eitaa logo
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
298 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
62 فایل
🍀 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🍀 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن🌷 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ🌹 با سلام واحترام خدمت شما این کانال به جهت اطلاع رسانی وارسال پیام های حسینیه راه اندازی شده است.یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هفتاد و چهارم به یک امامزاده رفتیم از انجا پ
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هفتاد و پنجم ( ادامه قسمت های قبل ) در منطقه فاو بودیم که احمد آقا شهید شد و علی طلایی هم مجروح شد. بعد از عملیات دیدم رفقای قدیم دور هم نشسته اند و از احمد آقا حرف میزنند .آنها چیزهایی میگفتند که باور کردنی نبود! از ارتباط همیشگی احمد آقا با امام عصر عج و یا اطلاع از برخی موارد و... به رفقا گفتم: باید این موارد را از علی طلایی سوال کنیم. او بیش از بقیه احمد اقا را شناخت. یکی از دوستان قدیمی گفت: می خواهی بری سراغ علی طلایی؟با علامت سر حرفش را تاکید کردم. دوستم گفت:خسته نباشی .علی طلایی چند روز پیش تو پدافندی منطقه فاو شهید شد و رفت پیش برادر نیّری.... ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) اللهم عجل لولیک الفرج اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید🕊🌹
°•🌱🕊 ‌‏جنگ‌،‌جنگ‌است‌چھ‌سخـت‌بـٰاشـد‌،‌چھ‌نرم!‌‌ عـد‌ھ‌ا‌؎‌را‌بـٰا‌جسم‌شـٰان‌مـۍ‌ڪشنـد و‌دیگَرانۍ‌را‌بـٰا‌فـرهنگ‌شـٰان‌ از‌جنگ‌نـرم‌غـٰافل‌‌نشو‌ید‌(:'! حواست‌باشہ‌رفیق... °•🌱🕊
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ظلم نکن به زن و بچه‌ات ظلم نکن به نامسلمون ظلم نکن به حیوون ظلم نکن حتی به سگ! با لهجه شیرین یزدی
سلام آرام جانم امام زمانم ✋ صبحت بخیر مولای من 📖 السَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ التَّمَامِ... 🌱سلام بر مولایی که با طلوع شمس وجودش، مجالی برای ظلم و ظلمت باقی نخواهد ماند. ✨سلام بر او و بر لحظه‌ای که با دیدن روی ماهش، زمین و زمان غرق سرور خواهد شد. 🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
✨اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۗ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُون✨ 🌱از آنچه از جانب پروردگارتان برايتان نازل شده است پيروى كنيد و سواى او، از خدايان ديگر متابعت مكنيد. شما چه اندك پند مى‌پذيريد.🌱                🌸سوره اعراف آیه ۳🌸 🔖کاری از تیم
قال الإمام علی بن موسی الرضا (ع): «الامام الانیس الرفّیق والوالد الشفیق والاخ الشقیق والامّ البرّة بالولد الصغیر، ومفزع العباد فی الداهیة النَّآد» امام رضا فرمودند: «امام معصوم برای انسانها، همانند انیسی همدم، پدری مهربان، برادری دمساز، چونان مادری دلسوز نسبت به فرزند خردسالش و پناهگاه بندگان خدا در مصیبتها و دشواریهای عظیم است.» (عیون اخبار الرضا، ج ۱ ، ص ۲۱۶ .)
🔴 شیعیان ما صبورترند يكى از اصحاب از امام صادق عليه السّلام روايت مى‏كند که فرمودند: ما صابر هستيم ولى شيعيان ما از ما صابرتر مى‏باشند، عرض كردم قربانت گردم چگونه شيعيان شما از شما صابرتر هستند، فرمود؛ ما مى‏دانيم و صبر مى‏كنيم و آنها صبر مى‏كنند در حالی که نمى‏دانند چه خواهد شد. الکافي  ,  جلد۲  ,  صفحه۹۳ ✍خوشابه حال کسانی که در راه دین داری صبر کنند و ثابت قدم باشند و با اندک ابتدایی دینداری را رها نکنند. ┈••✾•💫🕌💫•✾••┈ 💫 🕌 💫 🕌💫 💫🕌💫 💫🕌💫🕌💫🕌💫
مرحوم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى معروف به شيخ نخودكى در وصيت خود به فرزندش مى گويد: اگر آدمى چهل روز به رياضت و عبادت بپردازد، ولى يك بار نماز صبح از او فوت شود، نتيجه آن چهل روز عبادت بى ارزش و هباء منثورا خواهد شد. فرزندم! بدان كه در تمام عمرم تنها يك بار نماز صبحم قضا شد. پسر بچه اى داشتم كه شب آن روز فوت شد. سحرگاه در عالم رويا به من گفتند كه اين مصيبت به علت فوت آن نماز صبح به تو وارد آمد. اكنون اگر يك شب، نماز شبى از من فوت شود، صبح آن شب، انتظار بلايى را مى كشم كه به من نازل شود. سپس حاج شيخ حسنعلى مى افزايد: پسرم ! تو را سفارش مى كنم كه نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آنجا كه مى توانى غفلت مكن. منبع: www.hawzahnews.com ┈••🏴🕌🏴••┈ 🏴 🕌 🏴🕌 🕌🏴🕌 🏴🕌🏴🕌🏴🕌🏴
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
#روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 9) 🌺اهل بیت علیه السلام در پاسخ یزید گفتند
🍃🍃🌼🍃🍃 🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 10) ☑️ بعد از مراسم عزاداری،امام سجاد و اهل بیت ابا عبدالله نزدیک مدینه رسیدند. امام فرمود خیمه ها را سرپا کنند و زنان و اهل بیت وارد شدند. 🌺سپس به بشیر فرمود: وارد مدینه شو و مردم را از شهادت اباعبدالله و آمدن ما باخبر کن. ✳️ بشیر اطاعت کرد و وارد مدینه شد و به مسجد رفت. سپس  صدایش به گریه بلند شد و اشعاری سرود وگفت: من بشیر ابن جنلم فرستاده امام سجادم، علی ابن حسین یا عمه ها و خواهرانش بیرون دروازه مدینه اند و مرا فرستاده تا مکانش را به شما معرفی کنم. 🌾مردم شتابان به خارج مدینه هجوم آوردند، زنی نماند در مدینه که بیرون نیامده باشد. همگی صدایشان به گریه و شیون بلند شد و مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد....▪️ ◼️وقتی مردم خارج از مدینه تجمع کردند، امام از خیمه خارج شد در حالی که گریان بود و دستمالی در دست داشت که اشکهایش را پاک میکرد. ☑️مردم با دیدن حضرت صدایشان به شیون بلند شد  و حضرت را تسلیت و تعزیت گفتند. 🌹امام روی صندلی نشست  و سپس با دست اشاره کرد که مردم ساکت شوند  🌷سپس ضمن ایراد خطبه فرمود: خدا را حمد و سپاس میگویم که ما را با ابتلا به مصیبتهای بزرگ در معرض امتحان و آزمایش قرار داد... 🌺 حسین و افراد و اهل بیتش را کشتند و زنان و کودکانش را اسیر کردند و سر بریده اش را شهر به شهر گرداندند. 🔴این مصیبتی است که مثل و مانندی ندارد. مردم! ما از شهر خود رانده شدیم و در بیابانها سرگردان شدیم، بدون انکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا شکافی در اسلام پدید آورده باشیم. 🌑چه مصیبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده ای بود که به مارسید و ما به حساب خدا میگذاریم که او عزیز است و انتقام گیرنده... ⚫️ ورود اهل بیت به مسجد رسول الله ✳️ اهل بیت به محض ورود به مدینه قبل از رفتن به خانه هایشان به کنار قبر مطهر رسول الله میروند تا گزارش سفرشان را به رسول خدا بدهند و شکایت کنند. 💠چه گفتگوهایی بود و چه دردودل هایی کردند که تاریخ از بیان آن عاجز است و مختصرا آورده میشود:  🌸زینب سلام الله علیها دستها را دو طرف درب مسجد گذاشت و سر را داخل مسجد برد و صدا زد: یا جداه! خبر قتل برادرم حسین را آورده ام.... 🌹سکینه با صدای بلند فریاد کشید:  ای جد گرامی از آنچه برماگذشته است پیش تو شکایت آورده ام، بخدا قسم سنگدل تر از یزید 🔥ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او ندیدم . 🔴با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین میزد و میگفت: حسین چوبها را چگونه میبینی...؟ ✍ادامه دارد... 📕 لهوف ص 197 📗بحار ج 45 ص 147 📘 نفس المهموم ص 469 📓حیات الحسین ج 3 ص 425🏴