امروز با یکی از بچه‌ها صحبت می‌کردم، می‌گفت:« من واقعا تا الان فکر می‌کردم یه نمازیه یه روزه‌ایه دیگه خدا هم گفته بخونیم، نخونیم زشته و این‌‌ حرف‌ها، الان می‌بینم نه، اگر به نماز و روزه بود که قاتلای امام حسین (ع) حوزه علمیه داشتن!»

حالا چندتای من و شما به این مسائل فکر می‌کنیم؟ گاهی ما گیر میدم به جناب ایکس و میگیم چرا اینطوره واقعا، چرا مسئله‌ای با این درجه بدیهی بودن رو در نظر نمی‌گیره!

در‌حالیکه آدم وقتی چیزی رو ندونه، منطقیه که در نظرش نگیره!

و خب، تو دل من نمیره کار تک و تنهایی! اگر موافقید، تا یه سری مباحث مباحثه‌ای رو راه بندازیم!

http://payamenashenas.ir/mahjour نظراتتون رو اینجا می‌خونم🌱 اگر مایلید یا خیر، بفرمایید..

#شما_فرمودید سلام شمر حدود ۱۸ بار حج رفته بود و جانباز صفین بود.. برخی پیشانی پینه بسته بودند .. کربلا صف دشمن با صف امام حسین فرقش تو محوریت با امام حسین بودن بود .. و اهالی تپه‌ی ندبه هم بودند .. شیخ ترنمات -- یه موقعی داشتم راجع به وقایع جنگ صفین مطالعه می‌کردم، نقل به مضمون می‌کنم. حضرت علی(ع) وقتی به کربلا میرسن، چهار نقطه رو نشون میده و خلاصه‌ی وقایع کربلا و اتفاقاتی که قرار بوده اونجا بیفته رو عرض می‌کنن. شخصیت اصلی و راوی داستان کنار شمر ایستاده بوده، و میگه زمانیکه حضرت این رو عرض کردن، زیر گریه می‌زنه، ( به زبان ساده متحول میشه و ناله و شیون می‌کنه )..

نمونه‌ی اینها تو تاریخ فراوون ریخته‌ برای کسی که بخواد درس بگیره! پر واضحه که عبادتی که اینا میکردن با عبادتی که باید می‌کردن زمین تا آسمون فرقش بوده! حالا دولا و راست شدن نماز که همونه، بی‌آب و غذا بودن روزه‌هاشون هم که یکیه، پس ظاهر امر مشابه.. پس تفاوت در چی بوده؟

مبنای کار، مبنا! علت کار! زمینی که داشتن توش اینا رو می‌کاشتن شوره‌زار بوده!

انقدر توی دین تاکید شده تفکر کنید، تعقل کنید، بسنجید، مقایسه کنید. خب اینا برای اینه که ما بفهمیم داریم چیکار می‌کنیم اونایی که شبانه روزشون شد دعا و مناجات ولی نمی‌دونستن حقیقتا دارن چیکار می‌کنن، جانباز صفین بودن، شمشیرشون تو سپاه حضرت علی (ع) بالا پایین شد، ولی عاقبت‌شون قاتل پسر پیامبر (ص) شدن شد! چرا؟ عبادت عادتی، از روی عادت، نه فهم!

در مقابلش! یکی که تفکر کرد، تعقل کرد، دید عه، فلان دین که اینو میگه اصلا عقلانی نیست، دینیم که یه جاش بلنگه، احتمال لنگیدن بقیه جاهاشم هست، پس این کلا رده، بعدی، بعدی! از آتشکده‌ی زرتشتیا اومد بیرون رفت تو دل مسیحیا، اونجام دید ای داد، اینجام وضعیت همونه که، راه افتاد تا با چه مصیبت‌هایی سرانجام رسید به پیامبری که دنبالش می‌گشت و آخر شد «سلمان منا اهل البیت!»

جوون هم، جونای امروز..

نمی‌دونم چطور تاکید کنم که ببینید.. - صل الله علیک یا ابا عبدالله..