eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه بود داروی مسکنی بود بر زخمهای کهنه ی خانوادگی. همین دیشب که تلفنی با عمووحید حرف میزدم،میگفت حال پدربزرگ بهتر است و از دیدن عکسهای عروسیما،که بابا و عمومحمود کنار هم ایستاده اند، احساس خوشبختی کرده و به زعم خودش،با خیال راحت میتواند دست و دل از دنیا بشوید. عمو که اینها را میگفت،بغض مردانه اش را پشت کلمات پنهان میکرد. اما من متوجه بودم،شرایط سخت عمو را.. مسیح دستش را جلوی صورتم تکان میدهد :+کجایی؟؟ سرمـ را بالا میآورم. :_هوم؟ هیچ جا،هیچ جا...یعنی همینجا..چی میگفتن حالا ؟ :+میگف خیلی وقته از ثبتنامت میگذره،اگه نمیخوای باید کلاسارو کنسل کنی. سرمـ را پایین میاندازم. مسیح با طمأنینه صدایم میزند :+نیکـــی؟ لحن آرا َمش،آب میشود بر آتش قلبمـ. فکر نمیکردمـ روزی یادآوری خاطرات گذشته اینقدر سخت باشد. این چند ماه اخیر که آنقدر برایم پر از دردسر بود که به گمانم به اندازهی ده سال گذشته است. سرمـ را بلند میکنم و به مردمکهای براقش خیره میشوم. +:غذاتو بخور آرامِش کلامش،به یکباره همه ی وجودم را فرا میگیرد. به همین سادگی با شنیدن صدایش،فارغ از رنجهای گذشته و نگرانیهای آینده... مشغول خوردن میشوم. صدای مسیح باعث میشود سرم را بلند کنم. :+کی ثبتنام کردی؟ :_آذر ماه :+پس چرا نرفتی؟ :_راستش من لازم نمیدونم یاد گرفتن رانندگی رو..بابام خیلی اصرار داشتن،میخواستن من مشغول بشم،یعنی سرم شلوغ بشه خودشون هم ثبت نام کردن :+قطره چکونی اطلاعات میدی من کنجکاو میشم. واسه چی عمو میخواست سرت شلوغ بشه؟ سرم را پایین میاندازم. :_تا فکر و خیال نکنم... :+فکر و خیال چی؟ به نظرم تا همینجا کافیست.. زیاده روی و دهن لقی کردهام. نقطه ی تاریکی در زندگیم نیست اما لزومی هم ندارد مسیح از خواستگاری سیاوش باخبر بشود. ناخودآگاه از واکنشش میترسم. سرم را بلند میکنم. :_کلا دیگه...حالا خیلی هم مهم نیست...فردا میرم ثبتنامم رو لغو میکنم. :+نه،این کارو نمیکنی.. با تعجب نگاهش میکنمـ. آمرانه دستور میدهد. :+میدونم نیازی به یاد گرفتنش نداری.. منم با این موضوع موافقم که اگه افتخار بدین بنده،رانندهی شخصیتون باشم و هرجا علیاحضرت امر کردن برسونمشون..ولی به هرحال لازمه که بلد باشی... شاید یه روزی به دردت بخوره.... از حرفها و لحنش خنده ام گرفته،اما میگویم :_آخه پسرعمو.. تو این روزای شلوغ که کلی کار دارم،وقت و انرژی واسه رانندگی نمیمونه برام.. مسیح چشمکریزی میزندـ :+بسپارش به من! 🎗🎗🎗🎗🎗🎗🎗 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸