من یکـــــ محجـبـه امـ ...! شـــــــــآد و پرنـشـآط...سرزنده و پر کــآر... قـــرآن ونـهـج البلاغــه اگرمیخوآنمـ رمان وحآفظ همـ میخوآنمـ عـآشق پهلوانی های حضرت حیـــــدر اگرهستـمـ ،  یک عـآلمه شعرحماسی ازشاهنـآمه حفظمـ  ^__^ پآی سجـآده اگر گریه میکنمـ ....خنده هـآیـم بادوسـتآنمـ تمـآشآیی ست.. من یــکـــ عآلمه دوست ورفیق دآرمـ ... تابستانها اگر زیارت میرومـ اردوهای تفریحی هم نیز پابرجاست. ما اگرسخنرانی میرویمـ پارکــــ رفتنمان همـ سرجایش است. ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈

سهم هر انقلابی و دوستدار ایران: یاری رساندن در انتشار وسیع این پویش در فضای حقیقی و مجازی ❤🇮🇷❤ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#حجابــــ🧕🏻 احترام به حرمت هاے الهۍ‌ست و چادر – حجـاب برتر – بله‌ے بلند من است به یڪتا معشوق عالم، به خداے مهربانم ڪمۍ فڪر ڪن… تو با بی‌حجابی به چه ڪسی بله می‌گویی؟ حجاب یعنی من مجهز به آنتی ویروس هوس و وسوسه هستم اصالت زن مسلمان عفت اوست ڪه حجاب مهمترین رڪن آن است. دختران خودنما در چشم ها جاے دارند ولی دختران عفیف در دل ها زیرا حجاب یعنی به جاے شخص، شخصیت را دیدن بیا فڪر ڪنیم حجاب محدودیت است، من آزادانه عاشقت هستم اے زیباترین محدودیت دنیا… چادر مشڪی تو ، برایت امنیت می‌آورد خیالت راحت، گرگ‌ها همیشه به دنبال شنل قرمزے هستند… #باماهمراه‌باشید😊👇🏻 #ڪانال‌حجـــــاب‌عفــــاف🌱 https://eitaa.com/joinchat/513736938Cc8c1861a85 https://eitaa.com/joinchat/513736938Cc8c1861a85

꧁꧂🌼به وقت رمـان🌼꧁꧂

🍃🥀🍃🥀 🥀🍃🥀 🍃🥀 🥀 ⚜هوالعشق ⚜ 📕#محافظ_عاشق_من🥀 ✍ به قلم : #ف_میم 🍃 #قسمت_سی_هشتم از عالم و آدم جدا شدم به سمت کتابم پرواز کردم . « قرار بود اولین روز دانشگاه را آغاز کند . مثل همیشه لباس مرتبی را پوشید و از اتاقش حسنا را صدا زد : حسنا ؟ امروز کلاس داری ؟ ـ آره ، مهدا میاد دنبالم . ـ نمی خواد بگو نیاد ، باهم میریم . حسنا وارد اتاق برادرش شد و ادامه داد ؛ امروز چهلم خواهر یکی از همکلاسی های منو امیرحسینه ، مهدا گفت اونم میاد یه پروژه مشترک داشتیم با مهدا اینا ، هم کلاسیمم بود برا همین مهدا هم میاد ـ خیلی خب پس من برم تو خودت میای ؟ صدای تلفنش مانع از پاسخ دادن به برادرش شد ؛ الو ، جانم . سلام ... باشه اومدم ... ماشین نداااااری ؟! ... آره ، کلاس داشتن معلولین ذهنی ... ماشین مامانمم نیست ... صبر کن ! ـ محمد ؟ ما هم میبری ؟ محمدحسین کلافه سری تکان داد و گفت : باشه حسنا لبخندی به برادرش زد رو به فرد پشت خط گفت : الو مهی ؟ داداشم میرسونتمون ... نه بابا چه مزاحمتی من و امیر همیشه با شما میایم ... نمیخواد معذب باشی .... تو که رو کم کن عالمی ... برو بابا ... پایین منتظر میشی تا بیام ، فهمیدی ؟! .... آفرین ـ ممد بریم ! ـ حالا چرا اینقدر اصرار میکنی ... حسنا انگشت تهدید را بسمت محمدحسین گرفت و گفت : این نیم وجبی خط قرمز منه ، اوکی ممد جان ؟! ـ اون انگشتتو بیار پایین چشمو درآوردی ! .ــــــــ ♥ ـــــــ.ــــــــ ♥ــــــــ.ـــــــــ. ـ سلام مهی جون ـ سلامو .... ـ آتشی نشو عشخم ، مهدعلیا ـ خدا بگم تو و فاطمه رو چیکار کنه ، آغا یه مهدا گفتن اینقدر سخته ؟! ـ ها والا . + سلام با صدای محمدحسین هر دو بسمتش برگشتند . ـ سلام ، ببخشید مزاحم شما شدیم + نه خواهش میکنم ، بفرمایید . به دانشگاه که رسیدند با هم خداحافظی کردند و هر کدام به سمتی رفتند ، مهدا تا شروع کلاسش ۵ دقیقه وقت داشت به سرعت به کتابخانه رفت و کتابش را تحویل داد و سپس به سمت کلاسش رفت . &ادامه دارد ... 🌹#زهرایی_شو🌹 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈

قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور...🤲 #دعای_فرج🕊 #قرار_عاشقی🦋 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈

حاج محمود کریمی یا عباس 🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺@hejab_o_efaf ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈