitaa.com/joinchat/471990284C1864e6fd2f 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸این قدر در این زمانِ غیبت کرده ایم که غیبتِ امام زمان ــ ارواحنا فداه ــ عادتمان شده ، به فراق ایم! برایمان فرقی نمی کند فردا بشود یا یک سالِ دیگر! 🔸نمی نشینیم فکر کنیم که هرچه ظهور به تاخیر می افتد چقدر از سعادتی که خدا برایمان تقدیر فرموده ، عقب می مانیم! 🔸آیا لحظه های و دوریِ امام زمان برایتان سخت می گذرد؟ اگر این طور نباشید ، اگر در فراقِ امام زمان سختی نکشید و غیبت برایتان عادت شود ، دچارِ غفلتید . 🔸از بیرون بیاییم ؛ این مسٲله خیلی مهم است . ~~~🔸🌏🌕🌏🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌕 🌏 🌕🌏 🌏🌕🌏 🌕🌏🌕🌏🌕🌏🌕🌏🌕
هر روز صبح مردی سرکار می‌رفت و همسرش هنگام بدرقه به او می‌گفت: مواظب خودت باش عزیزم. شوهرش هم می‌گفت: چشم. روزی همسرش به محل کار شوهرش رفت و از پشت در دید که همسرش با منشی در حال بگو بخند و دلبری از هم هستند. به خانه برگشت و در راه پیامکی به همسرش زد و نوشت: «همسرم یادت باشد وقتی صبح سرکار می‌روی همیشه می‌گویم مراقب خودت باش، مقصودم این نیست که مواظب باشی در هنگام رد شدن از خیابان زیر ماشین نروی، تو کودک نیستی. مقصودم این است مراقبِ دلت و روحت باش که کسی آن را از من نگیرد. اگر جسمت خدای‌نکرده ناقص شود برای من عزیزی، عزیزتر می‌شوی و تا زنده‌ام مراقب تو می‌شوم. پرستار روز و شب تو می‌شوم. اما اگر قلبت زیرِ مهر کسی برود، حتی اگر تن تو سالم باشد، نه تنها روحم بلکه جسمم هم برای تو نخواهد بود. پس مواظب قلبت بیشتر از همه چیز باش.» ~~~🔹 ☘ 🌹 ☘ 🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌹 🍀 ✨🍀 🍀🌸🍀 🌹🍀✨🍀✨🍀✨🍀🌹
جستن به آثار معنوی 🔸برخی از افراد به تبرک جستن از آثار معنوی، اعتقادی ندارند. در حالی که برخی آداب و سنت های مقدس در سیره بزرگان وجود دارد که علاوه بر مذموم نبودن، دارای ارزش و احترام بسیاری نیز می باشد. به عنوان نمونه در سیره امام رضا علیه السلام روایت شده که آن حضرت پیراهن سبز رنگ خود را به دعبل مرحمت نمود و فرمود: "این پیراهن را خوب نگهداری کن، من هزار شب در آن هر شب هزار رکعت نماز خوانده ام و در آن هزار مرتبه قرآن را ختم کرده ام"1 با دقت و تأمل در این روایت روشن می شود، لباسی که در آن نماز و عبادت الهی انجام شده با لباس های دیگر فرق دارد و دارای آثار متفاوتی نیز می باشد. مورد دیگر آنکه حضرت آیت الله بهجت سفارش می کردند، برای در امان ماندن از آفات و بلاها، در صورت توان مقداری از تربت امام حسین علیه السلام همراه خود داشته باشید.2 با وجود این دلایل، تبرک جستن از غذای حضرتی آستان مقدس رضوی علیه السلام و آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها و حتی غذای پخته شده در هیئات و تکایا که با نام امام حسین علیه السلام پخته شده و منسوب به آن حضرت می باشد و اموری شبیه به این، هیچ اشکالی نداشته و از اعتقادات پاک و صاف شیعیان و ارادتمندان به اهل بیت علیهم السلام به شمار می رود. 1. بحارالانوار، ج49 ص238 حدیث7 2. نقل از حجت الاسلام مروی ─═इई🔸🌿🌷🌿🔸ईइ═─ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌷 🌿 🌷🌿 🌿🌷🌿 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷