دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 76👇 دوست داشتم زودتر زمان بگذره و روز موعود بر
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 77👇
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 77👇
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 77👇
وقتش بود منم اذیت کنم!
به آشپزخونه رسیده بودیم.
رو کردم سمت مامی و خیلی جدی و رسمی گفتم:
- ببین مادر من!
شما سنی ازتون گذشته!
زندگی با خجالت اصلا قشنگ نیست
تا کی میخواید اینطوری پیش برید؟
بر ترستون غلبه کنید!
قدرت نه گفتنتون رو تقویت کنین!
چرا باید مادر من، از نه گفتن واهمه داشته باشه!
نگید نیم وجب بچه اومده به من چیز یاد بده!
این حرف ها رو شاید هیچکی بهتون نگه
این کلید موفقیت فرداتونه.
قدرش رو بدون مامان.
من مطمئنم تو میتونی! قوی باش مامان!
چرا از فردا؟ از همین الان شروع کن.
گوشی رو بردار زنگشون بزن!
خیلی محکم و با صدای بلند بهشون بگو من ازتون نمیترسم.
بگو مامان. بگو که نمیخوای امشب بیان خواستگاری!
ترس به دلت راه نده! حتما میتونی. منم حمایتت میکنم.
مامان داشت چیزی میخورد و الا نمیشد این همه پشت سر هم حرف بزنم!
کوکب خانم هم توی آشپزخونه مشغول کار بود و ریز ریز میخندید.
زنی فهمیده و فرهیخته بود و توی دعوای مادر دختری دخالت نمیکرد!
مام که دهنش خالی شد رو کرد به من و صریح و بی پرده گفت:
- چه قدر فک زدی هانیه! یه دقیقه نذاشتی بفهمم چی از این گلوم رفت پایین!
جوگیر نشو! برای منم کلید پلید نکن.
نه گفتنمم تقویت کردم که به تو میگم نه!
موفقیت منم توی اینه که پر تو رو وا کنم.
بلکه بختت باز بشه بری راحت بشم!
- خیلی ممنون مامان! هم برا این همه محبت مادرانه! همم واسه تقویت نه گفتنتون!
میگم خوبه من رو دارین! و الا تمرین نه گفتن براتون مشکل میشد!
- زود حاضر شو. منم کلی کار دارم.
اینقدم در گوش من قصه نخون!
تا یه ساعت دیگه میرسن. عجله کن
- مامان من شرائطشو ندارم!
- رو مخی هانیه! الان وقت بحث کردن نیست!
برو حاضر شو که الانه میرسن. معطل نکنی زشته.
هاج و واج فقط نگاه میکردم!
- اصلا الان باید به من بگید که حاضر بشم؟!
فکر نمیکنید یه کم دیره؟!
- یه دفعه ای شد. منم فراموش کردم بهت بگم
الانم وقت رو تلف نکن. بپر تو اتاقت به خودت برس تا دیر نشده.
تنها جمله امیدوار کننده اون روز مامانم این بود:
- قول میدم تا آزمونت دیگه کسیو راه ندم.
ولی الان دارم بهت میگم بعدا برا من قصه حسن کرد شبستری نخونی!
ولی به حالت فردا بگی قول دادی چرا نه نگفتی و اینا!
خوب گوشات رو باز کن! فقط تا آزمونت صبر میکنم!
بعد بخوای نخوای خواستگار راه میدم.
تنها راه نجاتم برنده شدن توی آزمون بود.
که اونم مامان مسلم گرفته بود که قبول نمیشم!
✍️ مجتبی مختاری
🆔 نظرات رمان 👈 @mokhtari355
═ೋ❅📚❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
مهدی رسولی-آغاز امامتت مبارک.mp3
13.76M
آغاز امـــــــامتت مبارکـــــــ🥳🎊
🎉#آقامبارکاستردایامامَتت 😍
▫️#مولودی
▫️#رسولی
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚آقــا... ردای سبز امامَت مبارکتــــــــ
💚سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ۱۴شاخه گل صلوات🕊✨
#امام_زمان
#امامت
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تحلیلی جالب و قشنگ بر قدر صاحب الزمان
#استاد_رائفیپور
#امام_زمان
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 77👇 وقتش بود منم اذیت کنم! به آشپزخونه رسیده ب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 78 👇
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 78 👇
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 78👇
زمان زیادی برای آماده شدن نداشتم.
حتی فرصت دوش گرفتن نبود!
تا قبل اومدن مهمونا آماده نمیبودم مامان کلم رو میکند.
در کمد رو باز کردم...
چند دست لباس انتخاب کردم و روی تخت ریختم.
وقت فکر کردن نبود!
اولی رو که تن زدم، دیگه وسواس به خرج ندادم و روی ست همون کار کردم.
از سرشون هم زیاده!
ناراحت نشیدا! ولی یه حرکت مدنی میخوام بزنم!
به نشونه اعتراض که وقتی میگم چی پوشیدم، بعضیا ایش و پیش میکنن؛ این بار اصلا نمیگم چی پوشیدم.
باشد تا دیگر پشت سر هانیه خانم حرف نزنید!
یک ساعتی گذشت و سر و کله مهمونا پیدا شد.
سوپرایز شدم. اصلا فکر این یکی رو نمیکردم!
خواستگار این سری با بقیه دفعه ها فرق داشت!
شاید باورتون نشه ولی یه پسر مذهبی!
از اونایی که کت نمیپوشن و دکمه بالا بالائی پیراهنشون همیشه بسته هست.
البته این یکی اون دکمه پیراهنش باز بود. فکر کنم یادش رفته بود ببنده! ولی کت مت نداشت.
خواستگار این مدلی کم داشتم که به لطف مامانم، لیست آرشیو خواستگارام تکمیل شد!
منم نه گذاشتم، نه برداشتم. اصلا به روی خودم نیاوردم که طرف به اصطلاح مذهبی هست.
با همون ظاهری که واسه خواستگارای قبلی میومدم و مناسب یه پسر مذهبی نبود توی مهمونی حاضر شدم.
دندش نرم. مشکل خودشه! من که مجبورش نکردم بیاد خواستگاریم! اصلا میخواست نیاد! هنوزم دیر نشده. پشیمونه پاشه بره! والاا!
پسره ظاهرش هیکلی و ورزش کار بود.
قدش هم بزنم به تخته خیلی بلند بود!
بعد پذیرایی و اینا، طبق رسم جلسات خواستگاری رفتیم توی اتاق تا مثلا دو نفری حرفامونو بزنیم.
یه پیراهن فیروزه ای رنگ با یه شلوار روشن مایل به کرمی تنش بود.
برخلاف انتظارم از یه پسر مذهبی موقع صحبت ها سرش اصلا پائین نبود!
از اول تا آخر به جمال دلربای هانیه خانم زل زده بود!
حالا برای من زیاد مهم نیست که بهم نگاه کنه یا نه.
ولی فکر میکردم برای اون مهم باشه!
چند دقیقه ای با هم حرف زدیم.
لارج تر از اونی بود که جلو خونوادش نشون میداد.
نگاهش. طرز حرف زدنش. تفکراتش!
حتی عکس بگ گراند گوشیش!
انگاری از مذهب فقط ریشش رو داشت!
واعضان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر مکینند.
اگه مادربزرگم اهل دین نبود و دوستایی مثل زهرا نمیداشتم، حتما فکر میکردم واقعا مذهبی ها همه همینطورن!
واقعا حیف دین که اینجور آدما جانمازش رو آب میکشن و آدما رو ازش زده میکنن.
جاتون خالی. نیم ساعتی فک زد و حرف زدم.
اون رو نمیدونم ولی من بی پرده واقعا همونی که بودم رو گفتم. نه کمتر نه بیشتر!
به دخترای گل پیشنهاد میکنم شما هم حتما صاف و صادق باشید.
جلسه خواستگاری که جای فیلم و سیانس بازی کردن نیست.
صحبتاش که تموم شد. گفت خب!
خیلی خوبه. من موافق این ازدواجم!
اگه شمام حرفی ندارین که بریم.
کار داشت بیخ پیدا میکرد!
نبریده، دوخت و تنش هم کرد!
مثل همیشه 50 درصد کار حل بود و فقط مونده بود نظر من!
✍️ مجتبی مختاری
🆔 نظرات رمان 👈 @mokhtari355
═ೋ❅📚❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
صدا ۰۱۸.m4a
4.36M
💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧
صوت شماره ۱۳
🎤 سرکار خانم کفاش حسینی
🌹مبانی عفاف در خانواده🌹
(مراتب حیا از دیدگاه امام صادق علیهالسلام)
🎧 لطفا جهت ملکه شدن کاربرد عفاف در زندگی یعنی 《غلبه ی رفتارهای عقلانی به جای رفتارهای هیجانی》 هر صوت را بیش از یک بار گوش کنید.
#مبانی_عفاف ۱۳
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر_علی_تقوی
🔴 بازی نخـوریـم ⚠️
❌ گنـاھ حـدّ یقـف نداره!!🔥
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔 زنگ تفریح
شانس من از طبیعت گردی😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ پیگیری قضایی ⚖️
🔴 هنجارشکنی در مدرسه کیمیای دانش کرمان
▪️مدیر مدرسه برکنار شد ▪️
💬 مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان:
🔻متاسفانه در آغاز سال تحصیلی جدید یکی از مدارس شهر کرمان مراسم جشن بازگشایی مدرسه را به شکل غیر متعارف اجرا کرده که بعد از مشخص شدن صحت موضوع دستور به لغو ابلاغ مدیر مدرسه و معرفی آن به هیئت تخلفات اداری داده شد.
🔻بر اساس تاکیدات وزیر آموزش و پرورش هیچ نوع هنجارشکنی و رفتارهای غیرتربیتی خارج از شئونات اسلامی در آموزش و پرورش جایگاهی ندارد و مردم ولایتمدار کرمان نیز به هیچ وجه مدیران هنجارشکن را نمیبخشند.
🔹شادی را در مدارس به جدیت پیگیری میکنیم اما اجازه نخواهیم داد این رفتارها افکار عمومی را جریحهدار کند.
#استحاله_فرهنگی_ممنوع
═ೋ❅۞°•🔮•°۞❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
⚠️ پیگیری قضایی ⚖️ 🔴 هنجارشکنی در مدرسه کیمیای دانش کرمان ▪️مدیر مدرسه برکنار شد ▪️ 💬 مدیرکل آموز
.
✅ البته خوبه که منصف باشیم
تو همین هفتهی اول مهر
در جریانم و عکسها و فیلمهاشون رو رصد کردم
که چه تعداد زیادی از مدارس، بمناسبت هفته دفاع مقدس ؛ دکور و برنامه مختص شهدا برگزار کردند
برای بیعت با امام زمان عج ؛ کارهای بسیار زیبا و تاثیرگزاری در سطح مدارس اجرا شد.
اجرای سرود دخترایران و سلام فرمانده و سرودهای مذهبی دیگه...
🔻میدونیم آموزش و پرورش نقصها و ضعفهایی داره ؛
و باید تلاش کنه بهتر بشه
اما دیدن اینجور کلیپها باعث نمیشه کلا ناامید بشیم
ما خوبیها رو هم میبینیم☺️
دست از تلاش برنمیداریم
و به آینده ایران عزیزمون امیدواریم👌🇮🇷
═ೋ❅🌻❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
. ✅ البته خوبه که منصف باشیم تو همین هفتهی اول مهر در جریانم و عکسها و فیلمهاشون رو رصد کردم
29.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_شما☺️
✍ سلام اینم فیلم مدرسه دختر منه
دبستان شهید فخاری استان البرز
همش که مدرسه کرمان نیست!
.
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 78👇 زمان زیادی برای آماده شدن نداشتم. حتی فرص
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 79 👇
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 79 👇
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 79 👇
وقت نسخه پیچی بود
صدایی صاف کردم و گفتم:
- ببخشید؛ شما نماز هم میخونین؟
توقع همچین سوالی رو لااقل از من نداشت!
نه به تیپم میخورد نه به ریشم!
پوزخندی زد و با حالت تمسخر گفت:
- آره خب. توی انتخاب همسر مهمه؟
به روی خودم نیاوردم و ادامه دادم:
- اول وقت میخونین یا هر وقت که شد؟
هوفی کشید که یعنی بس کن بابا این سوالای مسخرت رو!
اومدیم ازدواج کنیم! نیومدیم عقیدتی سپاه که!
مدیر مدرسمون اینقدر سین جینم نکرده که تو میکنی!
زل زد توی چشام و صریح گفت:
- هر وقت که شد میخونم. برای شما فرقی داره؟
منم محکم گفتم:
- ممنون از صداقتتون. بله برام مهمه. جزء معیارهای ازدواجمه!
چشماش از حدقه زد بیرون! شک دارم که زمین هم افتاد یا نه!!
- ایستگاه کردی منو؟!
(میدونم که میدونید. میخوام معنی ایستگاه رو واسه اونایی میگم که شاید ندونن. آموزش زبان فارسی:
ایستگاه کردن یعنی کسی رو دست انداختن. نمیدونم چرا به دست انداختن میگن دست انداختن!
ولی ایستگاه کردن یعنی دست انداختن. سوال فنی نپرسید. دست انداختن هم یعنی سرکار گذاشتن.
سرکار گذاشتن هم که نمیدونم چرا بهش میگن سرکار گذاشتن معنیش همون اسکول کردنه!
اسکول هم که اسم یه پرنده هست برید خودتون در موردش تحقیق کنید...!
خودمم گیج شدم! فکر کنم اگه توضیح نمیدادم سنگین تر بود.
وقتی توی عمقش میرم میبینم که همین زبان فارسی رو هم درست نفهمیدم.
انصافا زبان سختی داریما! آموزش زبان فارسیمون تموم شد!)
تغییر رنگ صورتش رو حس میکردم.
بدجوری کفری شده بود.
- اصلا شما خودت نماز میخونی؟
خیلی ریلکس و با آرامش گفتم.
- نه آقا من چرا باید ایستگاه شما رو بگیرم.
نماز اول وقت خوندن شما معیار مهم من بود که متاسفانه این معیار رو ندارید.
پس دیگه حرفی باقی نمیمونه.
با عصبانیتی که پشت صداش داشت پرسید:
- جواب من رو ندادید! ملاک شما واسه ازدواج، نماز اول وقت خوندن من بود دیگه؟!
پرسیدم شما خودتون نماز میخونید؟!
ما ایرانی ها هم خیلی باحالیما!
وقتی ناراحت میشیم کلمات رو جمع و محترمانه میگیم!
وقتی صمیمی هستیم احترام در کلمات حذف میشه!
خیلی جدی برگشتم بهش گفتم:
- نه من نماز نمیخونم. البته خیلی قبل ترها که مدرسه میرفتم و چوب بالاسرمون بود، گاهی میخوندم ولی الان نه!
قبل اینکه بخواد خوشحال بشه گفتم:
- ولی یک معیار مهمم برای ازدواج با شما نماز بود.
البته نه فقط نماز خوندن. اول وقت خوندن!
که شما این شرط مهم من رو ندارید!
(به قول مامان: تاااااماااام.)
✍️ مجتبی مختاری
🆔 نظرات رمان 👈 @mokhtari355
═ೋ❅📚❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برید جلوی اختلاس و دزدی ها رو بگیرید
+گفت و شنود امر به معروفی.....
#بی_تفاوت_نباشیم
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872