eitaa logo
کانال همیار حفظ قرآن کریم
13.9هزار دنبال‌کننده
256 عکس
62 ویدیو
957 فایل
برنامه دهی،مشاوره ، پرسش و پاسخ گروه همیارحفظ قرآن http://eitaa.com/joinchat/3822977046Cde185d9b3a کانال همیار مباحثه @hamyaremobahese کانال همیار تعالی @hamyartaali علی رضا نجفی شماره پیام رسان ۰۹۱۹۹۷۴۷۹۱۰ آیدی https://eitaa.com/najafi2854
مشاهده در ایتا
دانلود
با حافظ کل قرآن کریم و حافظ نهج‌البلاغه، استاد بزرگوار سرکار خانم فاطمه برنا 🔰۱. لطفاً خودتان رو معرفی کنید؟ 🖌فاطمه برنا، متولد ۱۳۷۳، از استان خراسان جنوبی، بنده حافظ کل هستم، لیسانس حقوق دارم و البته در حال حفظ نهج البلاغه هم هستم. 🔰۲. در مورد حفظ تان بفرمایید که از چند سالگی و چطور حفظ کردید؟ 🖌 در ابتدا لازم است توضیحاتی خدمتتان عرض کنم، من در روستا بودم و تا رسیدن به مدرسه‌ مان باید مسافتی را با ماشین می‌رفتم، یک روز که دیر شده بود و ماشین با سرعت حرکت می‌کرد تصادف کردیم و من از گردن به پایین آسیب زیاد دیدم و دچار معلولیت شدید شدم. از بچگی به قرآن علاقه داشتم و برنامه‌های قرآن را در تلویزیون می‌دیدم وقتی در مسجد محله ما گفتند کلاس حفظ است من در کلاس حفظ شرکت کردم البته قبلاً سوره نبا را چون زیاد خوانده بودم حفظ شده بودم، همینطور جزء ۳۰ و ۱ و ۲ را بدون اینکه کلاس بروم در منزل حفظ کرده بودم و بعد از اینکه از کلاس ها مطلع شدم، ثبت نام کردم و دوباره با کلاس بطور اصولی این اجزا و... را در پیش گرفتم ولی در حالت کلی حفظ را از سال ۹۲ که حدوداً ۱۹ سالم بود شروع کردم. 🔰۳. بنظرتان حفظ قرآن سخت بود یا نهج البلاغه؟ 🖌در حقیقت نباید حفظ قرآن یا نهج البلاغه را سخت در نظر گرفت، هرچند هرکاری سختی خود را دارد. و می‌شود حفظ کرد و کار نشدی نیست، اگر بقیه توانستند پس من هم می‌توانم، فقط باید کمی برنامه‌ریزی کرد و یک سری مشکلات را تحمل کرد. 🔰۴. میزان مرور روزانه تان چقدر است؟ 🖌من روزی دو جز مرور می‌کنم یک جز مباحثه و استماع ترتیل. ادامه در صفحه ۲
صفحه ۲ ››› 🔰۵. شما برای تثبیت و نگهداری محفوظات تان چقدر وقت گذاشتید؟ 🖌بنده سه بار قرآن را تثبیت کردم یک بار برای اینکه کلاس‌ها تعطیل شد و من در سنی نبودم که خودم تنهایی حفظ را ادامه دهم، بار دوم جزء ۱۲ بود که بیماری سختی گرفتم و مدت بیماری زیاد شد و محفوظاتم ضعیف شد و یک بار هم جز ۲۷ و ۲۸ را با عجله حفظ کردم و آن قسمت از محفوظاتم قوی نبود اما خدا را شکر الان به تسلط خوبی در حفظ رسیدم. 🔰۶. نحوه برنامه ریزی شما برای انجام فعالیت هایتان چگونه است؟ 🖌 من برنامه‌ریزی را فصلی انجام می‌دهم مثلاً الان برای زمستان برنامه‌ام را نوشتم، در برنامه‌ریزی باید بدانید هر کار شما چقدر طول می‌کشد اگر حفظ شما نیم ساعت طول بکشد برایش ۴۰ دقیقه وقت بگذارید من برای همه کارهایم زمان گرفتم مثلاً حفظ این صفحه چقدر طول می‌کشد یا خواندن این کتاب چقدر زمان می‌برد و برای درس‌های دانشگاهی دیدم هر درسی چند صفحه دارد و چقدر هر روز باید بخوانم و همچنین برای بقیه کارها اینطوری توانستم برنامه‌ریزی کنم خودم را ملزم می‌کردم به برنامه‌ام عمل کنم. 🔰۷. در زمان حفظ، چقدر به تفسیر و ترجمه اهتمام داشتید؟ 🖌من وقتی قرآن را حفظ می‌کردم ترجمه را هم می‌خواندم اما متاسفانه تفسیر را نمی‌خواندم الان هر روز یک صفحه تفسیر مبین و یک صفحه تفسیر نمونه را می خوانم؛ برای نهج البلاغه هم ترجمه استاد انصاریان را مطالعه می کنم. 🔰۸. آغاز فعالیت های شما به چه زمانی برمی گردد؟ 🖌من از وقتی که جزء ۲۵ را حفظ کردم کار تدریس را شروع کردم اول داخل پایگاه بود؛ بعد کنار مسجد، حسینیه درست کردند در حسینیه کلاس‌ها را برگزار می‌کنیم اگر موسسه باشد بهتر است اما به هر حال مسجد سنگر است و باید حفظ شود. 🔰۹. در این مسیر چطور به خود انگیزه می دادید؟ 🖌در کار حفظ قرآن بیشتر باید انگیزه درونی باشد و ما به شاگردهایمان یاد دهیم انگیزه درونی داشته باشند، من هر وقت به کلاس حفظ قرآن می‌رفتم خوشحال بودم و انگیزه درونی بیشتر باعث موفقیتم می‌شد. هدف هر چقدر برای ما مهمتر باشد با تلاش و توکل و توسل و همت می‌توانیم برسیم بستگی دارد چقدر هدف برای ما مهم باشد، من الحمدالله حکمت‌ها را حفظ کردم حالا وارد بخش نامه‌ها شدم دانشگاه‌ را هم غیر حضوری و بدون استاد و راهنما خواندم و می‌رفتم امتحان می‌دادم کار سختی بود اما نشد نداریم. 🔰۱۰. تاثیر مرور قرآن در زندگی شما چگونه است؟ 🖌اگر ما به موقع مرور نکنیم به زمان و وقتی که برای این کار گذاشته‌ایم ارزش نداده ایم و زحماتمان از بین می‌رود، دوم اینکه ما که حافظ کل هستیم هر بار که مرور می‌کنیم بدون اینکه خودمان بدانیم هم یک چیزهایی از ما کم می‌شود و چیزهایی به ما اضافه می‌شود و هر بار ختم می‌کنیم این را متوجه می‌شویم و طبق آیه قرآن هر چقدر که بتوانیم باید قرآن بخوانیم. و این‌ها با نوشتن برنامه ممکن می‌شود باید یک برنامه دقیق بنویسیم و خود را ملزم بکنیم که آن را انجام دهیم که من برنامه‌ریزی فصلی می‌کنم بعضی افراد برنامه‌ریزی روزانه داشته باشند یعنی هر شب برای فردا برنامه را بنویسند و این مهم است که برنامه نوشته شود و جلوی دید باشد این خیلی تاثیر می‌گذارد که به برنامه عمل کنیم. 🔰۱۱. میزان و نحوه حفظ نهج البلاغه را بفرمایید! 🖌برای حفظ نهج البلاغه ابتدا بر اساس حکمت حفظ می‌کردم اما بعداً خطی حفظ کردم، معمولاً روزی سه خط حفظ می‌کنم اما هستند کسانی که روزی ۵ سطر، نیم صفحه یا حتی یک یا دو صفحه را حفظ می‌کنند بستگی به وقت و زمان حفظ کننده دارد. من قبل از حفظ نهج البلاغه ابتدا چند بار صوت آن را گوش می‌کنم چون کلمات قرآن برای ما آشناتر است نهج البلاغه را بیشتر گوش می‌کنم. در موسسه‌ای که نهج البلاغه حفظ می‌کنم صوت‌ها را در کانالی گذاشتند و همچنین نرم‌افزاری برای حفظ نهج البلاغه هست کانال بنیاد ملی نهج البلاغه که عمومی هست و بقیه عزیزان هم می‌توانند استفاده کنند. 🔰سخن پایانی. 🖌شکر کردن، راه تداوم نعمتها (شرح حکمت 13 نهج البلاغه) «و قال عليه السلام: إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ». زمانی که مقدمات نعمت ها برای شما رسیده نهایت آن را با کمی شکر از خودتان مرانید. در این حکمت امیرالمومنین علی علیه السلام به این نکته اشاره نکردند که کفران نعمت بکنید بلکه گفتند با کمی شکر نعمت‌ها را از خود دور نکنید، یعنی کمی شکر باعث می‌شود ما به نهایت نعمت نرسیم و در جامعه می‌بینیم که افراد ناامید هستند، دلیلش هم این است که شکر داشته‌ها را نمی‌کنند هر چقدر هم مشکلات باشد، آنقدر نعمت هست که ما قدردان باشیم و به آنها فکر کنیم و باید سعی کنیم نعمت‌ها را بنویسیم و قدردان نعمت‌ها باشیم تا به نهایت نعمت دست پیدا کنیم.و من الله توفیق، التماس دعای فرج 🌐Hamyarquran.com 💠@hamyarequran •┈••✾☘🌼🌺🌼☘✾••┈•
روش های نوظهور.mp3
8.58M
⭐️⭐️⭐️ سلام و خداقوت هر روز در کانال ها و صفحات مختلف،روش های جدیدی برای حفظ قرآن تبلیغ میشه اینها مورد تأیید هستن یا خیر؟ بیزحمت توضیح بدین ⏫⏫⏫
با حافظ کل قرآن کریم و نهج البلاغه، استاد بزرگوار جناب آقای علی رضازاده 📲۱. لطفا خودتان را معرفی بفرمایید؟ بسم الله الرحمن الرحیم 🎧 سلام علیکم و رحمة الله علی رضازاده جویباری هستم، متولد ۱۳۷۰، در شهر قم متولد و بزرگ شدم اما اصالتاً اهل جویبار مازندران هستم پدر و مادرم به قم مهاجرت کردند و همچنان قم ساکن هستند، دارای تحصیلات حوزوی درس خارج، و دکترای علوم قرآن و حدیث از دانشگاه تهران هستم. سعی کردیم که از بچگی همانطور که خدا ما را در مسیر قرآن و نهج‌البلاغه قرار داد، در همین مسیر قرآن و نهج‌البلاغه و فعالیت فرهنگی باقی بمانیم. 📲۲. اساتید شما در این مدت چه کسانی بودند؟ 🎧اولین استاد تجویدم استاد مهدی علم خواه بودند و مدت‌ها بعد استاد مهدی فروغی که ایشان هم با من قدری تجوید کار کردند. اولین استاد صوت و لحن که برایم وقت گذاشته و تأثیرگذار بودند، استاد علی‌ اصغر شعاعی بودند، حفظ هم که پدرم، حاج آقای رضازاده استادم بودند. در مورد مفاهیم و... هم اول پدرم و بعد طبیعتاً وقتی‌که وارد حوزه شدیم فضای حوزه و مطالعاتی که داشتیم ما را در فضای مفاهیم و .. پیش برد. درباره اساتید حوزوی و دانشگاهی که الی ماشاءالله قابل اسم بردن نیستند. ⏬ ادامه در صفحه ۲
صفحه ۲ ››› 📲۳. لطفا در مورد رشته قرآن و ضرورت یادگیری و آموزش آن توضیح دهید. 🎧ما در طول زندگیمان خیلی کتاب‌ می‌خوانیم و یا حرف‌ها می‌شنویم، مهمترین موجود عالم خود خداست که حرف او و کتاب او با هیچ کتابی قابل مقایسه نیست، ما ۱۲ سال درس می‌خوانیم، این همه وارد فضای مجازی می‌شویم در اینترنت و جاهای دیگر مطلب می‌خوانیم، اینا حرف کیست؟ حرف چهار نفری که معلوم نیست درست باشد یا نه! و بزرگترین مطالب را که از بزرگترین موجود عالم یعنی خداست کنار گذاشتیم. معلوم است بین این همه حرف که معلوم نیست حق و باطلش چیست! بدبخت و بیچاره می‌شویم. وقتی حرف حق رو کنار بگذاریم و حقیقت را ندانیم و به آن عمل نکنیم بیچاره می‌شویم. در ایران الحمدالله بعد از انقلاب اسلامی قدری به سمت قرآن رفته اند، در لبنان و فلسطین و در جاهای دیگر یک سری جنبش‌هایی اتفاق افتاده، بقیه‌اش که پیش نمی رود به خاطر این است که بقیه اهل قرآن نیستند و اگر واقعاً اهل قرآن بشوند و حرف خدا را گوش کنند و عمل کنند دیگر این مسئله را ما نداریم که ظالمین بیایند و ظلم کنند و افرادی نباشند که در مقابلشان بایستند، و یا ما عقب مانده باشیم و دیگران با آن همه مشکلاتی که دارند ادعای پیشرفت بکنند، بنابراین این بیچارگی و سرگردانی و اینکه انسان‌ها از زندگیشان راضی نیستند به خاطر این نیست که چون پولی نیست و مشکلات اقتصادی هست! بلکه به خاطر این است که ما ذهن مان را با قرآن نساختیم و با قرآن پیش نرفتیم. خلاصه قرآن مهمترین کتابی ست که وجود دارد و سخنان خداوند هست و کتابی بالاتر از این نداریم، پس مهم‌ترین چیزی که باید یاد بگیریم و بهش عمل کنیم تا خوشبخت باشیم حقیقت را دانسته باشیم و همه هستی در خدمت ما باشد، چون با قرآن به سوی حق پیش می‌رویم و حالا اگر عمل نکنیم چه می‌شود؟ بیچاره می‌شویم مثل همین چند سال اخیر که مسلمان‌ ها عمل نکردند و دچار گرفتاری‌های عظیم شدند، مثل ۵۰ سال اخیر شیعیان، در ایران سراغ قرآن رفتند و تبیین کردند و مردم تا حدی به آن عمل کردند و همین تا حدی عمل کردن باعث این همه پیشرفت شد. 📲۴. الگوهای شما در آن زمان چه کسانی بودند؟ 🎧بنده سال ۱۳۷۳ حدود سن ۴ ونیم سالگی که ابتدا شروع به حفظ کردم، پدرم در جمکران از برنامه‌ای که چند حافظ قرآن اجرا کرده بودند انگیزه گرفت تا با من هم کار کند. آن موقع مؤسسات قرآنی اصلاً به این اندازه وجود نداشت، نه مراکز قرآن و نه حرمی بود و نه جامعه القرآن، خیلی از این مراکز اصلاً نبودن. با حاج آقای رضازاده (پدرم)، گاهی اوقات هفتگی به جلسات بعضی از اساتید می رفتیم از جمله آقای طباطبایی که جهت تشویق، این‌ که در جمع قرار بگیریم و بخوانیم و دیگران تشویق کنند که اجرا کنم، اما آن حالت آموزشی را نداشت و بیشتر حالت تشویقی و ارتباط با جمع بود و آموزش‌ دهنده‌ی اصلی پدرم بودند، البته مادرم هم کمک می‌کردند. در مورد حفظ نهج‌البلاغه هم همین‌طور بود، و این‌ که گفتید الگوها چه کسانی بودند؟ خب ما آن موقع حفاظی را که می‌دیدیم البته من الگوی مشخصی را که بگم خب، میخواهم مثلاً ۰ تا ۱۰۰ شبیه این آدم بشم، به خاطرم نمی آید. ولی افرادی که برایم الهام‌بخش بودند متعدد بودند. مثلاً من ۱۰ جزء که حفظ بودم در مسابقاتی شرکت کردم. سال ۷۶ در مسجد محمدیه که آقای دباغ در مسابقه شرکت کرده بودند و اولین‌بار ایشان رو به من معرفی کردند که ایشان نابینا هستند و گفتم اگر ایشان نابیناست و توانسته به این خوبی قرآن حفظ بکند، پس من که هنوز خیلی سنم کمتر است و بینا هستم هم می‌توانم و این برای من خیلی انگیزه بود یا مثلاً خود آقای پرهیزگار که خدا حفظشان کند. یا مثلاً در سن کوچکی، اولین حفاظی که می‌دیدیم، مثلاً حافظان کم سن و سالی که در جلسات قرآنی و مسابقات می‌دیدیم. سال اولی که در مسابقات بین‌المللی شرکت کرده بودم آقای زارعان را دیدم. سال دیگر آقای سمیعی فرد را. و این‌ها اولین حفاظی بودند که من می‌دیدم و از آنها الهام می‌گرفتم، که پس اگر یک حافظ نابینا داریم اگر یک حافظ بین‌المللی مثل آقای پرهیزگار داریم اگر یک حافظ روحانی مثل آقای سمیعی فرد داریم یا ... پس این کاریست که ادامه دار هست، آینده دارد و می توانم‌ انجام دهم. و از جمله چیزی که این حرف مرا ثابت می کند، اینکه آن موقع کسی نبود که بخواهد نهج‌البلاغه یا خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها رو حفظ کند، که ما بگوییم الگو قرار دادیم. ولی افرادی الهام‌بخش بودند ، مثل آقای طباطبایی و برادران و خواهران وزیری که آن موقع بعضی از خطبه‌های نهج‌البلاغه را حفظ می‌کردند. این‌ها الهام‌بخش بودند و خدا ان شاءالله هرکدام هرجایی که هستند، موفق بدارد. ⏬ ادامه در صفحه ۳
صفحه ۳ ››› 📲۵. آرزویی که ذهن‌تان را به خود مشغول کرده چیست؟ 🎧آرزوی من چیزهای کوچکی که ذهن ها رو مشغول میکنه نیست آرزوی من، مهمترین آرزویی ست که خداوند در قرآن میفرمایند:«لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ». و در جای دیگری شبیه این مضمون رو می فرمایند:«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ». اگر یک روز طوری بشود که تمام عالم، نه کره زمین بلکه حتی کهکشان ها هم واقعاً به فرمانبری از خدا گردن بگذارند، راه این این اتفاق این است که آمادگی برای ظهور امام زمان پیش بیاید و در زمان ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف همه مسلمان واقعی شوند و اسلام بر ادیان چیره شود، آرزوی همه ماست تا خوبی ها همه گیر شود. این که قرآن به عنوان یک متن یقینی و الهی که صد درصد از خداست، در ذهن همه باشد و همه با او مأنوس شوند و یاد بگیرند. و شخص مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای به عنوان یک عالم و مرجع تقلید، کسی که نماینده خداست، حرف و عمل ایشان برای ما حجت باشد و خود را ملزم به پیروی بدانیم. اگر قرآن و رهبری امروز در کل جامعه ما و در کل جهان اسلام و کل جهان گسترش پیدا کرد و ترویج شد و روز به روز طرفداران و عمل کنندگانش بیشتر شد، که بخش اول آرزوی ماست. این کمک می‌کند که ان شاءالله ظهور امام زمان هم اتفاق بیافتد و اگر این اتفاق افتاد که مردم خدایی شوند، این همه ظلم و بدی و مشکلاتی که بشریت و گاهی اوقات خودمان گرفتار آن هستیم ازبین برود ان شاءالله. آرزوی ما این هست، این که من فقط برای جامعه قرآنی آرزو کنم یا فقط برای مسلمین یا فقط برای ایران آرزو کنم، این به نظر من حد آرزوی ما نیست حد آرزوی ما که برای تمام موجودات نه فقط بشر برای تمام موجودات گیتی که خدا خلق کرده خیر داشته باشد و این خیر که ان شاءالله قرار هست اتفاق بیوفتد، خدا کمک بکند که در زمان ما و با تلاش ما اتفاق بیوفتد و زمان ظهور امام زمان رو نزدیک کند ان شاءالله . 📲۶. از چند سالگی شروع به تلاوت و حفظ قرآن کردید؟ 🎧اولین فعالیت قرآنی ما حفظ در سن چهار و نیم سالگی بود. دومین فعالیت قرآنی ما حدود هفت و نیم سالگی بعد از حفظ برنامه های قرآنی اجرا می‌کردیم. سومین فعالیت‌های قرآنی ما شرکت در مسابقات، حدود ۹ سالگی بود که مسابقات اوقاف شرکت کردم، سفرهای خارج از کشور هم همان حدود ۹ سالگی بود. فعالیت‌های قرآنی دیگر که از همان ۹ سالگی با برنامه‌ها و شبکه قرآن و داستان‌های نهج البلاغه شروع شد. تدریس قرآن کمی دیرتر از تدریس نهج البلاغه بود، تدریس نهج البلاغه از سال ۸۵ و تدریس قرآن از سال ۹۳ شروع شد چون می‌گفتند دیگرانی هستند که تدریس قرآن داشته باشند و تا سال‌های سال قرآن تدریس نمی‌کردم که بعد کم کم وارد این مسیر شدم. علوم قرآن و حدیث را هم از سال ۱۳۸۴ شروع کردم و ادامه دادم، فعالیت‌های دیگر هم کم و بیش بوده که تا به حال انجام شده است. 📲۷. شما برای تثبیت و نگهداری محفوظاتتان چقدر وقت می‌گذارید؟ اوایل بعد از حفظ برای تثبیت و نگهداری محفوظات خیلی وقت می‌گذاشتیم من بلافاصله بعد از اتمام حفظ، که حدوداً هفت و نیم سالم بود، در معرض تثبیت بودم. حدود ۶ ماه چند بار چند بار مرور میکردم، چند بار چند بار یک صفحه را تحویل میدادم، شش ماه اول خیلی زیاد مرور می‌کردیم که تا چند سال با سیر منظمی ادامه داشت. روزی چند جزء، خواندن ۲ جزء، ۳ جزء ۴ جزء، خواندن چیز عادی بود تا چند سال که من مسابقات زیاد شرکت کردم و در مسابقات، مرتباً خودم را محک زدم، مسابقات کشوری، منطقه‌ای و بیشتر هم مسابقات اوقاف شرکت کردم گاهی هم دانشجویی و طلاب، و مسابقات دیگری هم شرکت نکردم. حدود ۱۰ سال اول بعد از حفظ مرورها زیاد و منظم بود بعد از رسیدن به ثبات مرور کمتر شد. الان در حدی هست که روزی نیم جز میانگین مرور می‌کنم و گاهی اوقات روزی یک جزء، اما معمولاً روزی نیم جزء هست و دو ماه یا سه ماه یک بار ختم دارم الحمدالله محفوظات را خدا نگه داره، این در کنار کلاس‌های قرآنی هست که از اجزا مختلف پرسیده می‌شود و این یک کمک کار است برای نگهداری محفوظات. ادامه در صفحه ۴
صفحه ۴ ››› 📲۸. شما در مسابقات قرآن هم شرکت می‌کردید؟ 🎧مسابقات قرآن که اشاره کردم ۱۳۷۹ که ۹ سالم بود از سال ۱۳۷۶ مسابقات در حد مسجد محله و در مسجد محمدیه برگزار می‌شد، ۱۰ جز حفظ بودم شرکت کرده بودم. از سال ۷۷ مسابقات بین‌المللی که در تهران برگزار می‌شد می‌رفتم می‌دیدم ولی خودم شرکت نکرده بودم. در سال ۷۹ اولین بار شرکت کردم استان مازندران شهر آمل، اولین مسابقه و اول شدم در بخش شکوفه‌های زیر ۱۶ سال. بعد حفظ کل کشوری دوم شدم. این شروعش بود که ادامه پیدا کرد، مسابقات بین‌المللی هم رفتیم از سال ۸۱ عربستان رفتیم، به خاطر اینکه مسابقات کشوری اوقاف رتبه می‌آوردیم به عربستان امارات، لیبی، مصر، سودان، عراق، کویت اعزام می‌شدیم که نتیجه‌اش شد دومی در مسابقات مصر، سومی در مسابقات بین‌المللی سودان و لیبی و عربستان و دومی در مسابقات عراق. مسابقات نهج البلاغه را کسی برگزار نمی‌کرد تا سال ۱۳۸۳ که موسسه قرآن و نهج البلاغه که آن هم چند دوره برگزار شد در سال ۱۳۸۳، ۸۴، ۸۵ چند مرتبه پشت سر هم رتبه آوردم سوم شدم بعد دوم شدم بعد اول شدم. مسابقات دانشجویان شرکت کردم و در آن سوم شدم و در مسابقات طلاب هم شرکت کردم و بعد از آن دیگر شرکت نکردم، فکر کنم دو بار عالی شدم و یک بار هم ممتاز که کیفی بود. این وضعیت مسابقاتی بود که شرکت کردم. 📲۹. اگر زمانی از کثرت فعالیت خسته شدید، چگونه به خودتان انگیزه می دهید؟ 🎧به نظر من مهم‌ترین انگیزه قبر و قیامت است، چیزی که جلوی همه ماست «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ...» اینکه یک روزی قرار است خدا را ببینیم آن روز چه جوابی داریم بدهیم اگر همین اندازه که کار کردیم از خودمان راضی هستیم که هیچ کاری نکنیم، ولی در محضر خدا جواب برای دادن ندارم همین باعث می‌شود که آدم تا آخرین لحظه قبل از مرگش هر کاری می‌تواند بکند تا در قبر و قیامت جوابی برای دادن داشته باشد، و برای اینکه فرد اینطوری بتواند نگاه کند لازم است برای قبر و قیامت کارهایش را انجام دهد نه اینکه یک شغل و درآمدی داشته باشد، یا فلانی خوشش آمده یا من هم دلم می‌خواهد یا از این کار خوشم می‌آید انجام دهد، اگر به خاطر این خوش‌ آمدها و درآمدها کار انجام دهد قبر و قیامت هیچ انگیزه‌ای به او نمی‌دهد. در مورد این سوال یک حکایتی به ذهنم رسیده میگویند: یه روزی جنگلی آتش می‌گیرد و آتش به خانه مرغ عشق می‌افتد مرغ عشق که دنبال غذا رفته بوده، بعد از یک ربع برمی‌گردد و می‌بیند جفتش در آتش گیر کرده و آتش او را محاصره کرده و نمی‌تواند جفتش را نجات دهد در این حالت به کنار برکه ای می‌رود و با نوکش قطرات آب را می‌گیرد و به طرف آتش پرتاب می‌کند. شما خودتان می‌دانید که وقتی جنگل آتش می‌گیرد پهنای وسیعی درست می‌شود و حتی آتش‌نشان‌ها هم نمی‌توانند آن را خاموش کنند و چندین آتش‌نشان و هلیکوپتر بعد از هفته‌ها ممکن است آتش را خاموش کنند چون جنگل پر از هیزم هست و وقتی باد بیاید با آن امکانات در آمریکا و اروپا هم آتش‌ نشانان نمی‌توانند خاموش کنند، حالا این مرغ عشق با نوکش چند قطره آب را به طرف آتش پرتاب می‌کند تا آن را خاموش کند به او می‌گویند: تو چرا این کار را می‌کنی؟ می‌دانی که نمی‌توانی خاموش کنی! گفت: اگر خدا یک روز از من بپرسد وقتی عشقت در آتش می‌سوخت تو چه کار می‌کردی؟ بگویم همه تلاشم را کردم. همانطور که در سوره اعراف وقتی قضیه اصحاب سبت پیش می‌آید یک عده‌ای امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند یک عده‌ای گناه می‌کردند و یک عده نه گناه می‌کردند نه مانع می‌شدند. از کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند می‌پرسند چرا این کار را می‌کنید این کار بی‌فایده هست! حالا من همه تلاشم را می‌کنم تا بگویم در برابر این همه نعمت که به من دادی تلاشم را کردم حالا تو و کرمت! یک کاری کن که حداقل جهنمی نباشم این به نظر من مهم‌ترین انگیزه است که آدم هر لحظه بیشتر کار کند و خودش را بدهکار بداند که در برابر آن همه عظمت خداوند و در مقابل ابدیت کاری نکردیم، ممکن است جهنمی شویم و دیگر راه بازگشت نداشته باشیم این انگیزه می‌دهد که ما تمام تلاش مان را بکنیم و یک لحظه هم بیکار نباشیم. البته این کلیت قضیه هست و اینکه چقدر من توانستم این کار را بکنم؟! نه, خیلی نتوانستم به این عمل کنم. یک وقتایی بوده که فعالیت کردیم اما لحظاتی هم کم کاری کردیم امیدوارم خداوند آنها را ببخشد و پایان عمرمان را با عاقبت بخیری قرار دهد. ادامه در صفحه ۵ ›››
صفحه ۵ 📲۱۰. غیر از فعالیت های قرآنی در چه زمینه ای فعالیت میکنید، و به چه کارهایی مشغول هستید؟ 🎧الحمدالله سعی کردم همه فعالیت‌هایی که داشتم مربوط به قرآن و حدیث باشد. کار خاص دیگری از بچگی غیر از قرآن و حدیث یادم نیست که انجام داده باشم. البته همین فعالیت‌های قرآنی، از یاد دادن و یاد گرفتن و ترویج قرآن و حدیث مثل محافل و... متفاوت بوده است. یک مدت کوتاهی هم در اتحادیه موسسات، مسئولیتی بر گردنمان گذاشته شده است که آن هم در حدود یک سال بود و دیگر ادامه پیدا نکرد. به نظرم مهمترین فعالیتی که دارم همان قرآن و حدیث در زمینه یاد گرفتن و یاد دادن است. فعالیت‌های دیگر مطالعه می‌کنم طبیعتاً در خانواده سعی می‌کنم آگاهی سیاسی اضافه کنم و سیاست را عین دیانت می‌دانم و قرآن به معنای واقعی کلمه نه اینکه فقط به لفظ قرآن و متن قرآن توجه شود، اینطور نیست. ولی به نظرم همان هم به قرآن ربط دارد یعنی ما هر کاری که برای جمهوری اسلامی می کنیم، همان در راستای قرآن است و همه فعالیت‌های من الحمدالله در زمینه قرآن و حدیث بوده و هست، نه اینکه به همه‌اش عمل کرده باشم اما سعی و تلاش کرده ام. 📲۱۱. مهم‌ترین آیه‌ای که همواره با آن به آرامش می‌رسید ، کدام آیه است؟ 🎧آیه‌ای که به ذهنم می‌رسد این است « وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً » کسی که خود را در طرح خلقت قرار دهد آن وقت کارش کار خدایی شده است. همان کار خدا را می‌خواهد انجام دهد، توکل می‌کند و خدا کارش را انجام می‌دهد این اتوبوسی است که حتماً به مقصد می‌رسد، اتوبوس خدا وسط راه که نمی‌ماند خدا هم که نصفه نمی‌ماند وقتی به این فکر می‌کنم کارش را به انجام می‌رساند و من هم سعی می‌کنم همان طرح خدا را انجام بدهم، کار خدا را انجام می‌دهم توکل می‌کنم و اگر انسان ته قلبش فکر کند کار خودش را انجام می‌دهد نه کار خدا را، طبیعتاً با این آیه‌ها دلش آرام نمی‌گیرد هر کس بر خدا توکل کند برایش کافی است و خدا اآن کار را که بخواهد انجام می‌دهد. اما خداوند برای هر چیزی قدر و اندازه ای قرار داده است اینکه یک کاری دو روزه انجام بشود یا دو ساله، یا دو قرنه، دیگر کار خداست و قطعاً هم می‌شود من هم وقتی به این آیات فکر می‌کنم می‌گویم خیلی خوب دو روز زودتر، دو روز دیرتر، ۲۰ سال دیگر هم شد، اشکالی ندارد بالاخره ما که کار خدا را انجام می‌دهیم و خداوند همان لطف را در حق ما هم بکند. 📲۱۲. چند توصیه به حافظان و اساتید کشورمان بفرمایید؟ 🎧من این داستان را شنیدم و سندش را کامل یادم نمی‌آید که بگویم. یک روزی به حاج قاسم سلیمانی گفتند شما پیامی دارید که در این عید نوروز به مردم بدهید ایشان گفتند: آقا پیام نوروزی دادند، مگر قرار است همه پیام بدهند! رهبری پیام داد کافی است، ایشان که در آن اندازه بودند وصیت‌نامه ایشان که آن معانی بلند را داشت، حرف‌های ایشان واقعاً قابل استفاده است و حرف‌های این آدمی که برای یک جهان محبوبیت داشت و حرفش شنیده می‌شد، ایشان می‌گفتند که وقتی آقا پیام دادن ما چی بگیم؟ من هم هیچ پیامی واقعاً به ذهنم نمی‌آید، ولی واقعا حرف‌های آقا را باید شنید حرفای آقا را باید خواند، باید تدبر کرد. اینا چیزهای کمی نیست چیزهای کوچکی نیست من دو سالی ست که بیشتر توجه می‌کنم، می‌فهمم که این‌ها تاریخی را خواهد ساخت و دارد می‌سازد. شما نگاه کنید این انقلابی که الان افتاده است، وضعیت مسلمین را در جهان دگرگون کرده و ظالمین را به وحشت انداخته و تحولات عظیمی را در عالم رقم زده است، کمونیست تمام شده و لیبرالیسم هم در حال احتضار است این‌ها چیزهای کوچکی نیست . جمهوری اسلامی هم در آن نقش داشته و نفر اول امام بعد رهبری بوده است که تفکراتشان این باورها و این کتاب‌هاست و همیشه خودشان می‌گویند حرف‌ هایشان، حرف‌های مخفی و راز آلودی نیست و کتاب‌هایشان هست این حرف‌های تاریخ ساز. آن وقت ما این‌ها را نخوانیم و به حرف‌های این و آن گوش دهیم به نظر من خلاصه، چیزی که بنظرم ما را نجات می‌دهد همین قرآن ثقل اکبر است و آن منبع عظیمی هست که ما را به خدا متصل می‌کند، حرف‌های رهبری ست چرا حرف‌های رهبری! به خاطر اینکه دیگران می‌گویند ما هم قرآن را می‌دانیم و خواندیم ولی برداشت‌ها مختلف است اما امروز به این نتیجه رسیده اند که برداشت رهبری صحیح بوده است و بقیه برداشت‌ ها هر چیزی هر کسی از قرآن می‌گوید درست نیست و او هست که الان بهترین حرف را می‌زند، بنابراین خلاصه‌ اش می‌شود (قرآن و رهبری) این چیزیست که پیامش را باید بفهمیم و من پیامی ندارم جز آنکه بگویم به پیام قرآن و رهبری گوش دهید. ادامه در صفحه ۶
صفحه ۶ 📲۱۳. چه عاملی باعث جذب شما به قرآن شد؟ 🎧به نظرم در علاقه به قرآن، تربیت خانوادگی و فضای محیطی خیلی تأثیر داشت. ما در قم زندگی می‌کردیم فضای انقلابی و مذهبی در خانه ما حاکم بود. مرتباً شب جمعه‌ها به حرم می‌رفتیم، شب چهارشنبه‌ ها با خانواده پیاده جمکران می رفتیم. نزدیکی منزل مان مسجد آیت الله خرازی بود خیلی از بزرگان عرفان در مسجد مجلس داشتند ما می‌رفتیم و نفس آنها روی ما تأثیر داشت، مثل آیت الله بهجت، آیت الله مشکینی و دیگران. فضای حرم، که یک فضای معنوی بود، بیت امام نزدیک ما بود، انگار خود را در آن نقطه کانونی عالم می‌دیدیم که تحولی اتفاق افتاده و همه این بزرگانی که اهل معرفت هستند، اطراف ما یک فضای معنوی ایجاد می‌کرد و خانواده هم از این فضای معنوی بهره می‌گرفتند. من فکر می‌کنم این موارد مهمترین ویژگی بود که ما را به قرآن وصل می‌کرد. طوری که من تا مدت‌ها دلیل و انگیزه خاص یا الگوی خاصی که بگویم من چرا حافظ قرآن شدم حس نمی‌کردم و نمی‌توانستم نشان دهم فرد خاصی واقعاً به ذهنم نمی‌آمد که بگویم به این خاطر بوده است، ولی این فضا و این محیط واقعاً آدم را به بعضی جهات سوق می‌دهد. بقیه‌ اش هم به نظر من کار خدا بود و خدا خواست که ما را در این مسیر قرار دهد و الحمدالله تا الان که خدا ما را به اینجا رسانده امیدوارم که عاقبت بخیرمان کند. 📲۱۴. از موفقیت‌ها و برنامه های قرآنی‌تان بگویید! 🏸🎧حالا نمی‌دانم کلمه موفقیت را باید گذاشت یا نه! فعالیت‌هایی را که بوده عرض می‌کنم. از هفت و نیم سالگی که حافظ کل قرآن شدم، طبیعتاً بچه ای که در این سن حافظ بشود مورد توجه قرار می‌گیرد به خصوص که تازه آقای طباطبایی حافظ شده بودند و یک جوی شروع شده بود و الحمدالله حفاظ کم سن و سال هم زیاد می‌شدند. در رسانه‌ها و محافل و مجالس، اجرای برنامه‌های قرآنی شروع شد. در اکثر شهرها و استان ها مسافرت داشتیم، مرتب می‌رفتیم، می‌آمدیم، برنامه اجرا می‌کردیم. حدود ۲۰ کشور بالای ۳۰ سفر از کشورهای اروپایی، غرب آسیا و شمال آفریقا را مسافرت داشتیم و برای اهل سنت و اهل شیعه برنامه قرآنی اجرا می‌کردیم ، و این مدت‌ شاید هفت هشت سال بعد از حفظ، یکی از فعالیت‌های عمده‌ای بود که داشتیم. بعد از حفظ قرآن، نهج البلاغه را حفظ کردم و وارد مفاهیم نهج البلاغه شدم و چون کسی نبود که استاد حفظ نهج البلاغه بشود خودم استاد حفظ نهج البلاغه شدم و در مسابقات نهج البلاغه هم شرکت کردم از سال ۱۳۸۵ تا حالا. الحمدالله اساتید دیگری در قم کلاس حفظ نهج البلاغه تشکیل دادند که تا آن موقع نبود. در مورد قرآن هم اوایل تا حدود ۱۰ سال بعد از حفظ برای تقویت در مسابقات قرآن شرکت می‌کردم و بعد از مدتی مسابقات را کنار گذاشتم، در اون مدتی که مسابقه شرکت می‌کردم سعی کردم که روی مفاهیم قرآن و علوم دینی کار بکنم و طلبه حوزه هم بودم و الان که درس خارج هستم، بعد وارد دانشگاه شدم، کارشناس علوم قرآن و حدیث را دریافت کردم. ارشد و دکترا را دانشگاه خواندم، این هم یکی از برنامه‌هایی بود که داشتم. بعد از حفظ، اول زبان عربی را یاد گرفتم حدود ۱۰ سال بعدش زبان انگلیسی را یاد گرفتم، این هم یکی دیگر از برنامه‌هایی بود که داشتم در این چند سال اخیر به خصوص دو سه سال اخیر دیگر دانشگاه تمام شده بود و برنامه‌های دیگر همه به یک ثباتی رسیده بودند، مسابقات دیگر کنار گذاشته شده بود درس حوزه هم تقریباً به اواخرش رسیده بود نزدیک به درس خارج بودم. این دو سه سال اخیر در یادگیری عمیق‌تر قرآن و فرمایشات رهبری فکر می‌کنم که می‌شود این دو سال را با مجموع آن ۳۰ سال قبلش مقایسه کرد. ما حرف‌های دیگران را می‌خواندیم، حرف‌های رهبری و سخنان به روز آقا را نمی‌ خواندیم. گاهی اوقات آدم باید ۴-۵ بار سخنان روز آقا را بخواند تا عمقش را متوجه شود. این دو سه سال اخیر به لطف خدا سیر رشد جدیدی برای بنده پیش آمده است، سخنرانی‌ های آقا، برنامه های آقا و پیام‌هایی که آقا داده است و این برنامه فعلی است که دارم و سعی می‌کنم که انشاالله خودم را در این زمینه مجهز بکنم تا بتوانیم دیگران را هم در این زمینه آماده کنیم تا آنها هم با این ابرمرد الهی زمان ما و سبک زندگی و مطالباتی که از ما دارند بیشتر آشنا شوند، که راه نجات ما همین است. ما راه نجات دیگری نداریم که انشاالله هم خودم را بتونم نجات دهم و هم به مردم کمک کنم که با فهم عمیق از قرآن و رهبری بهره ببرند. ادامه در صفحه ۷
صفحه ۷ البته الان دروس فقهی را ادامه می‌دهم یک بخش از برنامه‌ها، همان دروس فقهی است و در آن هم طبیعتاً حفظ و تدریس مفاهیم و... هم هست. این‌ها چیزهایی بود که از قبل انجام می دادیم و چیزهای جدیدی که عرض کردم اضافه شده است. ✨سخن پایانی. سخن پایانی اینکه صحبت‌ها و نوشته‌های ما در کانال‌ها پخش می‌شود، ما را به عنوان الگوی قرآنی خود در نظر نگیرید. ما به عنوان الگوی قرآنی خود پیامبر، امام حسین علیه السلام و یاران ایشان را داریم. امروز الگوی قرآنی ما رهبرمان هستند، قبل از ایشان امام خمینی بودند. اگر بخواهید از ما یاد بگیرید و ما را الگو قرار دهید و خدای نکرده از آن سرچشمه دور بیافتید، معلوم نیست که عاقبت بخیر شوید، اما اگر به آن سرچشمه‌ها رجوع کنید و وصل شوید مطمئناً عاقبت بخیر می‌شوید. بنابراین آن چیزی که باید بفهمید و پیدا کنید، آن نفر اول و آن قله و آن برترین کسی که خدا امروز جلوی چشم ما قرار داده او هست، الگو را او قرار بدهید اگر اینطور شد انشالله عاقبت بخیر می‌شویم ما هم مثل بقیه. می گویند که یک مجتهدی به بچه‌اش می‌گوید: می‌خواهی چه کاره شوی؟ گفت می‌خواهم شبیه شما شوم. گفت: پس هیچی نمی‌شوی، گفت: چرا هیچی نمی‌شوم شما آیت الله هستی! گفت: من امام صادق علیه السلام را الگوی خویش قرار دادم، این شدم. پس تو اگر مرا الگو قرار دهی هیچی نمی‌شوی. همان شعری که می‌گوید: همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدند آنهایی که می‌خواهند موفق شوند به الگوهای دم دستی مثل بنده اصلاً اکتفا نکنند. این مسیر را که به سوی خلیفه اللهی پیش می‌روید، در مسیر کسانی را ببینید که بخشی از راه را رفته‌اند این خوب است اما باید خیلی بیشتر جلو بروید و به آن حبل المتین متصل شوید و آن کسی که سر قله هست این ریسمان و این حبل دست اوست. او شما را به اون بالا می کشد که به قله برسید، نه ما که این پایین ایستادیم. امروز این آقا در بالای کوه ایستادند و شهدایی که به فراخور آنقدری که به آقا نزدیک بودند، همینطور در دامنه قله و یا پایین قرار دارند آنها ستاره‌هایی هستند که می‌توانند شما را هدایت کنند و به راه بکشانند آنها را الگو بگیرید کتاب‌های شهدا را بخوانید، کتاب‌های آقا را بخوانید. حرف‌های ما را هم در این حدی که بشنوید و عبرتی بگیرید به نظرم خوب است اینکه ما را الگو قرار دهید گمراهی است. توضیح بدهم که ما نباید نهایت باشیم اما برای اینکه چیزهایی بخواهیم یاد بگیریم بله ما می‌توانیم از همدیگر یاد بگیریم حتی از منافق هم می‌شود یاد گرفت اینکه خدا ما را کمک کند و شما را هم کمک کند تا به همان سمت حرکت کنیم و آخر هم عاقبت بخیر شویم السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. 🌐Hamyarquran.com 💠@hamyarequran •┈••✾☘🌼🌺🌼☘✾••┈•
97.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوشنبه های قرآنی✨ با حضور میهمان ارجمند‌ جناب استاد سید احمد موسوی 🗒 ۲۰ آذر ۱۴۰۲