eitaa logo
کانال شکر گذاری و حس خوب 🌹🍃
7.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
170 فایل
برای ثبت بهترین حس های خوب با ما همراه باشید🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✅درس مهم انعکاس باورها عرشیانفر
4_5807899122635637433.mp3
15.51M
✅درس مهم انعکاس باورها عرشیانفر
خانم خاکزاد: ا🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸 ا🌿🌼🌿🌸 ا🌺🌿 🕊 ا🌸 🕊 ا🌿 🌺بااین دعا،روز خودراشروع کنید که باعث مبارکی کارهایتان در روز شود.....🌺 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَ مَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ.✨ 🌿 🌸 🕊 🌺🌿 🕊 🌿🌼🌿🌸 🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
❣ سلام انرژی مثبتی هااااا....😍🙋‍♀️ ⚡️معمولا رنجش ما از رفتار دیگران به دلیل جنبه‌ی حل نشده‌ای در درون خود ماست! هنگامی که خصلتی را داریم که برایمان حل نشده‌ است، رویدادهایی را به زندگی خود جلب می‌کنیم تا در تملک و در آغوش کشیدن آن وجه مطرود ما را یاری کنند. ما نقطه ضعف‌های خود را به دیگران نسبت می‌دهیم و مطالبی را به دیگران می‌گوییم که در واقع باید به خود بگوییم! جهان آینه ایست که پیوسته ویژگی‌هایمان را به خودمان منعکس می‌کند. آن هنگام که درک کنیم هر آنچه در دیگران می‌بینیم در خودمان داریم، کل دنیایمان دگرگون می‌شود... 💠 جمله تاکیدی امروز : امروز قلبم را لبریز از بخشش، عشق و شادمانی میکنم، بگونه ای که وجودم باعثِ بالا رفتنِ ارتعاشات هر آن کسی شود که ملاقات میکنم.🍃🍃
❣️❣️❣️ خدایا شکرت که روزهای خوب تو راهه ... شکرت که بزودی همه چیز روبراه میشه ! با حس خوب بنویس : خدایا شکرت ❣️❣️❣️
❣️❣️❣️ 🌼معبودم ! امروز به شکرانه نوازش دستانت سراپا شور و عشق هستم ، این حال خوب را ،با هیچ سرمایه ی دنیایی عوض نمیکنم. تو آنقدر بزرگ ومهربانی که امید به زندگی را زمزمه کردی و برایم جاده ی ناهموار زندگی را هموار و بدون سراب ساختی و مرا درآغوش گرمت گرفتی و برای پرواز به اوج .... مرا یاری کردی. بندگانت در زمزمه های نیمه شب هایشان ، تو را صدا میزنند که : خدایا چرا مشکلاتمون ما را رها نمیکند و تو چقدر زیبا میگویی: که آیا خواندین مرا ؟ آیا به منم فرصت عاشقی دادین ؟ و گفتی به بازار شلوغ دل شکسته ی همه شما ، تنها من خریدارم.... 🌼خودت را از من مگیر ... حتی اگر خطا کردم... خطایم‌ را به من بفهمان ولی باش... که بی تو هیچم. ❣️❣️❣️
8431557987.m4a
11.31M
رفع استرس وجعبه نگرانی ها جعبه ارزوها
🌼ســلام 🍁صبح پنجشنبه تون بخیر 🍂صبح بوی زندگی 🌼بوی راستگویی 🍁بوی دوست داشتن 🍂و بوی عشق و مهربانی می‌دهد 🌼دوست خوبم ; 🍁هر کجا هستی باش... 🍂آسمانت آبی 🌼دلت از غصهٔ دنیا خالی 🍁لطف خدا شامل حالت و 🍂روزتون سراسر خیر و برکت
📚 مرد بزّازی بود که برای فروش پارچه به دهات اطراف می‌رفت و آنها را می فروخت. یک روز بزّازِ ، داشت از یک ده به ده دیگر می‌رفت، وقتی از آبادی خارج شد و به راه بیابانی رسید، سواری را دید که آهسته آهسته می‌رفت. مرد بزّاز که بسته‌ی پارچه ها را به دوش داشت، بسیار خسته بود پس به سوار گفت: "آقا، حالا که ما هر دو از یک راه می‌رویم، اگر این بسته را روی اسب خودت بگذاری از جوانمردی تو سپاسگزار خواهم بود ." سوار جواب داد:"حق با تو است که کمک کردن ، کار پسندیده ای است امّا از این متأسّفم که اسب من دیشب، کاه و جو نخورده و تاب و توان راه رفتن ندارد." مرد بزّاز گفت: "بله، حق با شماست." و چند قدم دیگر پیش رفتند که ناگهان از کنار جاده، خرگوشی بیرون دوید و پا به فرار گذاشت. اسب سوار وقتی خرگوش را دید، شروع کرد دنبال خرگوش تاختند. مرد بزّاز وقتی دویدن اسب را دید به فکر فرو رفت و با خود گفت:"چه خوب شد که سوار،کوله بار مرا نگرفت وگرنه ممکن بود به فکر بدی بیفتد و پارچه های مرا بِبرد و دیگر دستم به او نرسد". اسب سوار هم پس از اینکه مقداری رفته بود به همین فکر افتاد و با خود گفت:"اسبی به این خوبی دارم که هیچ سواری هم نمی‌تواند به او برسد، خوب بود بسته‌ی بار بزّاز را می‌گرفتم و می‌زدم به بیابان و می‌رفتم". سپس سوار، اسب را برگردانید و آرام آرام برگشت تا به بزاز رسید و به او گفت: "راستی هنوز تا آبادی خیلی راه داریم، خدا را خوش نمی‌آید که تو پیاده و خسته باشی و من هم اسب داشته باشم و به تو کمک نکنم، حالا بسته‌ی پارچه را بده تا برایت بیاورم." مرد بزّاز گفت : "برو ، آنچه که تو به آن اندیشیده ای ، من هم از آن غافل نبوده‌ام." مرزبان نامه
📚 داستان کوتاه روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم. مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید: شماها چه کار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما دعاهای مستجاب شده و الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم . مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟!!! فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکرت . برای هر نعمتی خدا رو شکر کنید
زندگی ات را بر مبنای ترس بنا نکن؛ بی ‌هیچ واهمه‌ای زندگی کن. تنها در این صورت است که به معنای واقعی کلمه، زندگی کرده ای... ترس، تو را بسته نگه می دارد و مانعِ باز شدن و شکوفایی ات می شود. ترس موجب می شود که پیش از اقدام به هرکاری، هزار و یک نگرانی و دغدغه راهِ تو را سد کنند. دغدغه ها و وسواس ها، تو را سردرگم تر می کنند. این ها سیاه چاله های کهکشانِ روح تواند. انسان جایزالخطاست؛ خطا کردن، لازمه ی انسان بودن و نیز انسان شدن است. فقط یک چیز را در خاطر داشته باش: سعی کن خطاهای خود را تکرار نکنی. تکرارِ خطاها نشانه ی حماقت است.