سه عامل مهم درقانون جذب
1-قدردانی وشکرگزاری
2-ایمان به دریافت خواسته ها
3-شادی وخنده
یکی ازنکته های قانون جذب درزندگی این است که به نکته های مثبت دیگران هم توجه کنیم تاآن ویژگی هاهم به زندگی ماواردشود
وقتی چیزی رادرزندگی میخوای جذب کنی حواست باشدکه رفتارت باگفتارت تضادنداشته باشد.
بایدنسبت به پول حس خوبی داشته باشیدتاثروت لازم راکسب کنیدوازبکاربردن جملات منفی نسبت به پول خودداری کنید.
شکرگزاری بهترین راهیست که میتوانیدبه خواسته هایتان برسید.
برای رسیدن به خواسته هایت بایداحساس کنی به آن رسیده ای وآن رادریافت کرده ای
مردم ژاپن یک ضرب المثل بسیار جالب دارند که اساس توسعه کشورشون قرار گرفته :
بخاطر میخی نعلی افتاد
بخاطر نعلی ، اسبی افتاد
بخاطر اسبی ، سواری افتاد
بخاطر سواری ، جنگی شكست خورد
بخاطر شكستی ، مملكتی نابود شد
و همه اینها بخاطر كسی بود كه میخ را خوب نكوبیده بود...
یادمان باشد هر كار ما، حتی كوچك،
اثری بزرگ دارد كه شاید در همان لحظه ما نبینیم.
از افلاطون پرسيدند :
شگفت انگيز ترين
رفتار انسان چيست؟
پاسخ داد :
از كودكى خسته مى شود
براى بزرگ شدن عجله مى كند
و سپس دلتنگ
دوران كودكى خود مى شود
ابتدا براى كسب مال و ثروت
از سلامتى خود مايه مى گذارد
سپس براى باز پس گرفتن سلامتى
از دست رفته
پول خود را خرج مى كند
طورى زندگى مى كند كه انگار
هرگز نخواهد مرد
و بعد طورى مى ميرد كه انگار
هرگز زندگى نكرده است
انقدر به آينده فكر مى كند كه
متوجه از دست رفتن
امروز خود نيست در حالى كه
زندگى گذشته يا آينده نيست
زندگى همين حالاست....
دزدان سحرخیز!
❄️ داستان معروفی است از بوذرجمهر و پادشاه معاصرش انوشیروان. میگویند بوذرجمهر همیشه این پادشاه را به سحرخیزی نصیحت میکرد و خودش هم صبح زود میآمد؛ شاه هم خوشش نمی آمد که به این زودی بیاید؛ آخرش گفت من یک نقشه ای میکشم که این دیگر مزاحم نشود.
❄️ به افرادش گفت هنگام سحر که او از خانه اش بیرون می آید و حرکت میکند شما بروید تمام لباسهای او را و هرچه دارد از وی بگیرید که او دیگر این کار را نکند. همین کار را کردند. بین راه، هنوز هوا تاریک بود، او را گرفتند، لختش کردند، پولها و لباسهایش را گرفتند و رهایش کردند.
❄️ مجبور شد به خانه برگردد، لباس دیگر بپوشد، آماده بشود و بیاید. آن روز دیرتر از روزهای دیگر آمد. شاه از او پرسید تو چرا امروز دیر آمدی؟ گفت امروز حادثه ای برایم پیش آمد. حادثه چیست؟ من با دزد برخورد کردم و دزد مانع شد، چنین و چنان کرد، رفتم خانه و بالأخره یک ساعت تأخیر شد.
❄️ گفت جنابعالی که میگفتید: «سحرخیز باش تا کامروا باشی»، چطور شد؟ گفت: دزد از من سحرخیزتر بود.
پانزده گفتار، ص: 105 و 106
بـراى شاد زيستن بايد بگذارى
هر آنچہ مى آيد
بيايد و هر آنچہ ميرود، بـرود...