کتاب باز حرفه ای
پنحشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲
توفیق دست داد تا در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) دوست عزیز "میثم رشیدی مهرآبادی" را زیارت کنم.
آقا میثم یکی از اهل کتاب قدبمی و حرفه ای است که فکر کنم از بچگی در کنار شیشه شیر و قنداق، یکی دو جلد کتاب دستش بوده!
این روزها هم قطعا همواره سر سفره زندگی خانوادگیشان چندین جلد کتاب، واجبتر از نان و سالاد وجود دارد!
خدماتی که این عزیز به فرهنگ کتاب کرده، قطعا از وزیر ارشاد و دست اندرکارانش در زمینه ترویج کتابخوانی در کشور بسیار بیشتر است!
پنجشنبه که همراه خانواده اش برای زیارت مزار شهدا آمده بود، میز کوچکی در حد توانش گذاشته بود که تعدادی کتاب روی آن قرار داشت.
کتابهایی برای اهدا به خلق الله جهت وقف در گردش.
من که هر موقع آقا میثم را می بینم، عطر خوش کتاب از او استشمام میکنم و به خلوص و صداقت و توان بالایش در امور فرهنگی غبطه می خورم و برای سلامتی و سربلندی خود و خانواده اش که همواره همراهش هستند، دعا میکنم.
حمید داودآبادی
خرداد داغ ۱۴۰۲
ارتباط مستقیم با
حمید داودآبادی
رزمنده، جانباز، نویسنده، عکاس و پژوهشگر
در ایتا و تلگرام
@davodabadi61
خوش به حالتون که نبودید!
این شبهای سخت، این عکسها رو که برای هزارمین بار نگاه میکنم، فقط در دلم به شماها میگم:
خوش به حالتون که نبودید با اینا رفیق بشید، سفر کنید، عکس بگیرید، همسنگر بشید، زندگی کنید، همرزم بشید، بجنگید و ...
شاهد شهادتشون باشید!
امروز در هجر دوریشون بسوزید و بسوزید و چاره ای نداشته باشید جز ساختن!
باور کنید، به خدا تحملش سخته.
گول خنده های ظاهریم رو نخورید، سخته!
اگه همین خنده های الکی روی لبام نباشه، دق می کنم و کاش دق می کردم.
آخرین روزهای دی ماه 1365
هنگامه عملیات کربلای 5
بچه های باصفای گردان حمزه
شهیدان :
علی قزلباش - مهدی چگینی
ستار امینی – محسن کردستانی
سلیمان ولیان – احمد بوجاریان
عکاس: حمید داودآبادی
@hdavodabadi
در حسرت موهای تو، آواره ترینم!
من خلوتسر و سبکسر (دچار خودتحقیری نشدم، خواستم محترمانه بگم کچل)، در میان دو فرفری خوش تیپ و سرسنگین!
غلامرضا آقاسی، شاعر آئینی، فرزند شاعر مرحوم حاج محمدرضا آقاسی
جواد موگویی، محقق، پژوهشگر و نویسنده
راستی، منم آق بابا ...
نه ببخشید،
نفر وسط، حمید داودآبادی که از عصبانیت و حسادت دارم لهشون می کنم!
خرداد ماه سه سال پیش، شهرستان پیشوا