زیباترین عکس
زیباترین عکسی که از تواضع، احترام، بزرگواری و عظمت یک شهید می توان دید، فقط این است.
سردار شهید "علی رضا نوری" قائم مقام لشکر 27 محمد رسول الله (ص) هنگام ادای احترام و بوسیدن دست مادر خود.
شهید نوری بهمن 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید.
فروش مستقیم آثار داودآبادی
فروش آثار منتشر شده حمید داودآبادی، توسط خود مولف
روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت 10 صبح الی 17 عصر
بجز روزهای تعطیل و بارانی
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، خیابان دانشگاه، تقاطع خیابان شهید لبافی نژاد، پلاک 65 طبقه اول
تلفن 66400338 – 021
کتاب های موجود:
* 37 سال: ناگفتههایی از گروگان گیری حاج احمد متوسلیان، تقی رستگار، کاظم اخوان و سیدمحسن موسوی: 10000 تومان
* آسمان زیر خاک: گزیدهی خاطراتی از عملیات تفحص پیکر مطهر شهدا: 5500 تومان
* آنکه فهمید، آنکه نفهمید: خاطراتی کاملاً متفاوت از آدمهای جبهه و پشت جبهه: 5000 تومان
* اخی عباس: ترجمهی عربی خاطرات و یادداشتهای شهید مدافع حرم عباس کردانی: 10000 تومان
* پهلوان سعید: زندگینامه و خاطرات پهلوان ورزش باستانی شهید سعید طوقانی: 10000 تومان
* تبسمهای جبهه: خاطرات باحال و قشنگ بچههای جبهه و جنگ: 12500 تومان
* تفحص: گزارش کامل و خاطرات عملیات تفحص و کشف پیکر مطهر شهدا: 12000 تومان
* جنگ، شعر، عشق و مرگ: خاطرات ناب سرباز عراقی "نصیف الناصری" از جنگ علیه ایران: 14000 تومان
* چادر وحدت: خاطرات سالهای بحرانی انقلاب اسلامی از 1358 تا 1360: 19500 تومان
* خاطر اعلیحضرت آسوده: خاطرات خودگفته دکتر "محمد سام کرمانی" وزیر کشور و اطلاعات حکومت پهلوی: 48000 تومان
* دیدم که جانم میرود: زندگی و خاطرات شهید مصطفی کاظمزاده: 22000 تومان
* سه شهید: گفتوگوی ویژه با خانوادهی شهیدان طیب حاج محمدرضا، سیدعلی اندرزگو و محمدعلی رجایی: 10000 تومان
* سیّد عزیز: زندگینامهی خودگفته حجتالاسلام سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان: 6000 تومان
* شهید بعدازظهر: زندگی و خاطرات مصور شهید مصطفی کاظمزاده: 9500 تومان
* عباس برادرم: خاطرات و یادداشتهای شهید مدافع حرم عباس کردانی: 10000 تومان
* کمین جولای 82: ترجمهی انگلیسی "AMBUSH OF JULY 1982": 10000 تومان
* مثل آب خوردن: شیوههای خاطرهنویسی آسان: 4000 تومان
* ناگفتهها: خاطرات ناگفته و منتشر نشدهی نویسنده از دفاع مقدس، لبنان و بعد از جنگ: 30000 تومان
* نامزد خوشگل من: خاطراتی ناب از دفاع مقدس و بعد از جنگ: 8500 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد اول: کودک و انقلاب: 13000 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد دوم: چادر وحدت: 12000 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد سوم: خرمشهر آزاد شد: 8500 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد چهارم: دیدم که جانم میرود: 7500 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد پنجم: از لبنان تا کردستان: 6800 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد ششم: پهلوان سعید: 10000 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد هفتم: عبور از اروند: 4000 تومان
* مجموعهی "انقلاب، جنگ، صلح": خاطرات کامل نویسنده از کودکی، انقلاب تا پایان جنگ. جلد هشتم: پدر اسماعیل: 8000 تومان
عشق بازی قناری با آقا مصطفی ...
این فیلم جالب را روز گذشته دوست عزیزم آقا میثم @ meysam____313_
به صورت کاملا اتفاقی سر مزار شهید مصطفی کاظم زاده از این قناری گرفته است.
تاثیر مال حرام!
چند سال پیش، حال و روزم خیلی ریخته بود به هم.
به قول معروف: مُخم هَنگ کرده بود!
اون قدر که نه می تونستم بنویسم، نه می تونستم بخونم!
شاید باورتون نشه؛ من که خوره کتاب خوندن و نوشتن بودم، وقتی کتابی رو باز می کردم، اصلا نمی تونستم یک پاراگرافش رو بخونم.
نوشتن که هیچی.
خودکار که دستم می گرفتم، تا نزدیک کاغذ می شد، گیج می شدم و مینداختمش کنار.
پای کامپیوتر هم اصلا نمی تونستم بشینم و بنویسم.
چند ماهی این وضعیت کلافه ام کرده بود.
دست بر قضا، در جایی، مردی وارسته و عارف مسلک را دیدم. وقتی قضیه را برایش گفتم، بدون این که فکر کند، خیلی سریع گفت:
"مال حروم خوردی!"
باتعجب گفتم:
- ببخشید حاج آقا، من تا امروز سعی کردم ذره ای مال حروم توی زندگیم نیاد ...
که گفت:
نه اینکه خودت مال حروم آورده باشی توی زندگیت. برو ببین چند ماه پیش کجا و سر سفره کی عذا خوردی که مشکوک به حروم بوده.
کمی که فکر کردم یادم اومد. گفتم:
- چند ماه پیش، یکی از همسایه هامون فوت کرد. در مراسم شب هفت اون خونشون شام خوردیم. راستش اون طور که من میشناسمش، اهل نماز و روزه که نبود هیچ، وضعیت اخلاقی خوبی هم نداشتند و ...
که باتعجب گفت: پس چرا رفتی خونشون شام خوردی؟
گفتم: خب همسایه بود و خونوادشون دعوت کردن و منم رفتم.
گفت: همینه. اون لقمه حروم بوده و حالت رو خراب کرده.
- خب باید چیکار کنم تا درست بشم؟
- برو به اندازه غذایی که خودت و خونوادت اون جا خوردین، حساب کن و ردّ مظالم بده.
همون روز حساب کردم و ردّ مظالم دادم.
الحمدلله به سرعت حالم خوب شد و دوباره تونستم کتاب بخونم و بنویسم.
حمید داودآبادی
@hdavodabadi