eitaa logo
HDAVODABADI
1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
200 ویدیو
17 فایل
خاطرات و تصاویر اختصاصی دفاع مقدس
مشاهده در ایتا
دانلود
بستۀ کتاب ویژۀ شهرستانها تعداد بسیار محدودی بستۀ کتاب ویژۀ شهرستانی های عزیز آماده کردم که مخاطبین محترم می توانند برای تهیه آن اقدام کنند: 1 - "37 سال" 10 هزار تومان 2 - "راز احمد" همراه با دی.وی.دی (حاوی فیلمها، متن و تصاویر ناب از حاج احمد متوسلیان) 47 هزار تومان 3 - یک جلد کتاب نایاب "کمین جولای 82" (روزشمار گروگانگیری در 524 صفحه) هدیه صلواتی در صورت تمایل به خرید کتابها، لطفا مبلع 74 هزار تومان (57 هزار تومان قیمت کتابها + 17 هزار تومان هزینه پست) را به شماره کارت حمید داودآبادی 6104337956205460 واریز کنید و تصویر آن را به دایرکت بفرستید. انشاءالله در اولین فرصت کتابها برایتان ارسال می شوند.
عجیب ترین کتاب حمید داودآبادی خاطرات وزیر فراماسونر حکومت پهلوی دکتر "محمد سام کرمانی" وزیر کشور و همچنین وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت امیرعباس هویدا در حکومت پهلوی در سالهای دهه 50 بود. او به دلیل عملکردش که به مذاق هویدا و شاه خوش نمی آمد، مورد غضب قرار گرفت و از دولت اخراج شد. سام در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی همراه خانواده اش از ایران گریخت و به آمریکا رفت. او سالها در رستورانها کارگری می کرد تا زندگی خانواده خود را تامین کند. سال 1377 که سام پس از 20 سال به ایران آمد، به واسطه استاد "علیرضا کمره ای"، داودآبادی در آن ایام با او آشنا شد و با راهنماییهای آقای کمره ای، اقدام به ثبت و ضبط خاطرات وی نمود. سام مجددا از ایران به آمریکا رفت ولی مرداد سال 1394 به ایران بازگشت و سرانجام در کشورش فوت کرد و در بهشت زهرا (س) دفن شد. داودآبادی که موفق نشده بود سام را پیدا کند، سرانجام در سال 1396 کتاب "خاطر اعلیحضرت آسوده" را منتشر کرد. سام در این کتاب ورود خود به مجامع فراماسونری ایران را نیز تعریف کرده است. شاید اولین باری باشد که یک فراماسون، خاطرات خود را بازگو می کند. این کتاب که در نوع خود کاملا صادقانه، بیطرف و جذاب است، تاکنون دوبار چاپ شده و مورد توجه مشتاقان تاریخ قرار گرفته است. کتاب خاطرات دکتر محمد سام در 679 صفحه همراه با تصاویر و اسناد منتشر نشده با قیمت 48 هزار تومان توسط نشر نارگل منتشر شده است. در صورت تمایل به خرید کتاب عزیزان تهرانی: مبلع 48 هزار تومان را به شماره کارت حمید داودآبادی 6104337956205460 واریز کنند و تصویر آن را به دایرکت بفرستند. با آنها هماهنگ میکنم که تشریف بیاورند و کتاب را تحویل بگیرند. در صورت درخواست ارسال با پیک، مبلغ 25 هزار تومان هم بابت پیک واریز کنند. عزیزان شهرستانی: مبلغ 60 هزار تومان (12 هزار تومان هزینه پست) واریز کنند و تصویر رسید را همراه با نشانی دقیق و کد پستی و شماره تماس به دایرکت بفرستند تا در اولین فرصت برایشان ارسال گردد.
عشق بازي مي كنم با نام او توی حال و هوای خودم بودم. غرق در دنیا و دنیاییان. دقیقا مثل همیشه. مثل همه. هراس از کرونا ... گریز از مردم و ... گوشیم که زنگ خورد، دوست جدید و عزیزی بود که رفاقتش برایم خیلی ارزشمند است. مهدی آرامی جو وقتی گفت می خواهد بیاید خانه مان، خوشحال شدم. و دقایقی بعد آمدند. مهدی و دوست جوانترش امیرحسین بهرامی. چه هدیه ارزشمندی با خود داشتند. چون ميسر نيست من را کام او عشق بازي مي كنم با نام او منِ کربلا نرفته منِ جامانده از کاروان عاشقان منِ وامانده از قافله دوستان وقتی پرچم زیبا و دلنشین حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) از شام بازآمده را در کنار حرم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به خانه مان آوردند، دلم روشن شد. هیچی نمی تونم در وصف آن شب دلنشین بگم. حسرت زیارت حرم امام حسین (ع) در این دنیا که بر دلم نشست فقط دعا کنید محروم از عشق امام حسین (ع) نمیرم و از شفاعتش محروم نگردم آن دنیا اللهم الرزقنا زیارة الحسین فی الدنیا و شفاعة الحسین فی الآخرة... حمید داودآبادی 1 مرداد 1399
آه ای عکسها راحتم بذارید آخرش این عکسها منو می کُشند دق می دن نمی ذارن راحت زندگی کنم نمی ذارن یادم بره کجا بودم با کیا بودم چیکار کردم نمی ذارن مثل خیلیا که هم نماز اولشون ترک نمی شه هم زیارت عاشوراشون و دکمه پدرسوخته بازی بالای یقه بیخ گلوشون همیشه بسته است، اختلاس کنم! اون روز که این عکسها رو می گرفتم، اصلا فکر نمی کردم این عکسها بتونن دست و پام رو ببندن! نذارن مثل خیلی از دوستان صف اول، بخورم، ببرم و ... شما رو به خدا از من دور شید راحتم بذارین بذارین به درد تنهایی خودم بسوزم و بسازم و بمیرم نفسم رو نگیرین تنگی نفس از داغ شما، در بنیاد شهید معنا نداره جانبازان شیمیایی همچنان پشت در تعیین درصد دکاترۀ معزز بنیاد جانبنزان گیر کردن قلب شکسته از هجر شما که درصد جانبازی نداره روح و روان متلاشی از یاد شما که جانبازی محسوب نمی شه ای عکسها حداقل اجازه بدید بعد 39 سال خسته بشم دردتون جونم رو به لب رسونده قلبم رو به درد آورده روح و روانم رو به هم ریخته آرامش برایم نذاشتین آسایشم رو بر باد دادین شب و روز خواب و بیداری هوش و بیهوشی مستی و هشیاری خماری و نشئگی همه رو قاطی کردید خب منم آدمم خستگی باید در کنم نفس باید تازه کنم تجدید قوا لازم دارم آبی غذایی مالی منالی زندگی حیات خوردن آشامیدن چاپیدن غارت اختلاس حق الناس حق الناس حق الله آه‌ ای‌ یا‌ران‌! به فریا‌دم‌ رسید ورنه‌ امشب‌ مرگ‌ فریا‌دم‌ رسد 1 مرداد 1399 حمید داودآبادی