eitaa logo
🧕🏻حجاب و عفاف🧕🏻
3.2هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
10هزار ویدیو
75 فایل
﷽ حـجاب بوته خوش بوی گل عفاف است🌱 [برای تعقل و تفکر آزاد اندیشانه ؛حول مسئله عفاف و حجاب گرد هم آمده ایم ] بگوشیم @fendreck @Sarbaaz_mahdi313 کپی باذکرصلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
چــــــــــادُرم آتش‌وجودت... عطرِ‌گلستانِ‌ابراهیم‌می‌دهد... نمی‌سوزاند... به‌عروج‌می‌رساند... ڪافیست‌عشق‌را‌لمس‌ڪنی... آن‌وقت... ڪه‌گرمای‌وجودش‌را... با‌هیچ‌خنڪایی... با‌هیچ‌نسیمی... عوضش‌نمی‌ڪنی...🤎 ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
🌺👌شعر بسیار زیبای «فتنه ی سرما» سربلند است درختی که به هنگام خزان🍁🍂🍁دامن برگ و بر خویش به یغما ندهند باد پاییز فریبیست پر از رنگ و ریا🍁🍂🍁که به تن ها بدمد رنگ و ز جانها ببرد هر درختی ز پی پیرهن رنگ به رنگ🍁🍂🍁به خزان تن بدهند رونقش از جان برود تن عریان که دگر هیچ ندارد رونق🍁🍂🍁ارمغانیست کزین فتنه ی سرما ببرد سرو اما چه قدر دست خزان را خوانده🌲🌿🌲که به موسیقی او رقص به تن وا ندهد جامه ی سبز خودش را ندهد دست خزان🌲🌱🌲رنگ یکرنگی خود را به طمع ها ندهد تک درختیست که در معرکه ی سرد خزان🌲🌱🌲ایستادست و به آن فرصت جولان ندهد سر بلند است و سرافراز و سراسر سبز است🌲🌱🌲زانکه با ساز خزان ساز تولی نزند دیدن قامت او خاطره ی خوب بهار🌲🌱🌲بودنش در همه جا غصه ز دلها ببرد 🌲🌲سرو این سرو عجب معرکه ی زیباییست... حجاب_فاطمے ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
چند ثانیـــــه به وقــت رمـــــــان
🇮🇷🌴فنــــــــدرســک🌴🇮🇷: با سرعت دستم را بالا می برم و روی صورت خیسم می کشم. داشتم در خیالم ریزترین خاطرات تلخ را جست و جو می کردم. صدای سعید همراه با انگشتی که به در می زند از گنگی بیرونم می کشد. با آستین صورتم را خشک می کنم. در را باز می کند و اول چند ثانیه به صورت من خیره می شود. می گوید : - حل کردی یا حل کنم؟ علی لبخند میزند و سری تکان می دهد:...... _ حله سعیدجان. مسعود شانه‌های سعید را می‌گیرد و به سمت حال هل می‌دهد و صورت خندانش که با دیدن من سکوت می‌شود. حرفش در دهان می‌ماسد. این ضعف من همه را اذیت کرده است. سرم را پایین می‌اندازم. _ لیلا پارچه‌ها را دید؟ علی پوزخندی می‌زند و می‌گوید: _کور خوندیم. آن‌قدر خواهرمان کم خرج هست که با هیچ رشوه‌ای حاضر به پذیرش نشد. مسعود چشمش که به پارچه‌های کنار چرخ خیاطی می‌افتد، می‌گوید: _ خواهرتو نمی‌شناسی از حیثیت برادری ساقط شدی. پارچه‌ها را گذاشته کنار چرخ خیاطی، یعنی این‌که دلشم خواسته، بی منت. بر می‌گردد سمت من: _ خداییش لیلا جان برای این دو نفر را خراب کردی مهم نیست، من رو هواداری کن؛ چون شلوارم مونده روی دستم نمی‌دونم با چی بپوشمش... علی پوفی می‌کند و می‌گوید: با این لباس‌ها هرچی من خوشگل می‌شم تو زشت. شلوارت رو بده به من، خودت رو بی‌خود انگشت‌نمای مردم نکن. مسعود خیز بر می‌دارد طرف علی و می‌گوید: _ای بی مروت، منو بگو که می‌خواستم تو رو ساقدوش خودم کنم. و مشت‌هایش را به سر و کول علی می‌زند. علی تلاش می‌کند تا دست‌های مسعود را بگیرد و هم‌زمان فریادش خانه را پر می‌کند. از حرکت بچه‌گانه و دیدن لباس‌های کج و کوله و موهای به‌ هم ریخته‌شان می‌خندم. مسعود بلند می‌شود و دستانش را به‌هم می‌زند، لباسش را صاف می‌کند و می‌گوید: _ اگه بدونم با زدن علی خوشحال می‌شی و می‌خندی، روزی دو سه بار می‌زنمش. علی خیز بر می‌دارد سمت مسعود و فرار و بعد هم دری که محکم بسته می‌شود. بر می‌گردد و می‌ایستد جلوی آینه و موهایش را شانه می‌کند، تیشرت کرمش را صاف می‌کند و می‌گوید: _ مسعود دیوانه. خدا شفاش بده! روحم نیازمند شفاست.‌ باید تلخی ‌هایی را که دارد خرابم می‌کند بجوشانم تا زهرش برود. چشمانم را می‌بندم و با خود زمزمه می‌کنم: باید مربا شوم.‌ زیتون پرورده شوم. باید تلخی را از بین ببرم. باید باید باید... مقابل آینه می‌ایستم و به خودم خیره می‌شوم. این خودم هستم یا قسمتی از یک خود. چشمانم وقتی که خیره‌ی آینه می‌شود یعنی که هیچ نمی‌بینند و تنها فکرم هست که می‌بیند.‌ پلک برهم می‌گذارم و دوباره باز می‌کنم؛ خودم را می‌بینم، چشمان درشت و ابروهای کشیده‌ام، بینی قلمی و لب‌های ساکتم را... دست می‌برم و موهایم را باز می‌کنم. سرم انگار سبک می‌شود. خون در رگ‌هایم به جریان می‌افتد. شانه را روی موهایم می‌کشم، انگار دستی دارد سرم را نوازش می‌کند. با هر بار کشیدن، موهای خرمایی‌ام به بازی گرفته می‌شوند. منظم و صاف می‌شوند و دوباره مجعد می‌شوند. حس شیرینی می‌دهد دستان مهربانی که موهایم را با انگشتانش شانه‌ می‌زند و آرامش وجودش را در طول موهایم امتداد می‌دهد. شانه را می‌گذارم، موهایم را سه دسته می‌کنم و می‌بافمشان. بین گل‌سرهایم چشم می‌چرخانم. بیشترشان را پدر خریده است. چه‌قدر با هدیه‌هایش به دنیای دخترانه‌ام سرک می‌کشید! گل‌سرها را یکی یکی بر می‌دارم و نگاهشان می‌کنم. چرا هر بار کنار هر هدیه‌ای که می‌خرید حتماً یک گل سر هم بود؟ خنده‌ام می‌گیرد از جواب‌هایی که دارد به ذهنم می‌رسد. بی‌خیالش می‌شوم و یا آخرین گل‌سری که آورده بود موهایم را می‌بندم. بلوز دامن یاسی حریرم را که تازه دوخته‌ام می‌پوشم. جعبه‌ی گردنبند مرواریدم را در می‌آورم. پدرِ همیشه غایبم خریده است.‌ نمی‌دانم چرا دیگران دلشان می‌خواهد که من اندازه‌ی خودشان باشم، اما من دلم می‌خواهد که بزرگ‌تر بشوم. بزرگ‌تر فکر کنم، بزرگ‌تر بفهمم، بهتر زندگی کنم. گوشواره‌ی مروارید را هم می‌اندازم. ادامه دارد . . .✍ ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
هدایت شده از 🚩منتظــران ظهــــور ۳۱۳(عــج)🚩
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ✅ ✅ ✅ ✅ 👌 🎥 ما در وسط جنگیم اگر چادر از سر زن محجبه کشیدن اگر عمامه از سر یک روحانی انداختن یادت باشه که..... سخنرانی جالب حاج آقای سنجریان امام جمعه چهاردانگه الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊 .┈┉┅━❀🌸💌🌸❀━┅┉┈ @SARBAZANMAHDIFATEMEE .┈┉┅━❀🌸💌🌸❀━┅┉┈    
هدایت شده از 35699 یا الله
فواید وفضیلت هاـی حدیث کسا⤵️ ✍توسل به اهل بیت «ع»..🕊 1_نزول رحمت و آمرزش خداوند🌨 2_رستگاری و سعادت در آخرت🌱 3_استجابت دعا🤲 4_توجه ویژه امام زمان«عج»🕊💔 5_رفع بلا و گرفتارـی🍃 6_تقرب و نزدیکی به خداوند🦋🍃 7_نجات از گمراهی و انحرافات مذهب.. 😇 حضرت زهرا سلام الله عليها می فرمایند :🌱⤵️ ( وَسیلَتُهُ في خَلْقِهِ وَنَحْنُ خاصَّتُهُ وَمَحَلُّ قُدسِهِ) 🕊 واسطۀ الهی در میان مخلوقاتش و برگزیدگان خدا و جایگاه قدس اوییمـ...🕊 ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ چلهٔ حدیث کسا🍃جهت شرکت به گروه ما بپیوندید 🌺⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3595239670G235f8ff086
1_2070854129.mp3
13.73M
صحبتهای مهم خانم خراسانی درمورد حجاب ( بصیرت افزایی) خیلی خیلی مهم نشر حداکثری👌👌👌👌 🌷امیرالمؤمنین شناسی الغارات🌷 قسمت6️⃣5️⃣ خطر سکوت عجیب جامعه در برابر بی حجابی خطر سکوت خطرناک قانونگذاران مجلس خطر سکوت علما حوزه علمیه خطر سکوت دولتمردان خطر سکوت مداحان و سخنرانان عزیز خطر سکوت دانشجویان مذهبی انقلابی بررسی عواقب سکوت مردم سوریه در مقابل معاویه 🤔🤨‼️‼️ ۲۳ آبان ۱۴۰۱ ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.» بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد! مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است.!. 💠💠💠💠💠 ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
🔴 اگر شما کم رنگ شد سر مزار من نیایید ‼️ 👈شهید مدافع حرم «مجتبی بابایی‌زاده»: 🔹چه زیباست سیاهی چادر شما، نمی‌دانم این چه حسی بود که چادر شما به من می‌داد اما می‌دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو می‌گرفتم 🔸باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است. 🔹امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود☝️ و خدا نکند که روزی حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمی‌دارم به ملاقات من سر مزار بیایید.❗️ ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترویج زیبا از فرهنگ عفاف وحجاب ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
میدونید چرا ، دانشمند حوزه‌ی نانوفناوری، ، داور چندین مقاله و فارغ‌التحصیلِ دانشگاه صنعتی شریف رو نمی شناسن ؟ ولی واسه نازنین بنیادی که رزومه‌ش کنارِ افشینه، خودشونو شرحه شرحه میکنن؟! آفرین، چون است. (عج) ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻   . ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ 「⃢🦋➺    @hejab_o_efaf .┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈