eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
23.5هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
306 ویدیو
22 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ---- تهدید! زندگی بچه‌دارها رو که نگاه کنی، میبینی اکثراً خالی از این طعم تلخ و بوی بد نیست! تهدید کردن خودشو بدجوری جا داده تو روش‌های روزمره تعامل و تربیت ما با بچه‌ها. خانواده سنتی و جدیدم نداره، فقط ظاهرش فرق کرده. قبلاً میگفتن دست به فلان چیز بزنی، پشت دستتو قاشق داغ (😰) میذارم، کتک میخوری، بیرونت میکنم الان، متوسط تر ها میگن فلان کنی، از فلان چیز(تلویزیون، پارک، کتاب خوندن…) محرومت میکنم سطح بالاترها هم میگن اگر فلان کنی، باهات حرف نمیزنم، نگاهت نمیکنم‌. قبول دارید همه‌ش تهدیده؟ قبول دارین همه‌ش پیشبرد هدف با ایجاد رعب و حس ناخوشاینده؟ قبول دارین حتی شاید همون قاشقِ داغ بهتر از ناامنی روانی و عاطفیِ تهدیدهای امروزیه؟ . . . خب، منم، بله…! یه روز به خودم اومدم : بسسسه! گفتم بیا و تلاش کن و حذفش کن؛ دیدم خیلی نمیتونم. خیلی استفاده میکنم از "اگر فلان کنی فلان شود"، "این کارو نکن وگرنه…"، "اون کارو بکن وگرنه…" با خودم گفتم باشه، حالا که نمیتونی یهو این گزاره رو پرت کنی بیرون از تعاملت، بیا قسمت اول جمله رو نگه دار، قسمت دومشو تغییر بده. به جای اینکه یه سری نتیجه خشمگين و خط خطی رو بذاری بخش دوم، نتیجه محسوس و عینی بخش اول رو بگو. یعنی فقط نتیجه منطقی بخش اول رو بیان و کن! يعنی چی؟ يعنی باشه، عصبانی میشی و میگی”اگر اسباب بازیتو جمع نکنی،😡“ همینجا واستا🖐️ ادامه ش رو نگو "دیگه باهات بازی نمیکنم"؛ بگو:”اسباب بازی هات گم میشن و دیگه نمیتونیم باهم بازی کنیم ها😢😊“ وقت خوابوندنشون نگو "هرکس حرف بزنه و نخوابه، فردا از پویا محروم میشه!😡" ، بگو "هرکی نخوابه، فردا وقتی بقیه دارن پویا میبینن خوابه و نمیتونه برنامه هایی که دوست داره رو ببینه" و مثال‌های زیاد دیگه… کافیه فقط ۲۴ساعت به رفتار و گفتارمون دقت کنیم تا متوجه حجم بالای تهدیدهامون بشیم… پی‌نوشت: ۱- منکر جایگاه داشتنِ تنبیه در تربیت و اینکه محروم کردن کودک از چیزی، از تنبیه های مناسبه، نیستم. عرضم روی تهدیده. مدام تهدید! حجم تهدیدهامون گاهی خیلی زیاده اصلاً بس کنیم انقد گیر دادن به بچه‌ها و تحت نظر گرفتن و هی دستور و درخواست و توقع و محدودیت و خط کش! خفه‌شون کردیم! خودمونم له شدیم… ۲- تهدید رو از کودک میگیره، اعتماد به نفس کودک رو تخریب میکنه، کودک رو شرطی بار میاره تهدید کودک وقتی از حد میگذره روح حاکم بر روابط شما با فرزندتون رو تحت تأثیر قرار میده تعامل سازنده رو ازتون میگیره. بعد یه مدت دیگه حنا تون رنگی نداره و بچه جَری میشه. تهدید مثل جوز هندی ه! تو بعضی غذاها برای طعم بخشی خوبه اما دوز سمی ش خیلی پایینه و باید در مصرف ش احتیاط کرد. ۳- تهدید با آگاهی بخشی به فرزندان در مورد قوانین و امور لازم متفاوت ه. واضح ترین تفاوت ش لحن گفتار و حسی ه که شما پشت کلمات دارید! ۴- امیدوارم هیچکدومتون با این متن من همذات پنداری نکنید و بگید واااا، چی داره میگه🤔 من که هرچی میگردم میبینم تهدید جایی نداره تو تعاملم (در این صورت بهتون غبطه میخورم💚) 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
توجه در پی درخواست شما همراهان عزیز، فایل متنی تدابیر تعیین جنسیت جنین (راهکارهای افزایش احتمال داشتنِ جنین با جنسیت دلخواه) آماده شد. 💡 تدابیر دختردار / پسردار شدن 🎯 برای خرید هر یک از این فایل ها (به مبلغ ۴۰ هزار تومان) به @movahed_8 مراجعه کنید.
پیشنهاد میشه این گفتگو را از آغاز ببینید و لذت ببرید و البته به دیگران پیشنهاد کنید...! درود بر همه مادران این سرزمین🙏🌹 https://www.telewebion.com/episode/2559947
گزیده برنامه مثل ماه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ (خلاصه و تدوین شده + لحظاتی از پشت صحنه) https://www.telewebion.com/episode/2560115 @dr.mother8 @hejrat_kon
هربار که مادر میشوم.... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- نگاهش که میکنم دلم غنج می رود به چشمانش، لب هایش، گونه اش خیره که شوم، از شدت شیرینی این لطافت، اشک میترواد به چشمانم از خواب بپرد و بفهمم شیر می‌خواهد، معطل نمیکنم که صدایش به گریه بلندشود. جایش خیس باشد، اول میبوسمش، قربان صدقه اش میروم، و بعد آرام، بی منت، تمیزش میکنم. خواب که باشد، با مهر می‌نشینم به تماشایش‌ (خواب میبیند، چشم هایش بالا و پایین میروند؛ لحظه‌ای میخندد، لحظه‌ای ابرو در هم میکشد) انقدر ناتوان است که حتی بعد از شیر خوردن برای بادگلو زدن هم کمک می‌خواهد؛ بی دریغ یاری اش میکنم اگر دمر باشد و دستش برود زیر پهلویش توان درآوردنش را ندارد؛ اصلاً حتی نمیداند که دستش کجا گیر کرده، فقط می‌فهمد دردش گرفته و راحت نیست...! مثل آزاد کردن بال نازک یک پروانه آزادش میکنم اذیتش کنند، هنوز لب برنچیده، میگیرمش به آغوش، آرام فشارش میدهم به سینه ام، دست میکشم به سرش و پشتش، بوسه میزنم به سر و صورتش، تا آرام بگیرد و در آغوشم به آرامش محض برسد… بگذریم! بگذار حرف آخر را اول بگویم قلم فرسایی چرا، با این زبان اَلکَن میخواهم بگویم خدایا هرچققققدر من به این کودکِ نحیفِ لطیفِ کوچک، مهربان و عاشق و دلسوزم، رحم دارم و تاب یک ثانیه ناراحتی اش را ندارم، مهرش در دلم موج میزند و جز خوبی اش چیزی نمی‌خواهم، چشم از مراقبتش برنمیدارم و تا دردش آرام نگیرد، از آغوشم جدایش نمیکنم، تو صدهاهزار برابرِ اینهایی نسبت به من! منِ عبدِ کوچک نحیف ضعیف حقیر نیازمندِ راه نابلد؛ فقر مطلق و عجز محض… نیمه شب ها در همان اوج خستگی نگاهم به نوزادم خیره که میشود، و عشقش اشک میشود و شُرّه میکند به چشمم، ناخودآگاه سر بلند میکنم به آسمان و میگویم: یقین دارم! تو مرا از این حد هزاران هزار بار بیشتر دوست میداری! هرچقدر من این کودک را خواهان و عاشقم، تو هزاران بار بیشتر مرا میخواهی و عاشقم هستی! هر اندازه من او را مراقب و دلسوزم، تو هزاران بار بیشتر مراقب من هستی و لحظه لحظه زندگی ام برایت مهم است… که مهر مادر به کودک در برابر مهر تو به بندگانت، قطره ایست در برابر دریا… . . وقت‌هایی که حسابی خسته و اذیتم کرده اما مهرش لحظه ای از دلم نمیرود و همچنان همان مادر عاشق دلسوزم و آغوشم برایش باز است، ناخودآگاه بر زبانم جاری میشود: *تَتَحَبَّبُ إِلَیْنَا بِالنِّعَمِ وَ نُعَارِضُکَ بِالذُّنُوبِ خَیْرُکَ إِلَیْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَیْکَ صَاعِدٌ* . . پی‌نوشت: یاد شعر پروین افتادم: در تو تنها عشق و مهر مادریست شیوه ما عدل و بنده پروریست 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- *امروز بر من مبارک!* مگرنه اینکه من اولین و نزدیک ترین و بی مرخصی ترین دنیایی این طفلکانم؟ اصلاً مگر من نیستم آن که صبح تا شب با انواع لِگوها خانه‌سازی می‌کند و مدام ماشین کوکی تعمیر میکند و هواپیمای کاغذی میسازد و ایرادهای تبلت و تلویزیون را رفع میکند؟ روز هم برمن مبارک. مگر من نیستم آنکه شب‌های بسیاری تا صبح پاشویه کرده و أمن یجیب خوانده و سرِ وقت دارو و دمنوش داده؟ روز برمن مبارک. منم آن که در شغلی ۲۴ساعته و ۳۶۵روزه، استخدامِ بی مزد و منتست؛ روز کارمند برمن مبارک. منم آنکه در این دانشگاه بی تابلوی گمنام، سالهاست دانشجوست و ده ها مدرک نادیدنی و معادل چندده مقاله، اندوخته و اکتشاف دارد؛ روز دانشجو بر من مبارک. منم آنکه صدها قصه و شعر کودکانه و لالایی از ذهنش تراویده و هزارها کتاب رده سنی الف و ب خوانده؛ روز شعر و ادب پارسی و کتاب‌خوانی برمن مبارک. مگر من مدام درحال رفع و رجوع مشکلات فی مابین این کودکان لجباز بی منطق نیستم؟ روز قوه قضائیه برمن مبارک. کیست آنکه به هر سختی که بود، در آسایش و آرامش محض، نُه ماه تمام هریک از این طفل‌های نحیف را حمل کرد و بار را به سلامت زمین گذاشت؟ روز ایمنی حمل و نقل برمن مبارک. کیست آنکه قلبش را، فکرش را، همه وجودش را بی چشم‌داشت هدیه کرده به این خانه و زندگی و این بنیان باشکوه؟ روز اهدای عضو برمن مبارک. منم آنکه هرروز مقاومت میکند در برابر خواهش و التماسها برای تماشای بیشتر تلویزیون و خرید خوراکی‌های غیرمفید؛ روز مقاومت برمن مبارک. چه کسی جز من می‌تواند تمام دردهای این طفلکان را با کمی عرق نعنا و نبات داغ و ماساژ و بوسه و قربان صدقه، دوا کند؟ روز داروساز و پزشک برمن مبارک. کیست آنکه روزی حداقل سه بار پوشک پسرک بزرگتر و شش بار پسرک کوچکتر را عوض میکند؟ روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی برمن مبارک. آن منم مدام درحال نمایش با عروسکهای پارچه‌ای و کاغذی؛ روز هنرهای نمایشی برمن مبارک. منم آنکه لباسهای بچه‌های بزرگتر را پاکیزه و سالم نگه میدارد برای کوچکترها، منم آنکه مدام درحال چسب زدن کتاب‌های پاره شده‌است، منم آنکه اضافه مرغ خورشت دیروز را امروز ته‌چین مرغ هل دار زعفرانی میکند؛ روز اقتصاد مقاومتی برمن مبارک. مگر نگفته‌اند "زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست"؟ روز شهید برمن مبارک. مگرنه اینکه دامن و آغوش من، امن ترین و آرامترین و مهربانترین محیط زیست این کودکان معصوم و عطر تنم، معصومانه و پاکترین هوای تنفس تربیتی این پروانه‌هاست؟ روز محیط زیست و هوای پاک هم بر من مبارک! اصلاً همه روزها و زمان‌ها و مکان‌ها بر من مبارک، که وجودم متبرک شده با نور ... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🔔 کارگاه جدید
کارگاه آنلاین مراقبت های دوران بارداری و زایمان اطلاعات در پوستر برای ثبت‌نام به @movahed_8 پیام بدهید
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- این روزها که من در این آرامش رنگارنگ شرجی، مشغول گذران لحظه‌های امن م، با فرزندانی بی غم و رها شمعدانی قلمه میزنم، با آب حوض ایوان را آب میپاشم و عصرانه میچینم تو آنجا…… دردنامه را خطاب به که بنویسم کودک بی گناه مظلوم فلسطین؟ برای تو قلم فرسایی کنم یا برای قلب پاره پاره مادرت؟... و اصلاً از این سیاهه‌های من، تورا چه سود؟!… مرهم میشود روی زخم هایت، یا امنیت میشود روی ترس هایت؟ میدانی با دیدن آن چشم‌های خیره و بهت زده از موج انفجارت، جگرم خال زده و بغضی داغ گُر گرفته در گلویم؛ که هرچه اشک میریزم خاموش نمیشود آتشش؟ مادرت لابد آن لحظه انفجار نبوده که در آغوشت بگیرد تا آرام بگیری در امن دامنش، نه؟ نگو که در حملات قبلی، بی مادر شده‌ای!…… نازدانه‌های کرانه باختری، نوار غزه، جزیره‌های اسیر بین شهرک‌های شیطان اصلاً میگذارید، با همه نقص و کوچکی ام، مادرتان شوم؟ شاید این خانه کوچکم جا نداشته باشد که همگی تان را پناه دهم، مهمان کنم به یک مشت نخود و مویز و چندتایی از ازگیل های تازه درخت این حیاط جدید اما قلب هر انقدر بزرگ است که هرچه کودک در هرکجای جهان، جا میشود در آن. هرجای دنیا -فلسطین باشد یا میانمار، افغانستان باشد یا سان فرانسیسکو- کودکی آزرده شود، قلبِ آن که مادر است، کوبه می‌زند به سینه اش که: تا از این فشار و درد متلاشی نشده ام، آهی بکش! اشکی بریز! کاری بکن... من چه کنم برایتان؟ چه کنم چه کنم چه کنم که بدانید در این درد مخاض دنیا کنار مادرتان، سرزمین تان، هستم عرقِ درد پاک میکنم از پیشانی اش انشقاق میخوانم برایش و از نزدیکی تولد نور و آمدن پسر آدم میگویم برایش... پاره‌های تنم طفلکانم فدای آن چشم های ترسیده و زبان های بندآمده تان فدای آن دل های گنجشکیِ تپنده تان فدای کودکیِ به خاکستر نشسته تان، هرآنچه را که برای فرزندان خانه من، این اَمن و امنیت را به ارمغان آورده هرآنچه را که روزهای کودکی شان را رنگی و شاد و بی غصه کرده، برایتان از خداوند طلب میکنم و بهتر از آن را!… برای مادرانتان، دامنی پاک از خاک و خون و خاکستر طلب میکنم تا روزی با همین آرامش من، در آغوش تان بگیرند و نوازشتان کنند. فردا از آن شما و ماست هرچند خون بهای این فردا، بی اندازه تلخ و گس است… ...درد است… پی‌نوشت: حالا که حال من با دیدن چند صحنه اینگونه دگرگون است، بر ان مهربان ترین و وسیع ترین قلب دنیا که حضورش ورای جغرافیا و تاریخ است، چه میگذرد؟! 🖋هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
در این روزهای تاریخ سازِ پاره تن اسلام، و در این روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، تنها حکومت شیعی جهان، مهد انتظار و زمینه ساز ظهور، بر آن شدیم در کنار هم، تمسک بجوییم به نور قرآن؛ باشد که همین تلاوت های ساده‌ی این جمع از بندگان خدا که مفتخرند به ، کمک و نصرتی باشد برای جبهه حق، در هرکجای این کره خاکی... دوستان عزیز، همراهان باشگاه مادران تاریخ *از جمعه ۳۱ اردیبهشت ماه لغایت جمعه ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۰* به نیت پیروزی مسلمانان در جبهه مقاومت و نیز ختم به خیر و فلاح شدن انتخابات ۱۴۰۰ و حضور بصیرانه آحاد مردم، هر روز *سوره مبارکه فتح* را تلاوت خواهیم کرد. در انتهای سوره مبارکه فتح، سوره مبارکه نصر نیز تلاوت میشود. 💫 با ما همراه باشید در این همراهی... *اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم* اگر شما یاری کردید دین خدا را، جهت‌گیری الهی را، منطق خدایی را، راه خدا را، خدا هم شما را نصرت خواهد کرد (بیانات)
🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8