مادر است دیگر
دلش نمیخواهد غصهای به دل فرزندانش بماند...
از من بپرسی میگویم از همین جهت است که هنوز بیست روز هم از مصائب و شهادت مادرمان نگذشته، کامِ همه به جشن و سرورِ میلادش، ناسوتی شدن نور ازلیاش، شیرین میشود.
انگار مادرمان خودش بلند شده، لباس سپید بر تن کرده، آمده سراغ تک تکمان، با همان دست مجروح، اشک از چشم همهمان پاک کرده، آب به قلب تفتیدهمان پاشیده و گفته: امروز روز شادی پدرم رسول الله است، عزاداری بس است، سیاه از تن بیرون کنید و هدیه بخرید و بخندید و تبریک بگویید و شاد باشید و شاد کنید...
مثل همه مادرها
که میخواهند بچههایشان غصهشان طولانی نشود،
میخواهند حواسشان را پرت کنند تا اشک و رنجشان هرچند موقت، فراموششان شود،
مثل همه مادرهای مهربان،
مثل همه مهربانهای دل نازک،
مثل همه دلنازکهای لطیف،
مثل همه لطیفهای وسیع،
خواست داغ عزاداریاش را به شادیِ میلادش -اندکی- سرد کند...
✍ هـجرٺــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
#برداشت_آزاد
#مادر_است_دیگر
#مادرم_فاطمه_باشد