🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴
#وفات_حضرت_معصومه
سه داستان
⚫️عظمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها⚫️
1⃣✳️مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی - قدّس سره - بارها برای طلاب می فرمودند:
💠علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی - که از زهّاد و عبّاد معروف نجف بود - چهل شب در حرم امیر المؤمنین (علیه السلام) بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند.
♻️پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی (علیه السلام) را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.
🌸حضرت فرموده بودند: من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم.
عرض می کند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
🌹حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه ی معصومه - سلام اللّه علیها- عنایت فرموده اند؛ پس هر کس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه ی زهرا نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها برود...
2⃣✳️آیت اللّه حاج سید محمد وحیدی(ره) از یکی از سادات برقعی نقل فرمودند که گفته بود: شبی در عالم رؤیا محضر مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها رسیدم. مانع و حجابی در بین نبود.
احساس کردم که من محرم ایشان هستم و ایشان عمه ی سادات برقعی می باشند. از محضر مقدسشان سؤال کردم: «آیا شما به اهل قم، شفاعت خواهید فرمود؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «میرزای قمی(ره) برای شفاعت اهل قم کافی است. من برای همه ی شیعه شفاعت می کنم.
3⃣✳️مرحوم علامه طباطبایی در زمان سکونت در قم، در ماه های رمضان، پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه ی اهل بیت، فاطمه ی معصومه سلام الله علیها مشرف می شدند و با بوسه زدن بر ضریح مطهر آن بانوی بزرگوار، روزه ی خود را افطار می کردند.ایشان از فرط علاقه پیاده از منزل تا حرم مطهّر(با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف می شد. ضریح مقدّس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد.
🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️
📕کتاب فروغی از کوثر، زندگینامه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
📘نشریه خیمه، شماره 10
🔅#پندانه
✍️ رسم رفاقت
🔹پادشاهی در سفر تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!
🔸به یکی که اسبش جلو میرفت، گفت:
این فلانی چقدر بیعرضه است. اسبش دائم عقب میماند.
🔹 شخص دانا گفت:
کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است. حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد.
🔸ساعتی بعد عقب ماند.
🔹به دومی گفت:
این فلانی رعایت نمیکند. دائم جلو میتازد.
🔸خردمند گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی چون او بر پشتش سوار است، سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال درآورد.
🔹این است رسم رفاقت؛ در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم.
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حسین خواستنی است، خدا شاهد است
انسان بعد از سالهای سال، بعد از هزار و چند صد سال گرمی دستان حسین(؏) را احساس میکند و گاهی این هوس برایش میآید که دست حسین(؏) روی سرش کشیده شود...
🎙 حجتالاسلام استاد علی صفایی حائری
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
5⃣
آموزه پنجم: پرهیز از افراط در شوخی و مزاح
امام عسکری(ع) : ولا تمازح فیجتری علیک، شوخی مکن تا بر تو جسور نشوند (تحف العقول ص615)
افراط و زیاده روی و مداومت در شوخی کردن، مذموم است، اما در حد کم و با شرط اینکه همراه دروغ، غیبت، رنجش دیگران، شرمندگی عده ای، تمسخر سایرین نباشد به بذله گویی تعبیر می شود و موجب نشاط دیگران است (معراج السعاده ص564)
پیامبر(ص): من شوخی می کنم اما در شوخی ام جز سخن حق نمی گویم اگر آنچه را که من می دانم شما هم می دانستید هر آینه زیاد گریه می کردید و کم می خندیدید
خنده پیامبر(ص) و ائمه(ع) لبخند و تبسم بود
فقط دندان ها دیده می شد بدون اینکه صدا داشته باشند
شوخی موجب سبکی و خواری و کوچکی است. دل را می میراند غفلت از آخرت و قیامت درپی دارد. گاه موجب عداوت و دشمنی دوستان می شود و گاه موجب آزردن و خجل ساختن دیگران است. (معراج السعاده ص464)
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💠 #منبرکوتاه
پنج شنبه شاخه گلی
با ذکر فـاتحه و صلوات
بفرستیم به عشق آنهایی
که دیگه در بین ما نیستند،
ولی دعاهاشون،هنوزکارگشاست
و یادشـون همـیشه در دل مـاست.
#اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحمّدٍوَآلِمُحمّد 🥀
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
. فصل اول : خداحافظ بهار! قسمت پنجم یک روز بعدازظهر با سحر، دختر کوچک دایی رفتیم سر چاه آب بکشیم.
.
فصل اول : خداحافظ بهار!
قسمت ششم
مادرم به واسطه ی پاکی و صداقتش خیلی مورد اعتماد کسانی بود که
برایشان کار می کرد. هیچوقت حرفش را زمین نمی انداختند. خیلی اوقات
برای جهیزیه نیازمندان یا غذای ایتام کمک جمع می کرد؛ این در حالی بود که
خودمان برای ساخت خانه کلی زیر قرض بودیم و نیاز به کمک داشتیم. همه
جز برادرم باید کار میکردیم تا بدهی دایی را پرداخت کنیم؛ اما مادرم باز از کمک
به نیازمندان غافل نبود.
به پیشنهاد یکی از دوستان مادرم، قرار شد من برای کار به خانواده ای معرفی
شوم که زن و شوهری تنها بودند. مادرم ابتدا راضی نبود. سن و سالی نداشتم؛
هنوز چهارده سالَ هم نشده بود. کلی از خوبیهای آن خانواده گفت تا مادرم
رضایت داد فقط برای یک سال به آنجا بروم. دوری از مادری که شبانه روز
کنارش بودم و حتی برای یک روز بین ما جدایی نیفتاده بود، خیلی سخت بود؛
اما چاره ای نداشتم. مادرم برای اینکه زیر دِین کسی نباشد، با آبرو زندگی میکرد
و شبانه روز زحمت می کشید. پای اجاق خانه ی مردم عرق میریخت و بدون
اینکه حتی یک قاشق از آن غذا را بخورد، گرسنه به خانه بر میگشت. به نان
و پنیر ساده خودش که با پول حلال می خرید راضی بود. پا روی دلم گذاشتم،
بغضم را قورت دادم و به مادرم گفتم: «نگران نباش مامان! من میتونم تنهایی
کار کنم؛ خیالت راحت. »
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمر منو زیاد کن بیشتر حسین حسین بگم
بیشتر از این بیام حرم
کم نشه سایه ات از سرم حسین
🎥 حاج سید مجید #بنی_فاطمه
🌙 #شب_جمعه شب زیارتی ارباب حسین (ع)
دست ادب بر روی سر می گذاریم✨✋🏻
صبحی که با نام و یاد شما شروع
شودپایانش به خیر می شود...
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَ دَلِيلَ إِرادَتِهِ
#سلام بر تو ای حجّت خدا و راهنما به سوی ارادهاش.
🌸↫• #السلامعلیڪیابقیھاللہ
🪴↫• #اللھمعجللولیڪالفـࢪج
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ...
🌱سلام بر تو و بر اعجاز دستهایت آن گاه که گَرد ستم را از روی شانه های زمین می تکانی و تاج و تخت فرعونیان را سرنگون می سازی...
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص ۶۱۰
✨إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ ۖ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ✨
🌱یقیناً سرپرست و یار من خدایی است که قرآن را نازل کرده و او همواره شایستگان را سرپرستی و یاری می کند. 🌱
🌸سوره آل عمران آیه 196🌸
🔖کاری از تیم #نگاهی_دیگر
🌱⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
🕊•#صحیفه_سجادیه
🕊•#دعایدوم_فرازبیستویکم
🌻روزانه یک فراز، از صحیفه سجادیه تقدیم شما خوبان خواهد شد، پیشنهاد می شه که دعا رو با معانی زیباش مطالعه بفرمایید.