📚 #داستان_زیبای_آموزنده
می گویند سال ها پیش در جزیره ای
آهو های زیادی زندگی می کردند.
خوراک فراوان و نبود هیچ خطری
باعث شد که تحرک آهوها کم و به
تدریج تنبل و بیمار شده و نسل آنها رو
به نابودی گذارد.
برای حل این مساله تعدادی گرگ در
جزیره رها شد. وجود گرگ ها باعث
تحرک دوباره آهوان گردید و سلامتی
به آنها باز گشت.
ناملایمات، مشکلات و سختی ها هم
گرگهای زندگی ما هستند که ما را قوی تر
می کنند و باعث می شوند پخته تر شویم.
مردی در یک باغ درخت خرما را با شدت تکان میداد و بر زمین میریخت.
صاحب باغ آمد و گفت ای مرد احمق! چرا این کار را میکنی؟ دزد گفت: چه اشکالی دارد؟ بنده خدا از باغ خدا خرمایی را بخورد و ببرد که خدا به او روزی کرده است.
چرا بر سفره گسترده نعمتهای خداوند حسادت میکنی؟
صاحب باغ به غلامش گفت: آهای غلام! آن طناب را بیاور تا جواب این مردک را بدهم.
آنگاه دزد را گرفتند و محکم بر درخت بستند و با چوب بر ساق پا و پشت او میزد. دزد فریاد برآورد،
از خدا شرم کن. چرا میزنی؟ مرا میکشی. صاحب باغ گفت : این بنده خدا با چوب خدا در باغ خدا بر پشت خدا میزند.
من ارادهای ندارم کار، کار خداست. دزد که به جبر اعتقاد داشت گفت: من اعتقاد به جبر را ترک کردم تو راست میگویی ای مرد بزرگوار نزن.
برجهان جبر حاکم نیست بلکه اختیار است اختیار است اختیار.
#داستانک 📚
در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمیتوانی عزیزم!»
گفتم:«میتوانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.»
مادر گفت: «یکی میآید که نمیتوانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.»
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر میکردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفتهاش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمیتوانم به قول کودکیام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود.
همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت:«دیدی نتوانستی.»
من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا یشتر میخواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمیخواستم و نمیتوانستم به قول دوران کودکیام عمل کنم. آخر من خودم مادر شده بودم!
#تلنگر
اهل دلی ميگفت:
تاريخ تولدت مهم نيست
تاريخ تحولت مهمه
اهل کجا بودنت مهم نيست
اهل و بجا بودنت مهمه
منطقه زندگيت مهم نيست
منطق زندگيت مهمه
درود بر کسانی که
دعا دارند و ادعا ندارند
نيايش دارند و نمايش ندارند
حيا دارند و ريا ندارند
رسم دارند و اسم ندارند...
دیروز را نمیدانستیم
و امروز شد
امروزمان تمام نشده
فردا میشود
فردا را به خیر
و دیروز را به گذشته بسپاریم
تا امروزمان امروز است
زندگی کنیم ...
اگه گدا دیدی هیچ وقت
تو دلت نگو راست میگه یا دروغ؟
بدم یاندم؟
آدم خوبیه یا بدیه؟
چشماتو ببند و
کمکش کن تا وقتی
رفتی گدایی پیش خدا
خداهم ازت نپرسه۰۰۰
─┅─═ঊঈ 📚 ঊঈ═─┅─
با خودت #تکرار کن؛
« من باور دارم که افکار مثبتم
می توانند رویاهایم را در دنیای واقعی آشکار کنند.
خداوندا سپاسگزارم »
گفتگو با خدای عاشق همراه.mp3
17.28M
پادکست قرارعاشقی
🔹موضوع: گفتگو با خدای عاشق همراه
🔶این آرامش حق شماست.
خداوند منبع آرامش تمام هستی است.
به قدرت خداوند ایمان داشته باش.
می توانید هر شب این آرامش را به خودتان و عزیزانتان هدیه دهید.