❣تعبير قشنگيه.....!
خداوند همه چيز را جفت آفريد :
به جز بيني دهان قلب را،
ميداني چرا؟
چون بايد براي خودت...
يک "هم نفس " يک "هم زبان "
يک "هم دل " پيدا کني....
کسي که برايت آرامش بياورد
مستحق ستايش است.....
انسان ها را در زيستن بشناس....
نه در گفتن.....
" در گفتن همه آراسته اند🍃🍃
❣#عبارات_تاکیدی_مثبت
💰خداوند آنقدر ثروت وارد زندگیام میکند که نتوانم بشمارم.
💸من دستان خداوند بر روی زمین هستم.
💰من همواره به سمت ثروتها و نعمتها هدایت میشود.
💸من خودم سرنوشتم را تعیین میکنم.
💰من به زودی ثروتی عظیم دریافت میکنم.
💸من به راحتی پول و ثروت به دست میآورم.
💰من آنقدر ثروتمند هستم که نمیتوانم حساب کنم.
💸من بینهایت ثروت و نعمت دارم.
💰ساختن پول و ثروت آسانترین کار دنیاس…
💸من در بیکرانی از عشق. ثروت؛ و آرامش زندگی میکنم.
💰همواره تمام درها برایم باز میشود.
💰من بدون هیچ سرمایهای ثروتمند میشوم.
💸هر روز اتفاقات شگفتانگیزی تجربه میکنم.
💰پول و ثروت هر روز بیشتر وارد زندگیام میشود.
💸من با ماشین بینظیرم در حال مسافرت هستم.
💰خدایا شکرت که در خانه بزرگ و زیبایم در درکه زندگی میکنم.
💵هر روز موقعیتهای عالی پولساز وارد زندگیام میشود.
💴هر لحظه به مشتریان عالی و ثروتمند من اضافه میشود.
💵. خداوند مقدر کرده هر آنچه میخواهم را داشته باشم.
💴من بسیار جذاب دوستداشتنی و قابلاحترام هستم.
💶در کسبوکارم هر روز به ثروت و موفقیت میرسم.
😍😍🙏🙏
امروز یک روز تازه است.....
دیگه با افکار منفی 😕
استرس.....😣
و تکرار خاطرات بد 😔
زندگی نمی کنم.......
خودم انتخاب می کنم که امروزم را با ایمان و امیدواری زندگی کنم.😊
شاید شکستی رو پشت سر گذاشته باشم.........
اما هر چی که بود تموم شد و گذشت.🙃
ایمان دارم که خدا حواسش به منه....
و منو رها نمی کنه.😊
میدونم که هیچ چیز در زندگی ثابت نیست........
هر چیزی که باهاش روبرو می شم در معرض تغییره😊
و فقط یک اشاره خدای مهربون کافیه....
برای یک معجزه بزرگ🤩
امروز با ایمان کامل فقط و فقط به پروردگار جهانیان اعتماد می کنم و زندگی خودم رو به دستان پر قدرت خداوند می سپارم......
من ایمان دارم که معجزات بزرگ در زندگیم بارش خواهند کرد....
خدای دوست داشتنی من.... عااااااااشقتم......❤️
دوستت دارررررم..❤️
دوست دارررررم..❤️
❣❣❣💠 سلام انرژی مثبتی هااااا.....😊🙋
* * * * * * * * *
🌹همراه با چند جمله الهام بخش و زیبا برخیزید و بدرخشید .......
🌹روزی مملو از آرامش دوستی و موفقیت براتون آرزو میکنم ........
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
زندگی اسباب بازی پر زرق و برقی است که به امانت به ما سپردهاند.
بعضیها اسباب بازی را آن قدر جدی میگیرند که به خاطرش میگریند و پریشان میشوند.
بعضیها هم همین که اسباب بازی را به دست میگیرند کمی با آن بازی میکنند و بعد میشکنندش و میاندازندش دور.
یا زیاده بهایش میدهیم یا بهایش را نمیدانیم.
از زیاده روی بپرهیز. صوفی نه افراط میکند و نه تفریط.
صوفی همیشه میانه را بر میگزیند.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💠 جمله تاکیدی امروز :
من همه مبارزه و تقلایم را برای تغییر آنچه که نمیتوانم تغییر دهم، رها میکنم
من زمانی را برای لذت بردن از خوشی تجربیات جدید درنظر میگیرم....
خدایا شکرت......🙏
* * * * * * * * * * *
روزتان پر از انرژی های مثبت و زیبای زندگی ... 😊🌹🍃🍃🍃
❣❣دست بردار!
دست بردار ازمحبت به کسی که لیاقتشو نداره!
دست بردار از فکری که به تنش ذهنی ختم میشه!
دست بردار از دشمنی که ارزش جنگیدن نداره!
دست بردار از دوستی ای که ارزش ادامه دادن نداره!
دست بردار از رابطه ای که به روحت آسیب میزنه!
دست بردار از تلاش نکردن، ادامه ندادن و نجنگیدن برای خواسته هات!😁🍃🍃
❣خدای مقتدرم ! تا زمانی که دستان مرا در دستان گرمت میفشاری .... لزومی ندارد مدام به همه ثابت کنم که من میتوانم یا من قدرت دارم و یا وظایف من صحیح است ...تو بدانی بشدت برای من کافیست ...
عشق به تو یعنی امید به خلق معجزه ها...
عشق به تو یعنی ایمان به فرداها...
و سجده بر تو یعنی بریدن از نفس و منیت.
خداوندا ! از چشمه گوارای حکمتت ... معطر کن جان و روانم را ... مرا محتاج هیچ احدی نکن ...🍃🍃
🎧 آهنگ انگیزشی
👤شایع
✏ میدونی من میگم باید حالشو برد
چه پیاده چه تو بنز چه سوار موتور
بدون توجه به نظر بقیه کارتو کن💌
📚 داستان کوتاه
در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت درست مي کردند و اجرت بخور و نميري مي گرفتند.
آنها هر روز مقدار زيادي خاک را با آب مخلوط مي کردند تا گل درست کنند ، بعد به کمک قالبي چوبي ، از گل آماده شده خشت مي زدند .
يک روز ظهر که هر دو خيلي خسته و گرسنه بودند ، يکي از آنها گفت : " هرچه کار مي کنيم ، باز هم به جايي نمي رسيم . حتي آن قدر پول نداريم که غذايي بخريم و بخوريم .
پولمان فقط به خريدن نان مي رسد . بهتر است تو بروي کمي نان بخري و بياوري و من هم کمي بيشتر کار کنم تا چند تا خشت بيشتر بزنم . " دوستش با پولي که داشتند ، رفت تا نان بخرد . به بازار که رسيد ، ديد يکجا کباب مي فروشند و يکجا آش، دلش از ديدن غذاهاي گوناگون ضعف رفت .
اما چه مي توانست بکند ، پولش بسيار کم بود . به سختي توانست جلوي خودش را بگيرد و به طرف کباب و آش و غذاهاي متنوع ديگر نرود .وقتي كه به سوي نانوايي مي رفت ، از جلوي يک ميوه فروشي گذشت . ميوه فروش چه خربزه هايي داشت! مدتها بودکه خربزه نخورده بود . ديگر حتي قدرت آن را نداشت که قدم از قدم بردارد .
با خود گفت : کاش کمي بيشتر پول داشتيم و امروز ناهار نان و خربزه مي خورديم . حيف که نداريم . تصميم گرفت از خربزه چشم پوشي كند و به طرف نانوايي برود. اما نتوانست. اين بار با خود گفت: اصلا ً چه طور است به جاي نان، خربزه بخرم.