_امشب درِ یک خواب عجیب، رو به سمت کلمات، باز خواهد شد.
باد چیزی خواهد گفت.
سیب خواهد افتاد، روی اوصاف زمین خواهد غلتید، تا حضور وطن غایب شب خواهد رفت.
سقف یک وهم فرو خواهد ریخت.
چشم هوش محزون نباتی را خواهد دید.
پیچکی دور تماشای خدا خواهد پیچید.
راز، سر خواهد رفت.
ریشه زهد زمان خواهد پوسید.
سر راه ظلمات ،لبه صحبت آب برق خواهد زد، باطن آینه خواهد فهمید.
امشب ساقه معنی را وزش دوست تکان خواهد داد، بهت پرپر خواهد شد.
ته شب، یک حشره قسمت خرم تنهایی را تجربه خواهد کرد.
داخل واژهی صبح، صبح خواهد شد.
"
سهراب سپهری"
برای حفظ انرژی کرمانشاهیم بار دیگه از "بگو به علی" به عنوان دروغ سنج استفاده کردم.🤝
بچه ها من کار ندارم به اعتقاداتتون. اصلا از در مسائل دینی ام نمیخوام وارد شم و گور بابای عرف سر چوب شده ی جامعه.
فقط سوالم اینه که چطوری خیلی عادی از دخانیات یا مشروب و ... حرف میزنید و استفادشون براتون معموله؟
چرا به بدنتون اینقدر راحت آسیب میزنید و اهمیتی نمیدید که چه اتفاقی ممکنه براتون بیفته؟
تاحالا فکر کردید چند نفر تو دنیا حسرت ریه ی سالم شما رو میخورن و چقدر وحشتناکه تصور اینکه در برابر این افراد کسانی هستن که خود خواسته خطر از دست دادن سلامتی و آسیب دیدنو با کمال میل میپذیرن؟
یا اینکه اینقدر مغز و سلامت روان یا چشم ها و توانایی های حرکتیتون براتون بی ارزشه که از به خطر انداختنشون لذت میبرید؟ اصلا به این موضوع که توشون غیر از چیزی که اسمشو به شما میفروشن چیزی باشه فکر میکنید؟ میدونید چندین نفر در سال تو دنیا فقط به خاطر روانی بودن یه سری از فروشنده ها یا واسطه ای که قصد آسیب زدن بهتون داره مردن و فلج شدن و چشماشونو از دست دادن و یا هزاران مشکل دیگه براشون پیش اومده و بازم راحت مصرف میکنید؟ بخدا که این تفریح و لذت نیست عین بدبختیه. نکنید با خودتون:)
هدایت شده از "حَیاط پُشتی"
Alireza Ghorbani - Man Asheghe Chashmat Shodam (320).mp3
9.49M