. ديشب توى مراسم وداع؛ حيرون پنج تا بچه‌ بودم... پدر رو توى لبنان به خاك سپرده بودن و حالا بالاى سر تابوت مادر نشسته بودن. دختر ریز ریز گریه میکرد و‌با نوحه سینه میزد؛ پسر ها سینه میزدن خاله شون اومد پسر کوچکتر رو صداش زد که خاله اذیت میشی بیا کنار خودم گفت نه خاله همینجا دارم سینه میزنم! رفتار پسر بزرگتر هم که با كوچكترها بينظير بود... عجب بچه هايي تربيت كردى و رفتى زن «بهشت زیر پای مادر» برام پر رنگ میشه؛ اینگونه رفتن یک اتفاق نیست یک عمر زندگی هست؛ یک عمر باید درست زندگی کرده باشی درست انتخاب کرده باشی درست قدم برداشته باشی و در نهایت خدا صحنه آخر رو قشنگ برات نقاشی کنه... هنیأ لک خانم #معصومه_کرباسی نوش جانت باشه #زندگی زیبا و رفتن زیباتر یقین دارم با خیالی راحت و نفسی مطمئن پر کشیدی و‌ حتا نگران پنج تا بچه قد و نیم قدی که به جا گذاشتی هم نبودی چون میدونی چی تربیت کردی و چی از خودت به جا گذاشتی... 🦋نویسنده متن را پیدا نکردم +مربوط به مراسم وداع با شهیده 🦋@hejab_fereshteha