eitaa logo
زندگی پس از مرگ 💀
17.6هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
5.3هزار ویدیو
25 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ کانال تعرفه ها http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4 رزرو تبلیغات 💟 @harram
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همانطور که یک روز کاخ سفید را حسینیه میکنیم یه روز هم ترامپ را مداح میکنیم 😅😂 . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخن شیطان با جهنمیان با ترجمه فارسی کلیپی در مورد توبه جوانان انتشارپست‌ثواب‌جاریه درپی دارد . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید ☘️ راهی که خدا برای رسیدن به خودش پیشنهاد می‌دهد! انتشارپست‌ثواب‌جاریه درپی دارد . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
⭕️ دلنوشته دختر شهید رئیسی امروز داشتیم یک دسته از دارو ها را جابجا می کردیم. مامان گفتند ببین روی این کرم ها چی نوشته بلند خواندم کرم ترک پا ، کرم ....، ... دلم تکان خورد دیدم مامان زیر دست هایشان بی صدا گریه می کنند. مدت زیادی بود که به خاطر سفر های زیاد و پشت هم و سفر با ماشین تو جاده های سخت زانو های بابا درد های زیادی داشت . گاهی حتی نشستن در نماز براشون سخت میشد . به زحمت نماز می خواندند. این هفته های قبل از شهادت درد پا اذیت می‌کرد. یک دکتری آمده بود چسب درد زده بود . نمی دونم چسب درد رو بد زده بود، چسب بد بود یا پوست حاجاقا خیلی حساس بود که اطرافش پر از تاول شده بود. کار به اورژانس و پانسمان و...کشید. من با شنیدن این خبر خیلی بهم ریختم. از تصور دردی که می کشند خیلی اذیت بودیم. حساسیت فصلی پوستی هم اضافه شده بود . پاشنه پاشون ترک میزد. این همه کرم برای همان بود. وقتی می رفتند تبریز هنوز پاشون پانسمان داشت. پوست حساس لطیف و پانسمان و تاول ها همه در چند ثانیه سوخت . بعد تر ها فهمیدیم بخشی از پای ایشان در ورزقان جا مانده بود و دوستانمان همانجا به خاک سپرده اند. پیکر اربا اربا سهم روضه های شب هشتم محرم بود برای حاجاقا.... ما را بخرد کاش 💔 شادی روح شهدا صلوات 🥀 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 🥀 . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃 برای عالی بودن لازم نیست به عقب برگردید، کافی است که الان شروع کنید. حسرت خوردن بابت این که چرا زودتر شروع نکرده بودید یک حواس پرتی بزرگ سر راه رسیدن به رویاهایتان است✨ عصرتون بخیر گل دخترااااااا 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«کمَثَلِ الشَّیطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اکفُرْ فَلَمَّا کفَرَ قالَ إِنِّی بَریءٌ مِنْک إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمینَ؛ کار آن ها (منافقان) مانند شیطان است که به انسان گفت کافر شو و هنگامی که کافر شد گفت من از تو بیزارم، من از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم.» (حشر/16) بعضی از مفسران و ارباب حدیث در ذیل این آیات روایتی پر معنی از عابدی از بنی اسرائیل بنام «برصیصا» نقل کرده اند که می تواند درس بزرگی برای همه ی افراد باشد تا هرگز با طناب پوسیده شیطان و منافقان به چاه نروند که رفتن همان و سرنگون شدن در قعر چاه همان! خلاصه داستان چنین است: در میان بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که زمانی طولانی عبادت کرده بود و به آن حد از مقام قرب رسیده بود که بیماران روانی را نزد او می آوردند و با دعای او سلامت خود را باز می یافتند. روزی زن جوانی را از یک خانواده با شخصیت به وسیله ی برادرانش نزد او آوردند و بنا شد مدتی بماند تا شفا یابد. شیطان در این جا به وسوسه گری مشغول شد و آن قدر صحنه را در نظر او زینت داد تا آن مرد عابد به او تجاوز کرد! چیزی نگذشت که معلوم شد آن زن باردار شده (و از آن جا که گناه همیشه سرچشمه گناهان عظیم تر است) زن را به قتل رسانید و در گوشه ای از بیابان دفن کرد! برادرانش از این ماجرا با خبر شدند که مرد عابد دست به چنین جنایت هولناکی زده، این خبر در تمام شهر پیچید، و به گوش امیر رسید، او با گروهی از مردم حرکت کرد تا از ماجرا با خبر شود، هنگامی که جنایات عابد مُسَلَّم شد، او را از عبادتگاهش فرو کشیدند، پس از اقرار به گناه دستور داد او را به دار بیاویزند، هنگامی که بر بالای چوبه دار قرار گرفت شیطان در نظرش مجسَّم شد، گفت: من بودم که تو را به این روز افکندم! و اگر آن چه را می گویم اطاعت کنی موجبات نجات تو را فراهم خواهم کرد! عابد گفت چه کنم؟ گفت: تنها یک سجده برای من کن کافی است! عابد گفت: در این حالتی که می بینی توانایی ندارم، شیطان گفت: اشاره ای کفایت می کند، عابد با گوشه چشم، یا با دست خود، اشاره ای کرد و سجده به شیطان آورد و در دم جان سپرد و کافر از دنیا رفت!» (تفسیر نمونه، ج 23، ص544) . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
? زن بدکاره در زمانهای قدیم زن زانیه ای بود که هروقت بچه ای از طریق نامشروع می زائید به تنوری می انداخت. و آنهارا می سوزاند، تا اینکه اجلش رسید و مُرد. اَقربای و خویشان او، زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و بخاکش سپردند، ولی یک وقت متوجه شدند زمین جنازه این زن بدکاره را قبول نمی کند و به بیرون انداخته آن عده که در جریان دفن این زن بدکاره شرکت داشتند احساس کردند شاید اشکال از زمین و خاک باشد، جنازه را در جای دیگر دفن کردند، دوباره صحنه قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد. مادرش متعجب شد رفت پیش عالمی بزرگ وگفت ای بنده نیک خدا بفریادم برس… و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به ان گردید، عالم وقتی جریان را از زبان مادرش شنید و متوجه شد کار آن زن زنا و سوزاندن بچه های حرامزاده بوده، فرمود هیچ مخلوقی حق ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط بدست خالق است. مادر آن زن بدرکاه به به ان پیر دنیا دیده گفت حالا چه کنم، عالم گفت: مقداری از خاک تنوری را که فرزندانش درون آن. سوزانده همراه جنازه اش در قبر بگذارید مادر، زن زانیه مقداری از خاک تنور را همراه جنازه گذاشت دیگر تکرار نشد. وجنازه را دفن کردن . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 دور از جون خانم های عزیز ایران‌زمین ▪️بفرستید واسه اطرافیانتون گروه ها، کانال ها حتی ... . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟠 اینگونه شیطان ما را بازی می‌دهد! . . 🎙استاد پناهیان . ☘🌸 🌱 @hayate_dobareh 🌱