eitaa logo
هیات حضرت زهرا سلام الله علیها
1هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
9.7هزار ویدیو
135 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
16.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیدونم چقدر صحبتهاش درسته ولی ارزش تجربه کردن داره https://eitaa.com/hazratzahrah/5896
🛑📸 کدام استان‎ها بیشترین و کمترین ساعات مطالعه ماهانه را دارند؟ 🔹سرانه بیشترین ساعات مطالعه به استان‌های قم، یزد و قزوین تعلق دارد https://eitaa.com/hazratzahrah/5897
🛑📸 ضررهای مصرف قند و شکر و چگونگی کاهش تمایل به آن https://eitaa.com/hazratzahrah/5898
🌴🌴فلسفه محرمات و تکالیف الهی 🌷تصور کن که در جایی پیاده می‌روی که به یکباره تابلویی می‌بینی که روی آن نوشته شده است: 🚫 ممنوع .. میدان مین! 💣 🌷اینجاست که از شخصی که تابلو را آنجا گذاشته تشکر می‌کنی و اصلا به این فکر نمی‌افتی که آزادی‌ات را سلب کرده است بلکه آن را تضمین کننده سلامتی خود قلمداد می‌نمایی... 🌷در مورد حدود و محرمات خداوند نیز چنین است و آزادی‌ات را سلب نمی‌کند بلکه ضامن سلامتی توست. 🌷وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ🌷 🌷و هرکس از قوانین و مقرّرات الهی پا فراتر نهد و تجاوز کند، به خویشتن ستم می‌کند..🌷 📖 سوره طلاق/۱ https://eitaa.com/hazratzahrah/5905
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مادرش از دنیا رفت گفت: بعد ازین با کدام دست بلا را رد کنم؟..😔 ♦️حتماببینید 👆👆 https://eitaa.com/hazratzahrah/5908
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 لحظات ورود رهبرمعظم انقلاب به منزل شهید احمدی روشن در دی‌ماه ۹۰ سالروز شهادت دانشمند هسته ای شهید احمدی روشن گرامی باد 🇮🇷 https://eitaa.com/hazratzahrah/5909
🌴🌴حاج قاسم خطاب به حسن روحانی: «آقای روحانی آیا میخواهی مسیر احمدی نژاد را بروی!!!؟» 🌷خلاصه ای از جلسه فرماندهان سپاه با حسن روحانی 🌷س: اگر صلاح می‌دانید جزئیاتی از این جلسه مطرح کنید؟ 🌷سردار حاجی زاده: در جلسه‌ای که رفتیم اتفاقاً برای همین موضوع بود. اگر یادتان باشد رهبری صحبتی می‌کرد هفته بعد آقای روحانی موضع می‌گرفت، سپاه را تخریب می‌کرد، هر روز به خودی‌ها حمله می‌کرد. در آن جلسه که ما رفتیم پیام جلسه این بود و همه این را گفتیم که آقای روحانی ما کمک شما هستیم. آدم نباید خودزنی کند. ما توان و امکانی داریم می‌خواهیم به دولت شما کمک کنیم. برای ما مهم نیست کدام دولت باشد هر دولتی باشد وظیفه می‌دانیم کمک کنیم. دیدید در بحران‌هایی که پیش آمد مانند سیل و زلزله و مسائل مختلف واقعاًً سپاه پای کار بود. آدم نیروی خودش را نمی‌زند؛ این چه حرفی است که شما می‌زنید! بعد هم گفتیم اگر این حرفها را بزنید برای ما قابل تحمل نیست. شما هر روز مخالفتی می‌کنید. دفاع از انقلاب و ملت و نظام و رهبری خط قرمز ما است فکر نکن همیشه می‌توانی این حرف را بزنی ما هم سکوت کنیم. 🌷س:حاج قاسم هم همین تحلیل را داشت؟ 🌷سردار حاجی زاده: بله، عین جمله حاج قاسم این بود که گفت: آقای روحانی! می‌خواهی مسیر احمدی‌نژاد را بروی؟ تو هم می‌خواهی مثل او بشوی؟ مردم به تو رأی داده‌اند و رئیس‌جمهور شدی بیا دست به دست هم دهیم کمک کنیم کشور را درست کنیم. برای چه خودزنی می‌کنی؟ برای چه هر روز به خودمان حمله می‌کنی؟ بیا مشکلات را حل کنیم. 🌷س: با تحلیل شما می‌توانیم بگوییم گفتمان حاج قاسم و اساساًً گفتمان نیروهای سپاه در قبال مذاکرات این بود که ما قدرت مقاومت در برابر نظام سلطه را افزایش دادیم. چون مسئله موشکی داریم دست برتر را داریم. 🌷سردار حاجی زاده: هر سال رزمایش انجام می‌دهیم. در وسط مذاکرات رزمایش اخیر پیامبر اعظم(ص) را انجام دادیم. این یا کمک می‌کند یا نمی‌کند ولی چیزی هست که به هر حال در کشور برای حفظ قدرت و نظام لازم است. ارتش و سپاه باید تمرینات خود را انجام دهند در عین حال که اعتقاد داریم کمک هم می‌کند. برای چه تحلیل سیاسی می‌کردند؟ می‌گفتند آمده‌اند تا برجام را بهم بزنند! برای چه این حرف را می‌زدند؟ در روابط بین‌الملل یکی از مؤلفه‌های اقتدار، ارتش یا نیروی نظامی گسترده و وسیع است. اگر بدون پشتوانه بخواهید پشت میز مذاکره بنشینید فقط اینکه خوب حرف بزنید می‌توان امتیاز گرفت؟ نه، زمانی می‌توانید امتیاز بگیرید که به پشتوانه قدرتی حرف بزنید و چیزی داشته باشید، موقعی که نداشته باشید چه می‌خواهید بگویید؟ بعضی‌ها می‌گویند حاج قاسم گرایش سیاسی داشت. اما همه چیز ایشان ذوب در ولایت بود. اگر می‌دیدید پیش هاشمی و روحانی می‌رفت، یا اینکه می‌گفت: تمام دختران ایران دختران من هستند فارغ از اینکه حجاب‌شان خوب یا بد است، اگر کسی در بحث سیاسی تعریضی داشت، می‌گفت: باید اینها را زیر چتر انقلاب بیاوریم. اصلاً این‌گونه نبود که بگوییم گرایش او این جور بود. اگر کسی انقلابی نباشد و روحیه سازش کاری داشته باشد هیچ موقع زیر گلوله تهمت و فشار و شرایط سخت نمی‌رود. اصلاً این دو با هم جمع نمی‌شوند. https://eitaa.com/hazratzahrah/5910
📢 مادر شهردار جوان فرانسه مرید شهید حاج قاسم سلیمانی شده و میگوید: علیرغم بدگوییها علیه این سردار شجاع و جسور، بعد از شهادتش با کنجکاوی پیگیر شخصیت او شدم و مرا مرید خویش ساخت. او تابلوهایی از سردار کشیده که مورد توجه قرارگرفته است 🔸پ.ن : البته این خانواده ایرانی الاصل هستند 🇮🇷 https://eitaa.com/hazratzahrah/5911
دکتر امیر حسین فردوس پس از پنجاه سال زندگی در آمریکا:☝ روی سنگی در قطعه ۲۲۹ بهشت زهرا که متعلق به دکتر امیرحسین فردوس است، نوشته شده: «هر چه بیشتر در آمریکا ماندم (۵۰ سال)، بیشتر به عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی ایران پی بردم. هدیه استقلال و آزادی که امام خمینی برای ایران به ارمغان آورده‌اند آنقدر عظیم است که باید تا حد جان نثاری از آن حفاظت کرد چون فقط در سایه این هدیه است که ایران می‌تواند فرهنگ خود را حفظ کرده و به بالاترین قله پیشرفت برسد. https://eitaa.com/hazratzahrah/5912
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقام حتمی است انیمیشن برگزیده مردمی در پویش قهرمان سایت KHAMENEI.IR درباره انتقام قطعی از ترامپ، پمپئو و قاتلان شهید سلیمانی https://eitaa.com/hazratzahrah/5914
🔻حجت الاسلام طهماسبی، نماینده مقام معظم رهبری در دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی نوشت: 🔹دوسال قبل در کلاس انقلاب دانشگاه شریف، یکی از دانشجویان گفت که درصد خیلی کمی از مردم روزه می‌گیرند، چرا روزه‌خواری علنی ممنوع است؟ 🔹گفتم اینطور نیست. ببینید نزدیک افطار چقدر ترافیک میشود اما بعد از افطار خیابانها خلوت می‌شوند، یکی گفت این دلیل نمیشود. 🔹گفتم اگر سحرها نگاه کنید، چراغ اکثر منازل روشن است، یکی گفت: این دلیل نمیشود چراغ منزل ما همیشه روشن است! 🔹گفتم در همین دانشگاه شریف اکثر دانشجویان و اساتید مذهبی هستند؛ در نمازجماعت ظهر دانشگاه حدود ۱۲۰۰ نفر شرکت می کنند. اما جو حاکم به نحوی است که گمان می‌شود اکثریت با غیر مذهبی‌هاست و لذا بسیاری از افراد بخاطر همرنگی با محیط، بروزات مذهبی ندارند. برای همین خیال می‌کنید اکثرا مذهبی نیستند درحالیکه حتی بسیاری از کسانی که پوشش مناسب ندارند مذهبی‌اند و عبادات را انجام میدهند. 🔹یکی دیگه گفت: افرادی که پیش شما می‌آیند مذهبی هستند. ما بین بچه‌ها هستیم، اینطور نیست، گفتم آمار وزارت علوم نشان ‌می‌دهد که ۶۷٪ دانشجویان شریف به‌طور منظم نماز می‌خوانند و کسانی که اعتقادات مذهبی دارند بالای ۹۰ درصدند. یکی گفت: حتماً رفتند از مسجد دانشگاه آمار گرفتند! 🔹یک دفعه یک نفر با اعتمادبه نفس گفت: اصلاً بیایید از همین کلاس به عنوان نمونه آمار بگیریم! یک تحدی برای بحث بود. گفتم باشد، کاغذ بین خودتان پخش کنید و محرمانه بنویسید که روزه هستید یا نه و چند نفر از خودتان با نظارت بقیه بشمرید. 🔹نتیجه جالب بود: ۳۱ نفر از ۴۴ نفر روزه بودند! یعنی بیش از ۷۰% کلاس! نتیجه‌ای که فکر می‌کنم برای همه‌ی کلاس غیر منتظره بود. 🔹جالب این بود که بعد از این آمار، تازه دانشجویان موافق شروع به حرف زدن کردند و یکی هم گفت چرا کسی کاری به این روزه‌خواری‌های علنی در دانشگاه نداره؟! تاقبل از نظرسنجی، روزه دارها فکر می‌کردند در اقلیتند و ساکت بودند اما آن چند نفری که مخالفت می‌کردند،خود را اکثریت مطلق می‌دانستند. 🔹بعدا یکی دیگر از اساتید معارف دانشگاه به من گفت که شنیدن این قضیه برایم عجیب بود، لذا هفته بعد از آن در کلاس خودم همین نظرسنجی را انجام دادم و نتیجه همین بود! 🔹فضای مجازی، به‌خصوص توئیتر، فضای واقعی جامعه نیست؛ بلکه قشر مخالف اسلام و جمهوری اسلامی عمدتاً در این فضا فعالند و به‌خاطر این غلبه در ابراز نظر و حملات بی محابا و فحاشی، جرأت بسیاری از افراد مؤمن در این محیط برای ابراز نظر مؤمنانه کم شده و در نتیجه باور آن مخالفین به این‌که اکثریت هستند هم تقویت شده! 🔹 این جدا از اپوزوسیون خارج نشین، ربات‌ها، نیروهای منافقین و روزمزدهایی است که شغلشان حملات در فضای مجازی است. عموم مردم ایران دیندارند، شب‌های قدر، اعتکاف‌ها و عزاداری‌ها، نشانه‌هایی از آنند. https://eitaa.com/hazratzahrah/5919
🛑📸 خوراکی های ممنوعه برای یخچال https://eitaa.com/hazratzahrah/5920
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 سردار حاجی زاده در اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین قم: موتور مرحله اول ماهواره بر‌ سوخت جامد که با موفقیت آزمایش شد فقط در ۴ کشور جهان وجود دارد. https://eitaa.com/hazratzahrah/5921
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ☘چشمه باشیم نه رود و استخر! بسیاری از بزرگان پیش از مطالعه، تفکر میکردند و اصلأ کتابخانه آنچنانی نداشتند. 🎤 آیت‌الله جوادی‌آملی https://eitaa.com/hazratzahrah/5922
کاپیتان امیر اسداللهی خلبان هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی ماهان خاطره‌ای درباره شهید سردار سلیمانی روایت کرده است. شهید قاسم سلیمانی به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، کاپیتان امیر اسداللهی گفت: خرداد سال ۹۲ قرار بود با هفت تُن بار ممنوعه به سمت دمشق پرواز کنیم. علاوه بر بار، تقریباً ۲۰۰ مسافر هم داشتیم که حاج قاسم یکی‌شان بود. حاجی مرا از نزدیک و به اسم می‌شناخت. طبق معمول وارد هواپیما که شد اول سراغ گرفت خلبان پرواز کیه؟ گفتند اسداللهی. صدای حاج قاسم را که گفت: امیر. شنیدم و پشت بندش دَرِ کابین خلبان باز شد و خودش در چارچوب در جا گرفت. مثل همه پروازهای قبلی آمد داخل کابین و کنارم نشست. زمان پرواز تا دمشق تقریباً دو ساعت و نیم بود. این زمان هر چند کوتاه بود، ولی برای من فرصت مغتنمی بود که همراه و هم صحبتش باشم. تقریباً ۷۰، ۸۰ مایل مانده به خاک عراق قبل از اینکه وارد آسمان عراق شویم باید از برج مراقبت فرودگاه بغداد اجازه عبور می‌گرفتیم. اگر اجازه می‌داد اوج می‌گرفتیم؛ و بعد از گذشتن از آسمان عراق بدون مشکل وارد سوریه می‌شدیم. گاهی هم که اجازه نمی‌دادند ناگزیر باید در فرودگاه بغداد فرود می‌آمدیم و بار هواپیما چک می‌شد و دوباره بلند می‌شدیم. اگر هم بارمان مثل همین دفعه ممنوع بود اجازه عبور نمی‌گرفتیم از همان مسیر به تهران بر می‌گشتیم. آن روز طبق روال اجازه عبور خواستم، برج مراقبت به ما مجوز داد و گفت به ارتفاع ۳۵ هزار پا اوج گیری کنم. با توجه به بار همراهمان نفس راحتی کشیدم و اوج گرفتم. نزدیک بغداد که رسیدیم، برج مراقبت دوباره پیام داد. عجیب بود! از من می‌خواست هواپیما را در فرودگاه بغداد بنشانم. با توجه به اینکه قبلا اجازه عبور داده بودند شرایط به نظرم غیر عادی آمد. مخصوصاً اینکه کنترل فرودگاه دست نیروهای آمریکایی بود. گفتم: «با توجه به حجم بارم امکان فرود ندارم. هنگام فرود چرخ‌های هواپیما تحمل این بار را ندارد. مسیرم را به سمت تهران تغییر می‌دهم.» به نظرم دلیل کاملاً منطقی و البته قانونی بود، اما در کمال تعجب مسئول مراقبت برج خیلی خونسرد پاسخ داد: نه اجازه بازگشت ندارید در غیر اینصورت هواپیما را می‌زنیم! من جدای از هفت تُن بار، حجم بنزین هواپیما را که تا دمشق در نظر گرفته شده بود محاسبه کرده بودم تا به دمشق برسیم بنزین می‌سوخت و بار هواپیما سبک‌تر می‌شد. تقریباً یک ربع با برج مراقبت کلنجار رفتم، اما فایده نداشت. بی توجه به شرایط من فقط حرف خودش را می‌زد. آخرش گفت: آنقدر در آسمان بغداد دور بزن تا حجم باک بنزین هواپیما سبک شود. حاج قاسم آرام کنار من نشسته بود و شاهد این دعوای لفظی بود. گفتم: حاج آقا الان من میتونم دو تا کار بکنم، یا بی توجه به این‌ها برگردم که با توجه به تهدید شان ممکنه ما رو بزنن، یا اینکه به خواسته شان عمل کنم. حاج قاسم گفت: کار دیگه‌ای نمیتونی بکنی؟ گفتم: نه. گفت: پس بشین! آقای رحیمی مهندس پروازمان بین مسافرها بود، صدایش کردم. داخل کابین گفتم؛ لباس هات رو در بیار. به حاج قاسم هم گفتم: حاج آقا لطفاً شما هم لباس هاتون رو در بیارید. حاج قاسم بی، چون و چرا کاری که خواستم انجام داد. او لباس‌های مهندس فنی را پوشید و رحیمی لباس‌های حاج قاسم را. یک کلاه و یک عینک هم به حاجی دادم. از زمین تا آسمان تغییر کرد؛ و حالا به هر کسی شبیه بود الا حاج قاسم. رحیمی را فرستادم بین مسافرها بنشیند و بعد هم به مسافرها اعلام کردم: برای مدت کوتاهی جهت برخی هماهنگی‌های محلی در فرودگاه بغداد توقف خواهیم کرد. روی باند فرودگاه بغداد به زمین نشستیم. ما را بردند به سمت جت وی که خرطومی را به هواپیما می‌چسبانند. نیم ساعت منتظر بودیم، ولی خبری نشد. اصلاً سراغ ما نیامدند. هر چه هم تماس می‌گرفتم می‌گفتند صبر کنید… بالاخره خودشان خرطومی را جدا کردند و گفتند استارت بزن و برو عقب و موتورها را روشن کن و دنبال ماشین مخصوص حرکت کن. هرکاری گفتند انجام دادم. کم کم از محوطه عادی فرودگاه خارج شدیم، ما را بردند انتهای باند فرودگاه جایی که تا به حال نرفته بودم و از نزدیک ندیده بودم. موتورها را که خاموش کردم، پله را چسباندند. کمی که شرایط را بالا و پایین کردم به این نتیجه رسیدم که در پِیِ حاج قاسم آمده اند. به حاجی هم گفتم، رفتارش خیلی عادی و طبیعی بود. نگاهم کرد و گفت: تا ببینیم چه میشه. به امیر حسین وزیری که کمک خلبان پرواز بود گفتم: امیرحسین! حاجی مهندس پرواز و سر جاش نشسته! تو هم کمک خلبانی و منم خلبان پرواز. من که رفتم، دَرِ کابین رو از پشت قفل کن. بعد هم با تاکید بیشتر بهش گفتم: این “در” تحت هیچ شرایطی باز نمی‌شه، مگه اینکه خودم با تو تماس بگیرم. از کابین بیرون آمدم. نگاهم روی باند چرخید. سه دستگاه ماشین شورلت ون، به سمت ما می‌آمدند. دو تایشان، آرم سازمان اف بی آی آمریکا را داشتند و یکی شان آرم استخبارات عراق را.
ادامه ی بالا👆 شانزده، هفده آمریکایی و عراقی از ماشین‌ها پیاده شدند و پله‌ها رابالا آمدند و توی پاگرد ایستادند. برایشان آب میوه ریختم و سر حرف را باز کردم. به زبان انگلیسی کلی تملق شان را گفتم و شوخی کردم و خنداندمشان تا فقط حواسشان را از سمت کابین پرت کنم. سه چهار نفرشان که دوربین‌های بزرگ فیلمبرداری داشتند وارد هواپیما شدند. توی هر راهرو هواپیما دو تا دوربین مستقر کردند. بعد هم یکی یکی لنز دوربین را روی صورت مسافرها زوم می‌کردند. رفتارشان عادی نبود. به نظرم داشتند چهره‌ مسافران پرواز را اسکن می‌کردند و با چهره‌ای که از حاج قاسم داشتند تطبیق می‌دادند. این کارها یک ربع، بیست دقیقه‌ای طول کشید و خواست خدا بود که فکرشان به کابین خلبان نرسید. آمریکایی‌ها دست از پا درازتر رفتند و عراقی‌ها ماندند. تا اینکه گفتند: زود در «کارگو» را باز کن تا بار رو چک کنیم. نفسم بند آمد. خیالم از حاج قاسم تا حدودی راحت شده بود، اما با این بار ممنوعه چه کار باید می‌کردم؟! این را که دیگر نمی‌شد قایم یا استتار کرد. مانده بودم چطور رحیمی را بفرستم کارگو را باز کند؟ این جزو وظایف مهندس فنی پرواز بود، اما رحیمی که لباس شخصی تنش بود هم مثل بید می‌لرزید، منم بلد نبودم. دیدم چاره‌ای برایم نمانده، خودم همراهشان رفتم. از پله‌ها بالا رفتم و از روی دستورالعملی که روی در کارگو نوشته بود در را با زحمت و دلهره باز کردم. یکی شان با من آمد یک جعبه را نشان داد و گفت: این جعبه رو باز کن… سعی کردم اصلا نگاش نکنم. قلبم خیلی واضح توی شقیقه هایم می‌زد. حس می‌کردم رنگ به رویم نمانده. دست بردم به سمت جیب شلوارم، کیف پولم را بیرون کشیدم و درش را باز کردم و دلارهای داخلش را مقابل چشمش گرفتم. لبخند محوی روی لبش آمد و چشمکی حواله ام کرد. نمی‌دانم چند تا اسکناس بود همه را کف دستش گذاشتم، او هم چند عکس گرفت و گفت بریم… روی باند فرودگاه دمشق که نشستیم، هوا گرگ و میش بود. حاجی رو به من گفت: امیر پیاده شو. پیاده شدم و همراهش سوار ماشینی که دنبالش آمده بود شدیم. رفتیم مقرشان توی فرودگاه. وقت نماز بود. نمازمان را که خواندیم گفت: کاری که با من کردی کی یادت داده؟ گفتم: حاج آقا من ۶۰ ماه توی جنگ بوده ام این جورکارها رو خودم از برم… قد من کمی از حاجی بلندتر بود، گفت: سرت رو بیار پایین. پیشانی ام را بوسید و گفت: اگرمن رئیس جمهور بودم مدال افتخار گردنت می‌انداختم. گفتم: حاج آقا اگه با اون لباس میگرفتنتون قبل از اینکه بیان سراغ شما، اول حساب من رو می‌رسیدند، اما من آرزو کردم پیشمرگ شما باشم… تبسم مهربانی کرد و اشک از گوشه‌ گونه هاش پایین افتاد. https://eitaa.com/hazratzahrah/5930
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 🌷سلام و درود خدا بر اهل خیر و احسان 🌷🌷جهت برگزاری جشن سالروز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها نیازمند کمک شما هستیم🌷🌷 🌷از همه کسانی که می‌توانند در این جشن بزرگ مساعدت کنند، حتی اگر اندک باشد، مستدعی است وجوه نقدی را به حساب زیر واریز نمایند 🌷🌷شماره کارت بانک رسالت بنام ناصر عرب محتاری ۵۰۴۱۷۲۱۰۷۹۲۴۲۹۱۴ 🌷ضمنا واسطه خیر باشید و دیگران را هم به کمک و شرکت در جشن تشویق نمایید 🌷شماره زیر جهت هرگونه سئوال یا پیشنهاد در خدمت شماست +989132064938 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/hazratzahrah/-218274