eitaa logo
بـهـتـࢪیـن زیـنـت《حـجـاب》
981 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.2هزار ویدیو
177 فایل
شروط👈 @Sharayetcanal بیسیم چیمون👇 https://harfeto.timefriend.net/16622644184270 بیسیم چی📞 🌸خواهَࢪاا_خواهَࢪاا🌸 +مࢪڪز بگوشیم👂🏻 -حجاب!..🌱 حجابتونومُحڪَم‌بگیرید حتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱 اینجابچِه‌هابخاطِࢪِحفظِ‌چادُࢪِ ناموس‌شیعِه.. مۍزَنَن‌به‌خطِ دشمݩ
مشاهده در ایتا
دانلود
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی از تعویض ضریح مطهر سلام الله علیها و رسیدن به قبر اصلی حضرت 🥺🖤
🥀🥀 🟢همسرشهید محـــسن‌حججی نقل‌می‌کند : 🔺علی بعـــضی وقت ها بی دلیل زمین می خورد و ما نگران شدیم . با خانواده تصمیم گرفتـــیم علــی رو ببریم دکتر 🌿🌊 🔺تا اینکه یه شـــب محسن به خواب یکی از آشـــنایان می آید و می گوید : 🔹علی ســـالم است و هنگام بازی ، چون می خواهد بـــیاید بغلِ من ، ولی نمیـــشه 🔹زمین مــے خورد ... 💔🌼
|خاطره| رفیق شهید: بابک اگر میدید کسی توان مالی رفتن به کلاس زبان نداره،براشون کلاس عربی و زبان میگذاشت.بیشتر سعی میکرد به بچه ها کمک کند. تحقیق میکرد افراد نیازمند رو پیدا کنه و از نظر درسی و آموزشی به اون ها کمک کنه. معلم خیلی خوبی برای بچه های محل و کسانی که دوستانش معرفی میکردن بود. وقتی به کسی قول میداد که زمان برای آموزش داشته باشه، تمام سعی اش رو میکرد که بد قول نشه.اگر فکر میکرد نمیتونه زمان داشته باشه، اصلا قول نمیداد چون دوست نداشت بدقول بشه. براش مهم نبود که چقدر زمان میگذره،میزان یاددهی براش اهمیت داشت! ❤️
ایستگاه شهدا 🌷 شهید مرتضی کریمی 🌷 جاذبه مرتضی خیلی زیاد بود. از پیرمرد هشتادساله تا بچۀ کوچک، همه را جذب خودش می‌کرد. با همه رفیق بود. بعد از شهادتش کسانی آمدند به خانۀ ما و از کارهای مرتضی ‌گفتند که باورش برایمان سخت است. نمی‌شناختمشان. می‌گفتند که شما نمی‌دانید مرتضی برای ما چه کار کرده. مرتضی بچۀ ما را از انحراف نجات داد. می‌گفتند مرتضی فقط مال شما نبوده، مرتضی برای همۀ ما بوده... نحوه شهادت:🌷🕊🌷  یک ماشین قرار بود، مجروح ها را به عقب ببرد. برد و برگشت. اینانلو را پشت وانت دمر خواباندیم، حبیب هم لبه وانت بود. در حال بحث با مرتضی کریمی بودیم که کداممان مجروح ها را ببرد. در همین گیر و دار بودم که نفهمیدم چه شد. وقتی به هوش آمدم، درد عجیبی در سرم حس می کردم. چشم هایم را که باز کردم، چشم به چشم مرتضی افتاد که سرش کنارم افتاده بود. تکه های استخوان مرتضی را روی سر و صورتم حس می کرد. من و مرتضی تنها نیم متر از هم فاصله داشتیم. به غیر از ما چند سوری هم به شهادت رسیده بودند.
‍ نگاهَت اُفق را به زندگیَمـ نشان میدهد... زندگی که نهایتش است نگاهت آنقدر مطمئن هست که با خیره شدن بِهِشان قرصِ قرص میشود... شبیه رفتار کنیمـ شهـــ گمنام ــید
•|دوباره کرده دلم یاد حضرت زینب •|رسیده موسـم میلاد حضرت زینب •|زمین وعرش غرق شادی وشور است •|مدینه گشـته مکان زاد حضرت زینب این عید بر عاشقان مبارک😍😍😍 』 『 @hejaaaab
✾͜͡💚بِســـمِ الـلّـھِ الـࢪَّحــمـنِ الࢪَّحــیـم✾͜͡💚 «اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً» ‌‌『اللّٰھُمَ‌؏َـجِّـلْ لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج...』
هـــــزار قصـــــہ نوشتیـــــم بـر صحیـــــفہ ےِ دِل هنوز عشـــــقِ تـــــو عنوانِ سَـر مقـــالہ ے ماسٺـــــ