🔮✨✨🔮
#داستان_بسیار_زیبا
"مردانگی"
او "دزدى ماهر" بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند.
روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.
در حین صحبتهایشان گفتند:
چرا ما همیشه با "فقرا و آدمهایى معمولى" سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به "خزانه سلطان" بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.
البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود.
آنها ...
تمامى "راهها و احتمالات" ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام "بهترین راه ممکن" را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.
خزانه "مملو از پول و جواهرات قیمتى" و ... بود.
آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام "طلاجات و عتیقه جات" در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند.
در این هنگام چشم سر کرده باند به "شى ء درخشنده و سفیدى" افتاد، گمان کرد "گوهر شب چراغ" است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد "نمک" است!
بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت "خشم و غضب" دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند.
خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟
چه "حادثه اى" اتفاق افتاد؟
او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت:
افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما "به هدر رفت" و ما "نمک گیر سلطان" شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود "مال و دارایى پادشاه" را برد، از مردانگى و مروت به دور است که "ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ..."
آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد "دست خالى" به خانه هاشان باز گشتند.
صبح که شد و "چشم نگهبانان" به "درهاى باز خزانه" افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به "جواهرات سلطنتى" رسانیدند، دیدند "سر جایشان" نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در "میان بسته ها" مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و ...
بالاخره خبر به "گوش سلطان" رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و "شگفت آور" بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت:
عجب!
این چگونه دزدى است؟
براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى "چیزى نبرده" است؟!
آخر مگر مى شود؟!
چرا؟...
ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم ...
در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده "در امان" است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم.
این اعلامیه سلطان به گوش "سرکرده" دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت:
سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید. آنها نزد سلطان آمده و خود را "معرفى" کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید:
این کار تو بوده؟!
گفت: آرى...
سلطان پرسید:
"چرا آمدى دزدى" و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟
گفت:
"چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت ..."
سلطان به قدرى "عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى" او شد که گفت:
حیف است جاى "انسان نمک شناسى" مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در "دستگاه حکومت" من "کار مهمى" را بر عهده بگیرى، و حکم "خزانه دارى" را براى او صادر کرد.
آرى...
"او "یعقوب لیث صفاری" بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود "سلسله صفاریان" را تاسیس نمود."
* یعقوب لیث صفاری "سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی"(پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاه آباد واقع در ۱۰ کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. *
گفتنی است در کنار این آرامگاه بازمانده های شهر گندی شاپور نیز دیده می شود.🦋
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
🌸✨🌸
بهترین هدیه برای یک زن احترام است
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ کودک ﺗﺮﺑﯿﺖ درست ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺪﻣﺖ صادقانه ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﻤﺪﺭﺩﯼ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﯿﮑﯽ ﺍﺳﺖ.
بهترین هدیه برای مادر ، محبت است
بهترین هدیه برای پدر افتخارات فرزندش است.
همیشه بهترین باشین🦋
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
#شکرگزاری
#جذب_انرژی_مثبت
شکرگزاری و جذب انرژی مثبت امروز💗🤩
۱۴۰۲/۴/۱۰
برای همه بفرست و انرژی بده 🤩
زندگی جسارت می خواد
ترسها رو دور بریز و دل به دریا زن
قدم اول در کسب موفقیت غلبه بر ترس و ناامیدی است
پس با توکل بر خداوند قدم بردار
که زندگی منتظر توست...
#انگیزشی
🙏 شکرگزاری امروزم...!
🤲 خدایا از تو بابت نور و
امیدی که در دل دارم
سپاسگزارم!
خدایاااااا شکرت! 😍🥰
📖 (وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ
إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ؛ (نحل، ۱۸)
اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید
نمیتوانید آمار آنها را بدست آورید زیرا
که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است)
🤍✨🤍
سال ها پیش
پدربزرگ از مکه آمده بود
و برایمان سوغاتی آورده بود
برای من یک تفنگ آورده بود که با باتری کار می کرد.هم نور پخش می کرد و هم صدایی شبیه به آژیر داشت
آنقدر دوستش داشتم که صبح تا شب با خودم تفنگ بازی میکردم
همه را کلافه کرده بودم
می گفتند انقدر صدایش را در نیار
انقدر تفنگ بازی نکن
باتری اش تمام می شود
یادم می آید می خندیدم و میگفتم
خوب تمام شود میروم باتری می خرم و
باز بازی می کنم
چند روزی گذشت تا برایمان مهمان آمد
وسط تفنگ بازی با پسر مهمان دقیقا جایی که حساس ترین نقطه ی بازی بود باتری تفنگم تمام شد
دیگر نه نور داشت و نه آژیر
نمی توانستم شلیک کنم و بازی را باختم
امروز به این فکر می کنم که چقدر شبیه کودکیم هست این روز ها
تمام انرژی ام را بیهوده هدر دادم
برای انسان هایی که نبودند یا نماندند
برای کار هایی که مهم نبودند
حالا که همه چیز مهم و جدی ست
حالا که مهمترین قسمت بازی ست
انرژی ام تمام شده
بعضی وقتا نمی دانی چقدر از انرژیت باقی مانده
فکر میکنی همیشه فرصت هست
ولی حقیقت این ست گاهی هیچ فرصتی نداری
اگر روزی صاحب فرزند شدم به او خواهم گفت مراقب باتری زندگی ات باش
بیهوده مصرفش نکن
شاید جایی که به آن نیاز داری تمام شود🦋
✍حسین حائریان
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
🌼✨🌼
گفت :
زندگی مثه نخ کردنه سوزنه!
یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی،
ولی چشات انقد خوب کار میکنه که
همون بار اول سوزن رو نخ میکنی،
اما هر چی پخته تر میشی، هر چی
بیشتر یاد میگیری چجوری بدوزی،
چجوری پینه بزنی، چجوری زندگی کنی،
تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن.
گفتم :
خب یعنی نمیشه یه وقتی
برسه که هم بلد باشی بدوزی، هم
چشات اونقد سو داشته باشن که
سوزن رو نخ کنی؟
گفت:
چرا، میشه، خوبم میشه
اما زندگی همیشه یه چیزیش کمه.
گفتم :
چطور مگه؟
گفت :
آخه مشکل اینجاست،
وقتی که هم بلدی بدوزی،
هم چشات سو داره،
تازه اون موقع میفهمی 🦋
نه نخ داری، نه سوزن 👏🏻🪡
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
روزی باد به آفتاب گفت:
من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را
می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت.
هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید.
سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد.آفتاب گفت:
محبت قوی تر از خشم است.
در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم
از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است.
روزی باد به آفتاب گفت:
من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را
می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت.
هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید.
سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد.آفتاب گفت:
محبت قوی تر از خشم است.
در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم
از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌌#استوری
📝یه کاری کنید برای غدیر همه بفهمند امیرالمومنین به امامت رسیده...
به خدا اگه میدونستید در روز غدیر چقدر ثواب داره عَلَم علی رو بالا بردن!
۶ روز تا جشن بزرگ ولایت عهدی مولا امیرالمومنین علیه السلام ❤️
نشر دهید به نیت ظهور و به عشق مولا امیرالمومنین💚
#من_غدیریام
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
﷽ 💢 *قرار شبانگاهی* 💢
*دعای فرج وسلامتی محبوب*
*کمتر از یک دقیقه برای مولامون وقت بگذار ببین مولا دربرابر یک دقیقه ات چه هامیکند*🌹🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد*
*بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا*
*از پشت پرده ی غیبت نظر دارد*
🔔 *بياد مولا به رسم هر شب* 🔔
*🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم*✨🌸
*🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨*
*🌸 وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨*
*🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨*
*🌸 وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨*
*🌸وَضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨*
*🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ ✨*
*🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨*
*🌸 وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨*
*🌸 وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛✨*
*🌸اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،✨*
*🌸اُولِيالاْمْرِالَّذينَفَرَضْتَعَلَيْناطاعَتَهُمْ✨*
*🌸 وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨*
*🌸فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨*
*🌸ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨*
*🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨*
*🌸اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨*
*🌸وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨*
*🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨*
*🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨*
*🌸اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨*
*🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨*
*🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨*
*🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨*
*🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🌸*
*و برای سلامتی محبوب*
*🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا* .🎀
*🌺دعای منتظران درعصرغیبت*🌺
*اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى*https://eitaa.com/heesekhob
1_1602757880.mp3
478.4K
👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃
1_5518172773.mp3
3.78M
#قصه_کودکانه
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما🥰
😊🌸🍃
قرار_عاشقی_همه_عالم_شما_را_یار_ما.mp3
12.79M
پادکست قرارعاشقی
🔹موضوع: همه عالم شما را یار من
🔶این فایل را گوش دهید و برای عزیزانتان ارسال کنید.
هر شب با ما همراه باشید.
#خدا
#سعیدپورندی
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 تقویم نجومی 💎
⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی.
✴️ یکشنبه 👈11 تیر /سرطان 1402
👈13 ذی الحجه 1444👈2 ژوئیه 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙معجزه شق القمر رسول خدا صلی الله علیه واله .
🐪 امام حسین علیه السلام در مسیر کربلا منزل پنجم وادی صفراء.
⭐️ احکام دینی و اسلامی
👼 مناسب زایمان نیست
✈️ مسافرت:مسافرت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز :قمر در برج قوس است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️آغاز به تعلیم و تعلم
✳️و شروع کارها خوب است.
📛ولی خرید حیوان و چهارپایان
📛قرض و وام
📛و فروش جواهرات و طلا خوب نیست
👩❤️👨مباشرت امشب:
فرزند به قسمت و روزی خود راضی باشد.
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) ۰در این روز از ماه قمری ، خوب نیست
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،سلامت افرین است.
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 14 سوره مبارکه "ابراهیم "علیه السلام است.
و لنسکننکم الارض من بعد هم ...
و چنین استفاده میشود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد. ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
#داستان_شب 💫
وقتی فرزند زرافه متولد میشود، روی خاک است و مادر بالای سر او همانند يک برج بلند ایستاده است.
در این حین مادر زرافه چهكار ميكند؟
میتونید حدس بزنید؟
يک لگد محكم به بچه ميزند!
بچه نمیداند كه تازه دنيا آمده، فكر ميكند كيست كه اينطور محكم به او لگد ميزند!
بچه زرافه تا درد را احساس كند، مادر لگد دوم را ميزند. بچه اگر كاری نكند، لگد سوم را هم میخورد.
بچه زرافه شروع میكند به بلند شدن و روی پايش ايستادن، در همين حين كه او تلاش میكند روی پايش بايستد، مادر لگد سوم را ميزند. بچه میافتد و اينيار بلند شده و شروع به دويدن میكند! و بعد مادر میرود و بچه را به آغوش میكشد و میبوسد.
میدانيد چرا زرافه اين كار را میكند؟
چون گوشت بچه زرافه، بسيار تازه و نرم است، لذا طعمه خوبيست برای شيرها و ديگر درندگان.
زرافهٔ مادر نمیتواند بچه را همانجا رها كرده و برود برايش غذا تهيه كند.
لذا يک لگد میزند تا كودک را بلند كرده و مجبور به بلند شدن كند، لگد دوم را میزند كه به خاطرش بياورد دوباره بلند شود.
زندگی مثل زرافه مادر است،
گاهی لگدهای محكمی ميزند،
شكست میخوريم، دوباره بايد بلند شويم.
هميشه يادمان باشد، فقط زندگی نكنيم، بلكه سعی كنيم در زندگی رشد كنيم و بزرگ شویم.