#عهدنوڪرے
#السلامعلیڪیابقیةاللهفیارضه✋❤️
چنین نوشتہ خدا در شناسنامہے دل
منم غلام و بنده زادهے خورشید
سلام مےدهم از عمق این دلِ تاریڪ
بہ آخرین پسر خانوادهے خورشید
#صباحکم_مهدوی
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتدویست🪴
🌿﷽🌿
بین گریه های دختر صدای
چند نفر را از توی حیاط شنیدم که فریاد می کشیدند: چرا کسی به
فکر ما نیست همه دارن قتل عام میشن، عراقی ها همین طور
دارن جلو می یان، از صبح فقط آتیش ریختن تامارو زمین گیر
کنن
بقیه کار پانسمان را سپردم به بچه ها و به حیاط مسجد دویدم. داد و
فریادهای ، چهار مرد جوان بود که بین بیست تا بیست و پنج
سال سن داشتند. سر و رویشان خاکی و موهای شان ژولیده و در
هم بر هم بود، یکی از آنها که قد بلند و جثه ایی لاغر داشت و
شلوار لی گشاد و پیراهن مردانه اش به تنش زار می زد، از همه
بیشتر حرص می خورد. برای جمعیتی که دورشان را گرفته
بودند، حرف میزد و وضعیت خطوط درگیری را تشریح می کرد.
من که جلو رفتم اسلحه اش را بالا گرفته بود و می گفت: ببینید تیر
نداره. من با چی بجنگم دست های خائن تو کاره، ما اگه مهمات
داشتیم اینا رو عقب می روندیم. اگه اسلحه و مهمات دارین بدین ما
ببریم. هر جا میریم میگن نیس. شما خبر ندارین توی خط چی می
گذره، بچه ها گرسنه و تشنه جلوی عراقی ها وایسادن. همه دارن
از پا در میدان. شاید بشه گرسنگی رو یه جور تحمل کرد ولی
تشنگی رو نه........
من از بین جمعیت پرسیدم: عراقی ها تا کجا جلو اومدن؟
گفت: وقتی ما اومدیم دیگه به شهر رسیده بودند. همین طور دارن
جلو می آن تا شهر رو تصرف کنن، ما نمی تونیم دست رو دست
بذاریم شهر از دست بره. ما نیرو نداریم
انگار که منتظر بودم چنین حرفی بزند، مثل کسی که برق او را
گرفته باشد، بلند گفتم: من حاضرم بیام. من بیام؟
جوان یک دفعه مثل اسپند رو آتش از جا پرید و پایش را محکم به
زمین کوبید. بعد همان طور که اسلحه اش را بالای سرش می برد
و تکان می داده با نگاه تیزش چشم غره ایی به من رفت و داد زد:
تو کجا بیای؟ بیای وبال گردن ما بشی؟ چند نفر هم مراقب تو باشند؟
ما نیروی مرد می خواهیم
از اینکه این طور جلوی جمعیت بهم توپید، خیلی ناراحت شدم. تا
این لحظه غصه میخوردم چرا این نیروها باید هم جانشان را بدهند
و هم مستاصل و سرگردان دنبال امکانات باشند، حالا هم که این تو
ذوقم زد، حالم بیشتر گرفته شد. حاج آقا نوری به جوان گفت: پسرم
ما برایتان نیرو هماهنگ می کنیم. آب و غذا هم می فرستیم.
توگل تون به خدا باشد، وحدت تان را حفظ کنید. هم نیروهای
مردمی، هم ارتشی ها و هم سپاهی ها باید به دستورات
فرمانده هانتان عمل کنید و
در فاصله ایی که حاج آقا نیروها را دلداری می داد، محمود فرخی
به همراه چند نفر دو صندوق فشنگ کلت و ژسه، خشاب های پر
فشنگ و تعدادی گلوله آرپی جی توی وانت شان گذاشت. یکی، دو
نفر دیگر هم چند تا دبه آب و دو، بقچه نان و تعدادی کنسرو به
آنها دادند
دلم می خواست به خبرهایی که آن جوان از وضعیت خطوط به
حاج آقا می داد، گوش بدهم اما رعنا نگار صدایم کرد و گفت: بیا
کار داریم، رفتم سراغ مجروح هایی که کف درمانگاه خوابانده
بودند ولی توی دلم آشوب بود
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#کتابدا🪴
#قسمتدویستیکم🪴
🌿﷽🌿
آن جوان ها که رفتند یک عده دیگر آمدند. این ها هم حرف ها و
رفتارشان مثل قبلی ها بود توی حیاط مسجد چند نفر ایستاده بودند
و داد و بیداد می کردند. می گفتند: چرا مردم را نگه داشتین ؟
زودتر بفرستین برن. نذارین اینا اسیر بشن
مردهای مسجد سعی می کردند، این چند نفر را آرام کند. نمی
خواستند مردم بترسند و جو نا آرام شود. اما فایده ایی نداشت. این
چند نفر بریده بودند. می گفتند چند روزه تو خط درگیریم. روز ما
اونا رو می زنیم عقبه شب که میشه نیروها آنقدر خسته می شوند
که توانی برای جنگیدن ندارند. عراقی ها از این فرصت استفاده
می کنند و می آیند جلو، تمام مواضع ما رو اشغال میکنن که هیچ،
پیشروی هم می کنن. ما اسلحه نداریم، تجهیزات کافی نداریم. تن
بچه هامون جلوی تانک هاست
آقای مصباح می گفت: نباید رعب و وحشت تو دل مردم بندازید
چرا اینجوری میکنن؟ توكل ما به خداست. اسلحه نداریم، ایمان که
داریم امام رو که داریم
با اینکه دلم می خواست توی مسجد بمانم تا اگر علی می آمد او
را ببینم ولی به خواست آقای نجار از مسجد بیرون آمدیم خبر
آورده بودند اطراف حیدریه را کوبیده اند و مجروح ها را به
حیدریه برده اند. : تا آنجا راه زیادی نبود. عده ای از مردم هم در
حیدریه پناه گرفته بودند. رفتیم، توی کوچه ایی پیچیدیم
آقای نجار دو، سه تا معاینه اول به مجروحها گفت که باید خودشان
را به بیمارستان برسانند. بعد ترکش را از پای پسر هجده نوزده
ساله ایی بیرون کشید و بخیه کرد و من جراحت را بستم. پیشانی
پسر بچه ایی که ترکش خورده بود را نگاه کرد. ترکش فقط پوست
را
خراسانده و رد شده بود، جراحت این را هم پانسمان کردیم. نوبت
به دختر بچه ده دوازده ساله ایی رسید که ترکش بزرگی پشت
ران پایشی را شکافته بود. دخترک گریه می کرد و اجازه نمی
داد، زخمش را بخیه بزنیم. حق با او بود. سوزن به سختی در پوستش
فرو می رفت. مادر او برخلاف مادر آن پسر بچه خیلی آرام
بود و با دلداری دادن دخترش کمک زیادی به ما کرد. وقتی
میخواستیم از حیدریه بیرون بیاییم، جوانی وارد آنجا شد و شروع
کرد به داد و فریاد کردن او هم مثل کسانی که در مسجد جامع دیده
بودم حرف می زد و می گفت: عراقی ها دارن میان شهر داره از
دست می ره
حال خیلی بدی پیدا کردم. همه میگفتند: شهر داره سقوط می کند.
وحشت و اضطراب وجودم را گرفت. مردم هم در کمتر از
ثانیه ایی هیاهو به پا کردند
بعضی ها از ما می پرسیدند: حالا چی کار کنیم؟ این چی داره
میگه؟ عراقی ها تا کجا جلو اومدن؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوادار باغیرت اینه که خارج از کشور زیر بار هتاکی و تهدید و ناسزای یه مشت خناس مزدور و آدم کش بیای کشورت و وطنت رای بدی 👏
➥ @hedye110
29.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تلک قضیه و تلک قضیه
❌ بازخوانی انتخاباتی از آهنگ معروف تلک القضیه
خیلی قشنگ بود....
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زندگی ما آدما این شکلیه
➥ @hedye110
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
﷽🕊🌹 #سلام_امام_زمانم 🌹🕊﷽
🌾 دست مرا بگیر ببین ورشکسته ام
🌿 آب از سرم گذشته و من دست بسته ام
🌼 کار مرا حواله نده دست دیگری
🌷 محتاجم و فقط به تو امید بسته ام
🕊🌼 #اللهم_عجل_لولیک_الفـرج 🌼🕊
🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹
🌺🌷🌹
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
4_5983523715508339791.mp3
1.78M
🔸ترتیل صفحه 15 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام ماهور
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
☘️☘️☘️☘️
➥ @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتدویستدوم🪴
🌿﷽🌿
نمی دانستم چه جوابی باید به آنها بدهم. آقای تجار جوان را کناری
کشید و گفت: چرا اینجوری گفتی؟ نباید فضا رو مشوش میکردی
جوان گفت: نه باید بگم. همه مردم کشته می شن. همه اسیر
میشن. باید راستش رو به مردم بگویم
آقای نجار حرف آقای مصباح را تکرار کرد و گفت: حالا راستش
رو هم گفتیم، رعب و وحشت ایجاد بکنیم که چی بشه؟ جز اینکه
وضع رو بدتر می کنه؟ کاری از پیش نمی ره. بذار مردم با آرامی
از شهر خارج بشن، ما اینا رو خارج می کنیم ماهی با آرامشی
جوان که دیگر دست از قیل و قال برداشته بود، گوشه ایی ایستاد.
من هم به مردم گفتم نگران نباشید. آرامش خودتون رو حفظ کنید،
اوضاع این قدر هم بحرانی نیست. بچه ها تو خط در گیرند. انشاالله
همین روزها جنگ تموم میشه، برمی گردیم خونه هامون
موقع بیرون آمدن از حیدریه آقای نجار از جوان خواست همراه ما
بیاید. می خواست او با پیش مسجدی ها بپرد، شاید آنها تصمیمی
بگیرند و وضعیت مردم را مشخص کنند
توی مسجد هنوز بحث رفتن یا ماندن مردم داغ بود. دیروز
عراقی ها تا فلکه راه آهن جلو آمده بودند و همین مسأله
نظامی های روحانی ها و معتمدین مسجد را نگران کرده بود، از
بین آنها آقای مصباحی، شیخ شریف و سرگرد شریف نسب را می
شناختم. در واقع توی این چند روز با آنها آشنا شده بودم
با دختر ها توی حیاط ایستادیم و به حرف ها و نقل قول ها گوش
گردیم. توی آن ازدحام هر کس چیزی می گفت: - تا پشیمونی به
بار نیومده باید محله ها رو تخلیه کنیم
نمیرن بابا. به هیچ زبونی حاضر به ترک خونه هاشون نیستن. -
به زور اسلحه هم که شده باید بیرونشون کرد. بترسونیدشون. نمی
دونم، هر کاری که لازمه بکنین
تا پل سرپاست باید فکری کرد. اگه پل رو بزنن و راه ارتباطی
قطع بشه، دیگه نمیشه کاری کرد.
بالأخره توی این جر و بحث ها تصمیم گرفتند چند گروه از زنها و
مردها تشکیل بدهند و توی محله هایی که به خطوط درگیری
نزدیک ترند، پخش کنند. افراد گروه ها مردم را متقاعد کند که باید
از شهر بروند. همان موقع هم کامیونها آماده باشند، مردم را سوار
کنند و حداقل آنها را تا آن طرف پل برسانن...این صحبت ها به سرانجام برسد، کامیون جلوی در بود، اعلام
کردند آنهایی که کار ندارند برای تخلیه مردم بروند. با اینکه اصلا
دلم به این کار رضایت نمی داد ولی چاره ایی شود. باید به خودم
می قبولاندم که در شرایط فعلی این بهترین کار است. رفتم و سوار
کامیون شدم. سه، چهار تا دختر دیگر که فقط آنها را در جریان
رفت و آمدیم به این طرف و آن
طرف دیده بودم، بالا آمدند، سه، چهار مرد هم سوار شدند و
کامیون به طرف محله طالقانی به راه افتاد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
مسعود پزشکیان
10.000.000
ازپزشکیان نباید ترسید از جهل ونادانی مردم باید ترسید
معاویه:👇🏻
قوی تر از ذوالفقار علی سراغ داری؟
عمروعاص :👇🏻
آری جهل مردم...!
مردمی که ۸ سال خواری وذلت رو تجربه کردن ..
مردمی که ۸ سال بی آبی و بی برقی رو تجربه کردن
مرمی که چند برار شدن قیمت بنزین رو تجربه کردند
مردمی که اختلاس ودزدیهای مقام ها واقوام انهارا دیدند..
مردمی که هشت سال تعطیلی کارخانه ها .کارگاهها و...و... روتجربه کردن
مردمی که خرابی وکساد بازارها .گرانی مسکن .بیکاری .نداری وفقر رودر دوره روحانی تجربه کردن
مردمی که روزانه مرگ ۷۰۰تا ۸۰۰ نفر ازمرگ عزیزان خود را به دلیل بیماری کرونا و تهیه نکردن ووارد نکردن عمدا واکسن کرونا توسط روحانی رو با چشمخود دیدن
مردمی که سند ۲۰۳۰ و برجام رودیدن
مردمی که ذلت و خواری وزانو زدن وزیرخارجه کشور اقای ظریف رو دربرابر غرب و کشور عربستان را تجربه کردند ...
وبا این کار ظریف.. کلا ارزش و اعتبار تمام ایران و دین وآبرو وفرهنگ هزار ساله ایران در برابر غربیهای تازه به دوران رسیده زانو زد
و بازهم همین مردم وبازهم همین مردم😔به دنبال تکرار این تاریخ کثیف هستند ..!
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اینکه رأی دادم، اما این مرد رو دیدم کم آوُردم!💔
بفرست واسه کسایی که هنوز رای ندادن.
رفیق این جنگ بین حق و باطله. پاشو واسه امام زمانت یه قدم بردار.
بسم الله
@hedye110