eitaa logo
مدح مولا امیر المومنین (ع)
407 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
47 فایل
💚 دل اگر خدا شناسی همه در رُخ علی بین 💚 💚 به علی شناختم من به خدا قسم خدا را 💚 کپی مطالب باذکر یک صلوات و یک یاعلی (ع) اما همه ی مطالب را کپی نکنین ترجیحافروارد استفاده شخصی ایراد نداره🍃 ارتباط با ادمین: @Mmn110
مشاهده در ایتا
دانلود
پی نوشت: (1). نهج البلاغه، حکمت 256 . (2). بحارالانوار، ج 70، ص 256. (3). بحارالانوار، ج 70، ص 256 . (4). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در مصادر مى گوید: در کتاب الحکم المنثوره این کلام نورانى با تفاوتى به این صورت نقل شده است: «یا عَجَباً مِنْ غَفْلَةِ الْحُسّادِ...» و نیز در غررالحکم با این تفاوت نقل شده: «عَجِبْتُ لِغَفْلَةِ الْحُسّادِ» و تردید نیست که آن دو این کلام حکیمانه را از منبعى غیر از نهج البلاغه گرفته اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص179) _____________________________ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 [💯 @hazrateshah] 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 خدیا! حالم خوب نیست! ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻 ✿[ @hazrateshah ]✿ ══•◇•🌸•◇•══
📜 بزرگان مدینه نزد امیرالمومنین علیه السلام رفتند و گفتند ای ابالحسن همانا حضرت فاطمه سلام الله علیها روز و شب گریه می‌کند، هیچکس از ما شب و روز آرامش ندارد؛ از او بخواه که یا روز گریه کند یا شب... حضرت زهرا(س) فرمودند: یاعلی(ع)، چه اندک در میان آنها خواهم ماند. بحارالانوار؛ جلد ۴۳، صفحه ۱۷۷. . 💯 @hazrateshah |
🥀✉️۵۴🥀و من كتاب له (علیه السلام) إلى طلحة و الزبير (مع عمران بن الحصين الخزاعي)، ذَكَره أبو جعفر الإسكافي في كتاب المقامات في مناقب أميرالمؤمنين (عليه السلام): أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ عَلِمْتُمَا -وَ إِنْ كَتَمْتُمَا- أَنِّي لَمْ أُرِدِ النَّاسَ حَتَّى أَرَادُونِي وَ لَمْ أُبَايِعْهُمْ حَتَّى بَايَعُونِي، وَ إِنَّكُمَا مِمَّنْ أَرَادَنِي وَ بَايَعَنِي، وَ إِنَّ الْعَامَّةَ لَمْ تُبَايِعْنِي لِسُلْطَانٍ غَالِبٍ وَ لَا [لِحِرْصٍ] لِعَرَضٍ حَاضِرٍ؛ فَإِنْ كُنْتُمَا بَايَعْتُمَانِي طَائِعَيْنِ فَارْجِعَا وَ تُوبَا إِلَى اللَّهِ مِنْ قَرِيبٍ، وَ إِنْ كُنْتُمَا بَايَعْتُمَانِي كَارِهَيْنِ فَقَدْ جَعَلْتُمَا لِي عَلَيْكُمَا السَّبِيلَ بِإِظْهَارِكُمَا الطَّاعَةَ وَ إِسْرَارِكُمَا الْمَعْصِيَةَ؛ وَ لَعَمْرِي مَا كُنْتُمَا بِأَحَقِّ الْمُهَاجِرِينَ بِالتَّقِيَّةِ وَ الْكِتْمَانِ وَ إِنَّ دَفْعَكُمَا هَذَا الْأَمْرَ [قَبْلَ] مِنْ قَبْلِ أَنْ تَدْخُلَا فِيهِ كَانَ أَوْسَعَ عَلَيْكُمَا مِنْ خُرُوجِكُمَا مِنْهُ بَعْدَ إِقْرَارِكُمَا بِهِ. وَ قَدْ زَعَمْتُمَا أَنِّي قَتَلْتُ عُثْمَانَ، فَبَيْنِي وَ بَيْنَكُمَا مَنْ تَخَلَّفَ عَنِّي وَ عَنْكُمَا مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ، ثُمَّ يُلْزَمُ كُلُّ امْرِئٍ بِقَدْرِ مَا احْتَمَلَ. فَارْجِعَا أَيُّهَا الشَّيْخَانِ عَنْ رَأْيِكُمَا، فَإِنَّ الْآنَ [أَعْظَمُ] أَعْظَمَ أَمْرِكُمَا الْعَارُ مِنْ قَبْلِ أَنْ [يَجْتَمِعَ] يَتَجَمَّعَ الْعَارُ وَ النَّارُ، وَ السَّلَام.🥀 1️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🌹معانی لغات عربی🌹 🥀لْعَرَض: متاع و كالا، هر مالى غير از طلا و نقره. السَّبِيل: حجت.🥀 2️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀نامه اى از آن حضرت (ع) به طلحه و زبير با عمران بن حصين خزاعى. آن را ابو جعفر اسكافى در كتاب مقامات در مناقب امير المؤمنين (ع) آورده است: اما بعد. شما نيك مى دانيد، هر چند كتمان مى كنيد، كه من آهنگ مردم نكردم تا آنها آهنگ من كردند. من از آنها بيعت نخواستم تا آنها با من بيعت كردند. شما دو تن از كسانى بوديد كه به سوى من آمديد و به من دست بيعت داديد. بيعت كردن مردم با من، بدان سبب نبود كه مرا قدرتى است غالب يا مالى است مهيا. اگر شما از روى رضا با من بيعت كرده ايد از اين بيعت شكنى باز گرديد و بر فور توبه كنيد و اگر به اكراه بيعت كرده ايد، به سبب تظاهر به طاعت و در دل نهان داشتن معصيت، راه بازخواست خود را بر من گشاده داشته ايد. به جان خودم سوگند، كه شما از ديگر مهاجران به تقيه و كتمان سزاوارتر نبوده ايد. نپذيرفتن بيعت من، پيش از آنكه داخل در بيعت شويد، براى شما آسانتر بود از بيعت كردن و خارج شدن از آن. پنداريد كه من عثمان را كشته ام. ميان من و شما از اهل مدينه، كسانى هستند كه نه با من هستند و نه با شما. اينان قضاوت كنند تا هر كس هر اندازه در اين امر دخالت داشته بر گردنش آيد و از عهده آن برآيد. اى دو مرد سالخورده، از اين رأى و نظر كه داريد، بازگرديد كه اگر امروز چنين كنيد، تنها عار گريبانگير شماست و اگر داورى به قيامت واگذاريد، هم عار است و هم نار. والسلام.🥀 3️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀از نامه هاى امام(عليه السلام) براى طلحه و زبير است که به وسيله عمران بن حصين خزاعى براى آنها فرستاد. اين نامه را ابو جعفر اسکافى در کتاب المقامات فى مناقب اميرالمؤمنين(عليه السلام) ذکر کرده است.(1) 📝نامه در یک نگاه: این نامه در عین فشردگى به چهار نکته مهم اشاره مى کند: در بخش اوّلِ این نامه، حضرت بر این امر تأکید دارد که من براى بیعت به سراغ مردم نرفتم و آنها با اصرار و بدون اکراه و اجبار و طمع به سراغ من آمدند و شما هم در بیعت با من هرگز مجبور نبودید. در بخش دوم طلحه و زبیر را مخاطب ساخته مى فرماید: از دو حال خارج نیست; یا شما با میل و رغبت با من بیعت کرده اید، پس چرا بیعت را شکستید؟ برگردید و توبه کنید و یا بى میل و رغبت بیعت کرده اید که در این صورت مرتکب تدلیس شده اید، زیرا در ظاهر ابراز اطاعت نموده و در باطن قصد عصیان داشته اید. در بخش سوم مى فرماید: شما چنین مى پندارید که من قاتل عثمان بوده ام و این را بهانه براى نقض بیعت قرار داده اید. بهترین راه این است که آنهایى که در این میدان بى طرف مانده اند در میان من و شما حکومت کنند. در بخش چهارم مى فرماید: از این راه که در پیش گرفته اید برگردید که عذاب الهى را در پى دارد. از اين راه پرخطر برگرديد: مى دانيم پس از قتل عثمان، مردم براى بيعت با اميرمؤمنان(عليه السلام) هجوم شديدى آوردند و براى بيعت با آن حضرت بر يکديگر پيشى مى گرفتند. سرشناسان صحابه نيز هماهنگ با مردم با ميل و رغبت با آن حضرت بيعت نمودند و طلحه و زبير نيز به آنها پيوستند. بيعتى که با اميرمؤمنان صورت گرفت جز در زمان پيغمبر سابقه نداشت، و با بيعت سقيفه يا بيعت با عمر بعد از تعيين او از سوى خليفه اوّل و يا بيعت با عثمان پس از رأى شوراى شش نفرى، مطلقاً شباهتى نداشت; بيعتى بود به تمام معنا مردمى، درست همانند بيعت مردم با رسول خدا. ولى مى دانيم که طلحه و زبير انتظاراتى داشتند از جمله اينکه فرماندارى بعضى از شهرهاى مهم از سوى على(عليه السلام) به آنها سپرده شود(2) و چون اين انتظار برآورده نشد بيعت خود را شکستند و همسر پيامبر عايشه را تحريک و به عنوان خون خواهى عثمان بر ضد اميرمؤمنان قيام کردند و به شهر بصره که نقطه آسيب پذيرترى بود رفتند و آنجا را تسخير نمودند و جنگ جمل را به راه انداختند. سرانجام پس از شکست، هر دو کشته شدند. اميرمؤمنان على(عليه السلام) پيش از جنگ جمل بوسيله اين نامه با آنها اتمام حجت مى کند و تمام راه هاى فرار را با منطق نيرومندش بر آنان مى بندد. نخست مى فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) شما مى دانيد ـ هر چند کتمان کنيد ـ که من به دنبال مردم نرفتم; آنها به سراغ من آمدند و من دست بيعت به سوى آنها نگشودم تا آنها با اصرار با من بيعت کردند و شما دو نفر از کسانى بوديد که به سراغ من آمديد و با من بيعت کرديد»; (أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ عَلِمْتُمَا، وَإِنْ کَتَمْتُمَا، أَنِّي لَمْ أُرِدِ النَّاسَ حَتَّى أَرَادُونِي، وَلَمْ أُبَايِعْهُمْ حَتَّى بَايَعُونِي، وَإِنَّکُمَا مِمَّنْ أَرَادَنِي وَ بَايَعَنِي).🥀 4️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀اشاره به اينکه شما هيچ بهانه اى براى بيعت شکنى نداريد، زيرا بيعت من بر خلاف بيعت هاى پيشين به صورت خودجوش مردمى بود بى آنکه من مقدمه چينى براى آن کرده باشم، شما هم در ميان توده مردم آمديد و مثل ديگران از روى ميل و اراده با من بيعت کرديد. سپس امام(عليه السلام) به دليل روشنى براى اختيار و آزاد بودن بيعت اشاره کرده مى فرمايد: «توده مردم به جهت زور و سلطه يا متاع دنيا با من بيعت نکردند»; (وَإِنَّ الْعَامَّةَ لَمْ تُبَايِعْنِي لِسُلْطَان غَالِب، وَلاَ لِعَرَض(3) حَاضِر). اشاره به اينکه بيعت هاى غير واقعى ممکن است از دو چيز سرچشمه بگيرد: يکى ظهور سلطه که مردم را مجبور سازند با کسى بيعت کنند. اين بيعت قطعاً باطل است و يا اينکه مردم را تطميع نمايند و آراى آنها را بخرند و آنها براى کسب مال و ثروتى بيعت کنند. اين بيعت هم بيعت واقعى نيست و چون مى دانيد بيعت مردم هيچ کدام از اين دو نبوده، دليلى ندارد که ادعاى کراهت کنيد و آن را بشکنيد. امام(عليه السلام) به اين ترتيب راه هاى فرار را به روى آنها مى بندد. سپس به دليل ديگرى تمسک مى جويد و مى فرمايد: «بنابراين (از دو حال خارج نيست) اگر شما از روى ميل و رغبت با من بيعت کرده ايد (بيعت شکنى شما حرام بوده) بايد باز گرديد و فوراً در پيشگاه خدا توبه کنيد و اگر بيعت شما از روى اکراه و نارضايى بوده، راه را براى من نسبت به خود گشوده ايد، زيرا ظاهراً اظهار اطاعت کرديد و در دل، قصد عصيان داشتيد (زيرا راه منافقان را پيموديد و اين حرکت منافقانه مستوجب عقوبت است)»; (فَإِنْ کُنْتُمَا بَايَعْتُمَانِي طَائِعَيْنِ، فَارْجِعَا وَ تُوبَا إِلَى اللهِ مِنْ قَرِيب، وَإِنْ کُنْتُمَا بَايَعْتُمَانِي کَارِهَيْنِ، فَقَدْ جَعَلْتُمَا لِي عَلَيْکُمَا السَّبِيلَ بِإِظْهَارِکُمَا الطَّاعَةَ، وَإِسْرَارِکُمَا الْمَعْصِيَةَ). آن گاه امام(عليه السلام) سومين استدلال دندان شکن در برابر ادعاى کراهت آنها را بيان مى فرمايد: «به جان خودم سوگند شما از ساير مهاجران سزاوارتر به تقيه و کتمان عقيده نبوده ايد (هيچ کس در آن روز مجبور به چنين چيزى نبود مخصوصاً شما که از قدرتمندان صحابه بوديد) بنابراين هرگاه از آغاز، کناره گيرى از بيعت کرده بوديد کار شما آسان تر بود تا اينکه نخست بيعت کنيد و بعد (به بهانه اى) سر باز زنيد»; (وَلَعَمْرِي مَا کُنْتُمَا بِأَحَقِّ الْمُهَاجِرِينَ بِالتَّقِيَّةِ وَالْکِتْمَانِ، وَإِنَّ دَفْعَکُمَا هَذَا الاَْمْرَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَدْخُلاَ فِيهِ، کَانَ أَوْسَعَ عَلَيْکُمَا مِنْ خُرُوجِکُمَا مِنْهُ، بَعْدَ إِقْرَارِکُمَا بِهِ).🥀 5️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀اشاره به اينکه اگر ادعا مى کنيد بيعت شما از روى تقيه و ترس از مخالفت بوده اين اشتباه بزرگى است; زيرا امروز که قدرت در دست من است شما از پيمان شکنى و نقض بيعت ترسى نداريد چگونه ادعا مى کنيد بيعت شما از روى ترس بوده، در حالى که ترک بيعت بسيار آسان تر از نقض بيعت است آن هم با تفاوت ظروف که در آن روز قدرتى در دست من نبود و امروز قدرت در دست من است. به اين ترتيب امام(عليه السلام) تمام راه هاى عذر در پيمان شکنى را به روى آنها بسته و ثابت نموده است که اين کار جز از روى هوا و هوس و عشق به مقام و مال و ثروت دنيا نبوده است. از کسانى تعجب مى کنيم که عدالت صحابه را تا آنجا پيش برده اند که تمام کارهاى امثال طلحه و زبير را صحيح و مطابق حق و عدالت مى شمرند در حالى که امام از افضل صحابه بود و آنها را با اين دلايل منطقى و عقلانى محکوم مى کند. با اين حال چگونه مى توان عدالت آنها را مطرح کرد و تمام جناياتشان را زير عنوان اجتهاد پوشانيد. راستى عجيب و تأسف بار است. مرحوم علاّمه شوشترى از کتاب «خلفاى ابن قتيبه» مطلب جالبى در اين زمينه نقل کرده است، مى گويد: على(عليه السلام) در روز جنگ جمل در ميان دو صف ايستاده بود. طلحه را مخاطب ساخت و فرمود: مگر با من از روى ميل و رغبت بيعت نکردى (چرا بيعت را شکستى؟) طلحه گفت: من در حالى بيعت کردم که شمشير بر گردن من بود. امام فرمود: (دروغ مى گويى) آيا تو نمى دانى که من احدى را به بيعت اکراه نکردم. اگر بنا بود کسى را اکراه کنم «سعد بن ابى وقاص» و «عبد الله بن عمر» و «محمد بن مسلمه» را (که از تو ضعيف تر بودند) به بيعت مجبور مى کردم; آنها با من بيعت نکردند و بى طرف ماندند من هم دست از آنها برداشتم. در همان کتاب آمده است که عمار، عبدالله بن عمر و سعد و محمد بن مسلمه را به بيعت با امام دعوت کرد. آنها ابا کردند او اين خبر را به امام رسانيد. حضرت فرمود: اين گروه را رها کن. اما «عبد الله بن عمر» مرد ضعيفى است و اهل تصميم نيست و «سعد بن ابى وقاص» انسان حسودى است و گناه من در مورد «محمد بن مسلمه» اين است که در روز خيبر برادرش را کشتم.(4)🥀 6️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀