eitaa logo
جلوه ی شهادتـ❥
668 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
14 فایل
﷽ . . ✔این کانال متبرک شده از شهدا، وصیت نامه، خاطره ها، عکس ها، و....... ) "..شرط شهیـ♡ـد⚘ شدن ،شهیـ♡ـد⚘ بودن است.." ❈࿐کانال وقف مهدےفاطمہ است࿐❈ کپــےباذکـــرصـــلوات 🌱 @sobghj بخوان از شرایط☝🏻 ✅کانال همسایه @yaranmah
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6017054430698934314.mp3
1.75M
🎧 کیمیای صلوات قسمت دوم 🍃 سیری در فضائل بی‌انتهای ذکر شریف صلوات
دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان التماس دعا @hejastan
2_1152921504613735356.mp3
7.44M
جز#۴ قران #پرهیزکار اللهم صلی علی محمد وآل محمد @hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6017054430698934315.mp3
1.96M
🎧 کیمیای صلوات قسمت سوم 🍃 سیری در فضائل بی‌انتهای ذکر شریف صلوات @hejastan
در ماه مبارک رمضان متولد شد. در ماه مبارک رمضان طلـبه شـد. در ماه مبارک رمضان عازم جبهه شد. در عملیات رمضان شهید مفقودالجسد شد. در ماه مبارک رمضان پیکر مطهرش بازگشت. 🌷 می‌گفت: «خیلی باید نیت هایمان را خالص کنیم. نیت شهادت اگر برای خدا نباشد، آن وقت ما پیش مردم شهیدیم و نزد خدا شهید نیستیم. پـس حـواسـمان باشـد؛ نیـت و عمـل و رفتــار و گفتارمان فقط برای رضای خدا باشد تا شهید راه خدا محسوب شویم.» 🌷طلبه شهید ایوب توانایی🌷 را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺درسی که باید مسئولین از شهید باکری بیاموزند! به مناسبت سالروز شهادت فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، شهید مهدی باکری را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
💌 🌹سردار شهید حسن باقری: تا زمانی که ظلم هست مبارزه هم هست، بی‌تعارف بگویم؛ نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند، خوب هم نمیتواند بجنگد. را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
[در شب هـاۍ سرد زمستان بدون بالش و زیرانداز مـےخوابید وقتـے اعتراض مۍکردیم مـےگفت باید این بدن را آمـٰاده ڪنم باید عادت کند ڪھ روزگار طولانـے در خاڪ بماند] را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
تصویر چپ: استانداری که درمراسم درختکاری حتی ترسید کفش هایش خاکی شود! تصویر راست: شهید مهدی باکری شهردار ارومیه که سر تا پایش خاک است.... @hejastan
💥‌ امیر خیلییی بامعـــــرفت بود.. جلوی درب مسجد ایستاده بودیم، یه چرخی هم که بارش میوه ی طالبی بود جلو مسجد داشت میفروخت، یه آقایی که داشت سوا میکرد یه طالبی از دستش افتاد و له شد. بدون اینکه فروشنده ببینه گذاشت رو چرخ و بقیه رو خرید و رفت، امیر که این صحنه رو دید رفت جلو همون طالبی له شده رو خرید، اون طالبی رو خرید بدون اینکه فروشنده متوجه بشه. 🌷شهیدی‌که‌ هر روز صبح ‌ پای‌ مادرش ‌را میبوسید... 🕊 را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
✍شهیدی که قرائت به نیت او گره گشاست... 💠 بیشتر دوستان و اقوام می گویند هنگامی که مشکلی برایمان پیش می آید به نیت حسین می خوانیم و هنوز تمام نشده مشکلمان حل میشود. 💠مادر شهید با بیان اینکه پسرم نماز و روزه قضا نداشت گفت: او از همان دوران کودکی کارهای شخصی اش را خودش انجام می داد و تمام نمازهایش را می خواند و روزه هایش را می گرفت شهید مدافع حرم🕊 را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
این‌عاشقاݩ‌راجز شہادت‌مرگ‌ننگ‌است...🌿 درکامشان‌بی‌دوست ‌ماندن‌چون‌شرنگ‌است...✨ 🌸🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز پنجم ماه مبارک التماس دعا @hejastan
2_1152921504607172930.mp3
7.25M
جز#۵ قران #پرهیزکار اللهم صلی علی محمد وآل محمد @hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6017054430698934316.mp3
2.54M
🎧 کیمیای صلوات قسمت چهارم 🍃 سیری در فضائل بی‌انتهای ذکر شریف صلوات
10525523622006(1).mp3
743K
کمی آرامش ❤️‍🩹
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان التماس دعا @hejastan
2_1152921504608057885.mp3
13.56M
۶ قران استاد پرهیزکار @hejastan
🌹آیت الله خامنه‌ای مد ظله العالی: شهید جان را فروخت و در مقابلِ آن، بهشت و رضای الهی را گرفت که بالاترین دستاوردها است. را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan
مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله. به یک ساعت نکشید، دیدیم در می‌زنند. خانم موقر و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود. آن خانم نه مثل قابله‌ها، و نه حتی مثل زن‌هایی بود که تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی با جذبه و معنوی. آن‌قدر وضع حملم راحت بود که آن‌ طور وضع حمل کردن برای همیشه یک چیز استثنایی شد برایم. آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست که اسم بچه را فاطمه بگذاریم. سال‌ها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش کرد. می‌گفت: وقتی رفتم بیرون، یکی  از رفقای طلبه‌ رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بود که حتما باید کمکش می‌کردم. توکل بر خدا کردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو، دو و نیم شب یک هو یاد قابله افتادم. با خودم گفتم دیگه کار از کار گذشته، خودتون تا حالا حتماً یه فکری برداشتین. گریه اش  افتاد. ادامه داد: اون شب من هیچ کی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر کی بود، خودش اومده بود. را یاد کنیم با ذکر صلوات @hejastan