کانال شکر گذاری و حس خوب 🌹🍃
دریاجان گلم تولدت پرتکرار باآرزوی بهترینها برای توعزیزدل❤️😍😘
سلاااااام خوبی عزیزدلم
روزت سرشار از عشق و آرامش
مرسی از عشقتون سپاسگزارم ❤️🌹🍃
حرفهای دلنشین❤️
اگر آرامش میخواهی
مراقب مردم نباش.
اگر ادب میخواهی در کار کسی دخالت نکن.
اگر پند زندگی می خواهی
در برابر آدمهای احمق سکوت کن.
گذشته فراموش نمیشه
مگر اینکه آیندهت اون چیزایی باشه
که تو گذشته میخواستی بهش برسی...👌👌
به روزگار گفتند:
چرا رویِ چرخ و فلکِ تو
بعضیا بالان و بعضیا پایین؟
لبخند زد و گفت :
نگران نباش می چرخد!!!!
دور گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائما یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نه ای از سِرِ غیب
باشد اندر پرده بازی هایِ پنهان غم مخور
#انگیزشی
رشد کردن یعنی:
یاد یگیریم که برای ارتباط به افرادی که به عمد در دسترس نیستند، دست و پا نزنیم.
شجاعت این را داشته باشیم که داستانمان را با کسی که به او اعتماد داریم، در میان بگذاریم.
بتوانیم رشته ی افکار منفی خود را پاره کنیم تا نگذاریم ما را در خود غرق کنند.
به نقطه ای برسیم که دیگر هر فکری که به ذهنمان خطور کرد را باور نکنیم.
❤️قدم هایی برداریم تا کمی خودآگاهی به زندگی ناخودآگاه و خودکار خود اضافه کنیم.
قادر باشیم قبل از هر حرکتی، کمی مکث کرده و شرایط را واقع بینانه بررسی کنیم.
به اندازه کافی شجاع باشیم تا گفتگویی را که همیشه از آن اجتناب میکردیم انجام دهیم.
بدون اینکه خودمان را سرزنش کنیم، مسئولیت کارهایمان را برعهده بگیریم
همسر ملانصرالدين از او پرسيد: فردا چه مي كني؟
گفت: اگر هوا آفتابي باشد به مزرعه مي روم و اگر باراني باشد به کوهستان مي روم و علوفه مي چينم.
همسرش گفت: بگو ان شاءالله
ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا باراني!!
از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد و اورا گرفتند و كتك زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسيد و نه به كوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: كيست؟
ملا گفت: ان شاءالله كه منم!
همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها
خداوند در قران می فرماید:
«و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛»
هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» (کهف/ 23-24).
برای رسيدن به کبريا بايد نه " کبر " داشت نه "ریا" !!
مردی وارد داروخانه شد وبا لهجه ای ساده گفت :
کرم ضد سيمان دارين ؟
متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز گفت:
بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجی ميخوای يا ايرانی؟
خارجيش گرونه ها گفته باشم !
مرد نگاهی به دستانش کرد و رو به روی فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم .....
اگه خارجيش بهتره ، خارجيشو بده!
لبخند روی لبان متصدی يخ زد !!!
واقعا چه حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است.
چراکه نميداند بعد از بازی شطرنج
شاه و سرباز را دريک جعبه می گذارند .....
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است ...
جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه "قبر" است .....
مواظب باشم که : «تقوا»با یک «تق» «وا»نرود !!!!!
برای رسيدن به "کبريا" بايد نه "کبر" داشت نه "ريا " !