eitaa logo
کانال شکر گذاری و حس خوب 🌹🍃
7.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
170 فایل
برای ثبت بهترین حس های خوب با ما همراه باشید🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
رادیومرسی 😍😊😉👆👆👆
امروز با شکیبایی و مداومت و در پناه قدرت عشق اقدام به پالایش درونم میکنم و میدانم شعور و آگاهی موجود در کائنات رهایی و بی کرانگی را برایم به ارمغان می آورد ...! 💟 خداوندا سپاسگزارم🙏 این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمایید.
👤دکتر حسابی : لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ! از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم. در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ.. ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
✍وقتی خدا خواست یوسف را از زندان نجــات دهــد صاعـقه‌ای نــفرستـاد تـا درِ زنـــدان را از جـای بــکند بلکه در آرامش شـب درحالیکه پـادشــاه خـواب بــود رؤیایی بسوے او روانه کرد پس بـه خدایت اطمینان داشـــته باش اِنّ مـَعَ العـُسْرِ یـسْراً همانا پس از سختی آسانی است ⠀‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌾کشاورزی يک مزرعه ی بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود. 🌾هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد. 🌾پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد. 🌾روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش. در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد... 🌾وقتي کينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت! بهتر است ببخشيم و بگذريم
✨خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد. پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. 💫 اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به خدا می سپارم. 🌟 خدایا فقط تو ما را کفایت است. ریشه های قالی را تا می کنیم تا سالم بماند ولی ریشه ی زندگی یکدیگر را با تبر نامهربانی قطع می کنیم و اسمش را می گذاریم ؛ برخورد منطقی دل می شکنیم؛ و اسمش می شود فهم و شعور چشمی را اشکبار می کنیم؛ و اسمش را می گذاریم حق غافل از اينكه ... اگر در تمام این موارد فقط کمی صبوری کنیم؛ دیگر مجبور نیستیم عذرخواهی کنیم ریشه ی زندگیِ انسانها را دریابیم و چون ریشه های قالی محترم بشماریم گاهی متفاوت باش را از خورشيد بیاموز را بی محاسبه پخش کن عاشق ترین آدمها را دیدم که حتی یه دونه استوری هم نمیزارن خیرترین آدمها رو دیدم که هیچ کسی نمی شناسشون با معرفت ترین رفیقا رو دیدم که دم از رفاقت نزدن هیچ وقت پولدار ترین آدم های رو دیدم که یه ماشین معمولی سوار می‌شدند خلاصه اینکه گول ظاهرِ زندگی آدم ها رو نخورید ... چیزهای واقعی نمایشی نیستن ...!
✅میکس آرامش‌بخش و آگاهی‌دهنده ✅کنترل ذهن = کنترل زندگی به اندازه ای که بتونیم ذهن‌مون رو کنترل کنیم🧠 به همون اندازه می‌تونیم به اهدف‌مون برسیم
✅قاضی یا معلم ✍شخصی آشنا از معلمی پرسید:شما که قاضی بوديد، چرا قضاوت را رها كرديد و معلم شديد؟ ايشان جواب داد:چون وقتی به مراجعين و مجرمينی كه پيش من می‌آمدند، دقيق می‌شدم، می‌ديدم اکثرا كسانی هستند كه يا آموزش نديده‌اند يا دیدگاه درستی ندارند. پس به خودم گفتم: به‌جای پرداختن به شاخ و برگ، بايد به اصلاح ریشه بپردازیم. ما به معلم دانا، بیش از قاضی عادل نیازمندیم.
📚 در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است . به او گفت چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی ؟ جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟ آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.