eitaa logo
حکایت های آموزنده
12.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰³.³.¹³ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } ‌ آن‌که را ارزش دهی، انسان بماند آرزوست . 🌔ادمین تبلیغات: @Yazahraft 🌔تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
💕تلنگر ماشینت که جــوش مےآورد حرکت نمےڪنی ڪنار زده و مےایستی وگرنه ممکن است ماشین آتش بگیرد! خــودت هم همینطوری وقتی جوش مےآوری عصبانی‌میشوی تخـته‌گاز نرو بزن ڪنار ساڪت باش و هیچ نگو! وگرنه هم به خودت آســـیب می‌زنی هم به اطـــــرافیان! @sokhan_iw
یک ﺁﺩﻡ ﻫﺎیی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺷﺎﺩی ﻛﻨﺎﺭﺕ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﭼﻮﻥ ” ﺣﺴﻮﺩﻧﺪ “… ! ﻭقتی غمگینی ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﻧﻤﻴﮕﻴﺮﻧﺪ ﭼﻮﻥ ” ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺍﻧﺪ ” ! وقتی ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭی ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻫﻤﺪﺭﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ” بی ﺧﻴﺎﻝ ﺗﻮ “ﻫﺴﺘﻨﺪ …! ﺍﻣﺎ ﻭقتی ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ خیلی ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻨﺪ ! @sokhan_iw
هر صبح! پلکهایت؛ فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند، سطر اول همیشه این است: «خدا همیشه با ماست».
مرد جنتلمن و سلمانی مردی جنتلمن وارد سلمانی یک شهر شد . آرایشگر ساده با دیدن یک آدم شیک پوش و مرتب در مغازه اش ذوق زده شد و به گرمی از او استقبال کرد . سپس خمیر ریش را توی دستش خالی کرد . تف گنده ای به داخل آن انداخت  و با فرچه شروع به مالیدن ان به صورت مشتری نمود ! مشتری با عصبانیت پرسید : داخل خمیر ریش تف انداختی ؟ سلمانی جواب داد : چون شما مشتری مخصوص ما هستید این کار را کرده ام. برای مشتریان معمولی مستقیماً توی صورتشان می اندازم .... ✅بزرگترین مشکلات بشر از عدم آموزش او نشات میگیرد ... گاهی کارهایی را انجام میدهیم که زشت و اشتباه هستند ...  ولی تاکنون کسی آموزش در این خصوص به ما نداده است ... مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
با سلام لینکی برای نظرسنجی از شما دوستان عزیز قرار خواهد داده شد تا از نظر شما درباره ادامه فعالیت کانال و محتوای روزانه آن مطلع شویم و طبق نظر شما عزیزان ادامه دهیم. مشارکت شما در این نظر سنجی باعث افتخار ما است. آبی باشید💙 لینک نظر نسجی
در دنيا گران قیمت ترین چیز"عمر" است. از کسانیکه روزهای "ارزشمند"و "زیبای" عمرت را از بین میبرند،،، دوری کن...!!!! مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
🔆 🔺 چرا ظالم‌ها سالم‌ترند؟ 🔸چرا بعضی آدم‌ها با کوچکترین گناهی تو همین دنیا مجازات می‌شن اما یه سری هر گناهی دلشون می‌خواد می‌کنن و روز به روز هم پیشرفت دارن؟ پس عدالت خدا کجاست!! 🔻 آدم‌ها سه دسته‌اند: عینک ملحفه فرش 🔸وقتی یک لکه چای بنشیند روی عینک بلافاصله آن را با دستمال کاغذی پاک می‌کنی! 🔸وقتی همان لکه بنشیند روی ملحفه، می‌گذاری سر ماه که با لباس‌ها و ملحفه‌ها جمع شود و همه را با هم با چنگ می‌شوری! 🔸اما وقتی همان لکه بنشیند روی فرش می‌گذاری سر سال با دسته بیل به جانش می‌افتی! 🔹خدا هم با بنده‌های مومنش مثل عینک رفتار می‌کند. بنده‌های پاک و زلال که جایشان روی چشم است تا خطا کردند بلافاصله حالشان را می‌گیرد (البته در دنیا و خفیف)، دیگران را به موقعش تنبیه می‌کند آن هم با چنگ و آن گردن‌کلفت‌هایش را می‌گذارد تا چرک‌هایشان جمع شود. مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
سرخر رﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩی ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺍﺯ ﺩﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ می‌رفت. ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ بودند ﻭ ﻣﺴﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ می‌بندند ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻌﺎﺭﻑ می‌کند. 👀ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ ﮔﻮﯾﺎﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩ ﻭ ﻭﻟﯽ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ. سرانجام یکی ﺍﺯ آنان ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﺮﺍﺏ ﺗﻌﺎﺭﻓﯽ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﮐﺸﺘﻪ می‌شود.  ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻥ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﺟﺎﻡ را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: «ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ می‌دانی ﮐﻪ ﻣﻦ به خاطر ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﺏ ﺭﺍ می‌خورم.» وقتی مرد ﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﺮﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎن خندیدند. ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺷﺮﺍﺑﯽ ﺣﻼﻝ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺧﺮ نگذاشت.» 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚 @Hekayat_org
خیلی زیباست : خار خندید و به گل گفت سلام و جوابی نشنید خار رنجید ولی هیچ نگفت ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود دست بی رحمی نزدیک آمد، گل سراسیمه ز وحشت افسرد لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید صبح فردا که رسید خار با شبنمی از خواب پرید گل صميمانه به او گفت سلام... گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود، زندگی، عشق، اسارت، همه بی معنا بود . مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
مثل گندم باش! ✅زیر خاک می برندش،باز می روید پر تر ✅زیر سنگ می برندش،آرد می شود پر بها تر ✅آتش می زنندش،نان می شود مطلوب تر ✅به دندان می جوندش،جان می شود نیرومند تر ذات باید ارزشمند باشد! بیائید ارزشمند باشیم! @sokhan_iw
💕 مردی با خود زمزمه کرد "خدایا با من حرف بزن" یک پرنده شروع به خواندن کرد اما مرد نشنید فریاد برآورده "خدایا با من حرف بزن " آذرخشی در آسمان غرید اما مرد گوش نکرد. مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت " خدایا بگذار تو را ببینم" ستاره ای درخشید اما مرد ندید. مرد فریاد کشید "یک معجزه به من نشان بده" نوزادی متولد شد اما مرد توجهی نکرد. پس مرد در نهایت یاس فریاد زد "خدایا لمس کن و بگذار بدانم که اینجا حضور داری" در همین زمان خداوند پایین آمد و مرد را لمس کرد اما مرد پروانه را با دستش پراند و به راهش ادامه داد! @sokhan_iw
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این دنیا ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺷﯿم ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿم ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﯿﻨﯿم . . . ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿم، ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﯾم . . . ﺍﮔﺮﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿم، ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺑﺎﺷﯿم. . . ﺍﮔﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿم، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾم . . . ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ " ﭘﮋﻭﺍﮎ " ﻧﯿﺴﺖ ... @sokhan_iw