eitaa logo
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
333 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
94 فایل
🍀 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🍀 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن🌷 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ🌹 با سلام واحترام خدمت شما این کانال به جهت اطلاع رسانی وارسال پیام های حسینیه راه اندازی شده است.یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔅 ✍️ نجات‌یافتن گاهی در نجنگیدن است 🔹درمانگری داشتم که وسط جلسه، وقتی داشتم اشک می‌ریختم و یکی از آن فجایع دردناک زندگی‌ام را شرح می‌‌دادم، خمیازه کشید و گفت: توی این هوا، آش خیلی می‌چسبه. 🔸ایستاده بود کنار پنجره‌ اتاق کوچکش و عجیب نبود اگر هوای ابری آن بیرون برایش جذاب‌تر از زخم‌های شخصی من باشد. 🔹جلسه اول ازم پرسیده بود: فرض کن طنابی توی دستت است که سر دیگرش را یک اژدها گرفته و بینتان یک دره است. 🔸اژدها مدام طناب را می‌کشد و تو به لبه پرتگاه نزدیک می‌شوی. چه کار می‌کنی؟ 🔹من مثل آدم‌های احمق جواب دادم تا جایی که زورم می‌رسد، تلاش می‌کنم و طناب را می‌کشم. 🔸درمانگر گفت: ولی او یک اژدهاست و زورش از تو خیلی بیشتر است، چیزی نمانده تا سقوط کنی. 🔹مستأصل نگاهش کردم. 🔸گفت: چرا طناب را رها نمی‌کنی؟ 🔹درست می‌گفت. آن لحظه ناگهان روزنه‌ای به رویم باز شد، لابد دری به آگاهی. قاعده‌ها عوض شدند و اژدها خواروخفیف شد. 🔸آن موقع طناب‌های زیادی توی دستم بود. هم‌زمان داشتم با چند اژدها طناب‌کشی می‌کردم. 🔹جنگیدن بیهوده، مقاومت باطل، تلاش هرز همین است؛ اصرار بر امر غیرممکن، وقتی می‌توانی طناب را زمین بگذاری و پافشاری بر اتفاقی که نمی‌افتد. 🔸زور تو همیشه کفایت نمی‌کند. رهاکردن ضعف نیست، پذیرش این نکته است که تو جنگجوی هر مبارزه‌ای نیستی. نجات‌یافتن گاهی در نجنگیدن است.
751.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸☘🌸🌱🌸 🌸☘🌸🌱🌸 ☘🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 عرض سلام وتبریک اعیاد. ساعت ۲۱چهارشنبه بیست وپنجم بهمن ماه باحضور گرانقدرتان درمحضراستادمحمدپورمراسم جشن خواهیم داشت. << ان شاءالله >> 💐 @hbtaftiha 🌸 🌱🌸 🌸🌱🌸 ☘🌸🌱🌸 🌸☘🌸🌱🌸 🍃🌸☘🌸🌱🌸
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊❤️ 💐|السَّلامُ‌عَلیٰ‌مَن‌عاٰذَ‌فُطْرُسَ بِمَهدِه| از  فطرس ملک به‌همه‌ پر‌شکسته‌ها حیِّ‌عَلی‌به‌ساحت‌گهواره‌ی حسین(ع)❤️ 🌸امشب زمین و آسمان پر شور و شعف شده است و تمام عرشیان برای زیارت صف بسته‌اند. 🌸امشب شاه نجف بر عاشقان عیدی می‌دهد. زیرا مظهر عزت و شرف به دنیا آمده است. 💐 سوم شعبان، ولادت باسعادت و فرخنده سید جوانان بهشت، آموزگار شهادت و بزرگ پاسدار اسلام حضرت حسین بن علی علیه‌السلام و روز پاسدار مبارک باد💐
270.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨به نام‌ دوست 🌸گشاییم دفتر صبح را ✨بارالها 🌸روزمان را با نام زیبایت ✨آغاز می کنیم 🌸در این روز به ما ✨رحمت و برکت ببخش 🌸و کمک‌مان کن تا بهترین ✨روز را داشته باشیم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🌹🍃🌺
سلام آقاجان🌸 مولای غريبم کاش یک نشانی از شما داشتم کاش می‌دانستم باید کنار کدام جاده چشم به راهتان بنشینم تا بیایید و با یک لبخندتان همه غم‌های عالم فراموشم شود ... آن یار که رفته است برمی‌گردد 🌸
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم << أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ >> این‌ها همان کسانی‌اند که به‌قیمت ازدست‌دادن آخرت، زندگی پست دنیا را خریدند؛ بنابراین، نه از عذابشان کم می‌کنند و نه کمکی به آن‌ها می‌شود! سوره بقره آیه ٨۶
❤️بِاَبی أَنتَ وَ أُمّی یا اَباعَبدالله❤️ از روى حسین تا نقاب افکندند در عالم عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان زدگان غم و درد کشتىّ نجات را به آب افکندند 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🌹 فرخنده میلاد باسعادت ❤️سرور و سالار شهیدان ❤️حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام وروزپاسدار مبارک باد
💠 احادیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد قانع بودن... 🔸 هر كه قانع باشد، عبادتش نيكو شود مَن قَنِعَ حَسُنَت عِبادَتُهُ غررالحکم حدیث7795 🔹 هر كه قانع باشد، طمعش اندك شود مَن قَنِعَ قَلَّ طَمَعُهُ غررالحکم حدیث7974 🔸قانع، از آسيب طمع ها مى رهد القانِعُ ناجٍ مِن آفاتِ المَطامِعِ غررالحکم حدیث1770 🔹عبرت گير، تا قانع شوى اِعتَبِرْ تَقتَنِعْ غررالحکم حدیث2252 🔸قانع باش تا عزيز گردى اِقنَعْ تَعِزَّ ميزان الحكمه ج7 ص 367 🔹تنِ قانع، غنى تر از درياست البَدَنُ القانِعُ أغنى مِنَ البَحرِ جامع الأخبارصفحه 383
✨🌹🌸🌹✨ 💥اعمال ماه شعبان 💥 ۱- استغفار؛ 💢 در هر روز از روزهاى ماه شعبان هفتاد بار بگوید: «استغفر الله الَّذی لا اله الاّ هو الرحمن الرحیم، الحیّ القیّوم و اتوب الیه» ۲- صلوات؛ 💢 هر روز صد بار صلوات بر محمد و آل محمد و صد بار «لا حول و لا قوَّة الا بالله» خوانده شود. ۳- خواندن؛ 💢مناجات شعبانیه و تدبر در آن ۴- در تعقیبات نماز ظهر و عصر؛ 💢 صلوات امام سجاد «علیه السلام» ۵- روزه گرفتن؛ 💢در این ماه هر اندازه که ممکن باشد، سفارش شده است.خصوصا ۳ روز اول و آخر. ۶- صدقه؛ 💢از امام ششم «علیه السلام» نقل شده است که: 🔸 «خداوند؛ صدقه ی این ماه را پرورش می دهد و روز قیامت مانند کوه احد دیده می شود.» ۷- صله ی ارحام؛ 💢معاشرت خوب با مردم و نیکی به پدر و مادر. ۸- امر به معروف و نهی از منکر. ۹- گفتن ذکر؛ 💢هزار مرتبه ذكر «لا اله الا اللّه و لا نعبد الاّ ایاه مخلصین له الدین و لو كره المشركون» گفته شود. ۱۰- با مراقبت و تقوا 💢به استقبال رمضان رفتن. ۱۱- بسیار گفتن؛ 💢«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» ۱۲- خواندن؛ 💢زیارت جامعه ی کبیره. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
. 🔅 ✍️ حکمت چون طلاست 🔹مردی از حکیمی سؤال کرد: اسرار حکمت و معرفت چگونه آموختی؟ 🔸حکیم گفت: روزی در کاروانی مال‌التجاره می‌بردم که در نیم‌روزی در کاروانسرا در استراحت بودیم که یکی از کاروانیان گوش بر زمین نهاد و برخاست و گفت: صدای سُم اسب‌ها را می‌شنوم، بی‌تردید راهزنان هستند. 🔹هرکس هر مال‌التجاره‌ای از طلا و نقره داشت آن را در گوشه‌ای چال کرد. 🔸من نیز دنبال مکانی برای چال‌کردن بودم که پیرمردی را در پشت کاروانسرا در سایه دیواری نشسته دیدم. 🔹پیرمرد گفت: قدری جلوتر برو، زباله‌های کاروانسرا را آنجا ریخته‌اند. زباله‌ها را کنار بزن و مال‌التجاره خویش در زیر خاک آنجا دفن کن. 🔸من چنین کردم. قافله راهزنان چون رسیدند زرنگ‌تر از اهل کاروان بودند. وجب‌به‌وجب اطراف کاروانسرا را گشتند. 🔹پس هرجا که زمین دست خورده بود کَندند و هرچه در زمین بود برداشتند و فقط یکجا را نگشتند و آن مزبله بود که تکبرشان اجازه نمی‌داد به آن نزدیک شوند تا چه رسد مزبله کنار زنند و زمین را تجسس کنند. 🔸آن روز از آن کاروان تنها من اموال باارزش و گران‌قدر خود به سلامت در آن سفر به منزل رساندم و یاد گرفتم اشیای نفیس گاهی در جاهایی غیر نفیس است که خلق از تکبرشان به آن نزدیک نمی‌شوند. 🔹از آن خاطره تلخ ترک تجارت کردم و در بازار مغازه‌ای باز کردم و مس‌گری که حرفه پدرانم بود راه انداختم. 🔸روزی جوانی را که چهرۀ خشن و نامناسبی داشت در بازار مس‌گران دیدم که دنبال کار کارگری می‌گشت و کسی به او اعتمادی نمی‌کرد تا مغازه‌اش به او بسپارد. 🔹وقتی علت را جویا شدم، گفتند: از اشرار بوده و به‌تازگی از زندان حکومت خلاص شده است. 🔸وقتی جوان مأیوس بازار را ترک می‌کرد یاد گفته پیرمرد افتادم؛ که اشیای نفیس گاهی در جای غیرنفیس پنهان هستند. 🔹پس گفتم: شاید طلایی بوده که به جبر زمان در زندان افتاده است. 🔸او را صدا کردم و کلید مغازه را به او دادم. بعد از مدتی که کندوکاو کردم چیزهایی از توحید از او فراگرفتم که در هیچ کتابی نبود. 🔹یافتم صاحب معرفت و حکمت است که از بد حادثه در زندان رفته است. آری! هر حکمتی آموختم خدا به دست او بر من آموخت. 💢حکمت چون طلاست و برای یافتن طلا باید از تکبر دور شد و گاهی مزبله را هم برای یافتن آن زیرورو کرد.