سلام😊✋
امروزتون زیباو پر از خبرهای خوب 😊
و پراز موفقیت🌸
لحظه هاتون سرشار🌸
آرامش و دلخوشی 🌸
امیدوارم امروز خدا💖
سرنوشتی دوستداشتنی🌸
زندگی پراز عشـق 💕
روزی فراوان ، لبی خندان و 😊
دلی مهربون براتون رقم بزنه🙏
#صبحتون_بینظیر🌸🍃🌸
حجتالاسلام محمد رضایی شریف آبادی یکی از مبلغان فعال در مناطق محروم کشور به خصوص در مناطق جنوبی کرمان است.خاطره ی خوب از آقای شریف ابادی مربوط میشود به یک راهنمایی و دبیرستان دخترانه عشایری، مدیر مدرسه منطقه محروم -که روحانی کم آنجا میرود- به من گفت: اگر میشد به شما نشان میدادم که خیلی از بچههای ما در اینجا نماز شب میخوانند، خلاصه ما در این مدرسه سخنرانی کردیم و بعد از سخنرانی به سؤالهای دانشآموزان پاسخ میدادیم تا اینکه دانشآموزی پیش من آمد و گفت: من وقتی به چهره بعضیها نگاه میکنم، چهرهشان خیلی نورانی است و بعضی دیگر چهره بسیار وحشتناک و ترسناکی دارند که شبها از ترس خوابم نمیبرد.
خیلی برای من عجیب بود که یک دانشآموز دختر دوم دبیرستانی به این درجه رسیده باشد، من که هنگام پاسخ به سؤالها سرم پایین بود، هنگامی که دانش آموز این جمله را گفت، مو بر تنم سیخ شد و پیش خودم گفتم که الان آبروی من رفته است و معلوم نیست من را چگونه میبیند! بنابراین اولین سؤالی که کردم گفتم: من را چگونه میبینی؟! گفت: بعضیها را همان طور که هستند میبینم، شما را عادی میبینیم! نفس راحتی کشیدم، بعد یک نگاهی به ایشان کردم دیدم: بله چه حجابی دارد! در آن منطقهای که زنان چادر سر میکنند ولی حد و حدود حجاب را زیاد رعایت نمیکنند، دیدم چقدر محجبه است.
بعد ادامه داد: میخواهم کاری کنم که دیگر چهره برخی افراد را ترسناک نبینم، شبها واقعاً میترسم و خوابم نمیبرد، از آنجایی که خودم جواب سؤال را نمیدانستم، به منزل یکی از علمای بزرگوار زنگ زدم و گفتم که چنین سؤالی از من شده است، آیا چنین چیزی میشود؟
ایشان گفتند: بله! اشکال ندارد، تقوا داشته و خدا این توفیق را به ایشان داده، به او بگو که به هیچ کس نگوید، والا سلب توفیق میشود، به این عالم ربانی گفتم که میگوید میترسم!
گفت: توجیه کنید که ترس ندارد، بلکه توفیقی است که خدا به اولیاء الله و دوستانش میدهد، قدرش را بداند و خدا را شکر کند، بعد از اینکه تلفن را قطع کردم، از آن دختر سؤال کردم که شما نماز شب میخوانید؟! بعد با یک اکراهی که دوست نداشت بگوید، گفت: بله! من نماز شب میخوانم.
آن دختر محجبه دوم دبیرستان منطقه محرومی که خیلیها در آنجا نماز نمیخوانند، چون روحانی نداشتند که بروند و در گوش آنها بگویند نماز بخوانید، نماز که هیچ! نماز شب هم میخواند، خداوند به ایشان توفیق داده که به چنین مقاماتی برسد.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد حسینی قمی
📽موضوع: خدا چه کسانی را دوست دارد؟
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
بانوی عارفه 🕌
رابعه عدویه از بانوان سعادتمندی است که بر اثر انجام کارهای نیک و تلاش در مسیر سعادت نام نیکو از خود به یادگار گذاشته و در عرفان و سلوک به مقاماتی نائل آمده است .
روزی جمعی از مردم بصره بر در خانه عدویه رفتند و گفتند : ای رابعه مردان را سه فضیلت است که زنان را نیست ،
۱)آن که مردان عقل کامل دارند و زنان ناقص العقلند و دلیل بر نقصان عقل انهات این که گواهی دو زن برابر گواهی یک مرد است
۲) انکه زنان ناقص الدین هستند زیرا در هر ماه چند روز از نماز و روزه می مانند
۳) هرگز زنی به مقام نبوت نرسیده است .
رابعه گفت : اگر گفتار شما درست باشد زنان را نیز سه فضیلت است که مردان را نیست .
۱)ان که در میان انها مخنث نیست ( مرد بی غیرت )
۲)همه انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان در دامن زنان پرورش یافته اند و در کنار ایشان بزرگ شده اند
۳)انکه هیچ زنی ادعای خدائی نکرده است و این جرات و بی ادبی در طول تاریخ به خداوند از مردان سر زده است
📜حکایت و داستانهای شگفت قرآنی
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨آیه معجزه آسای قرآن کریم که حاجات را برآورده میکند !!
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
مرحوم آیت الله العظمی اراکی(ره) که از بزرگان عالم اسلام و از فقیهان وارسته بودند ، فرمودند :
مرحوم آخوند ملّا محمد کبیر ، قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد اراک داشته که در آن زراعت می کرد ، و نان سال اهل و عیال خود را از آن زمین به دست می آورد .یک وقت که حاصل زمین را خرمن کرده بود و در دشت ، خرمن های دیگری نیز وجود داشت ، کسی عمداً یا سهواً آتش روشن می کند باد می وزرد و
آتش به خرمن ها می افتد و خرمن ها یکی پس از دیگری در آتش می سوزد .
شخصی نزد مرحوم آخوند کبیر می ورد و می گوید : چرا نشسته ای ؟
نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد .
آخوند کبیر تا این سخن را می شنود
عبا و عمّامه را می پوشد و قرآن به دست ، به سر خرمن می رود و رو به
آتش می ایستد و خطاب به آن می گوید : ای آتش ، این نان خانواده و اهل
و عیال من است ، تو را به این قرآن قسم می دهم متعرّض این خرمن نشوی. در حالی که تمام خرمن های دیگر خاکستر شده بود ، این یک خرمن سالم ماند !
هر کسی می آمد و می دید ، انگشت حیرت به دندان می گرفت و متحیّر می شد که چطور خرمن سالم مانده است ؟!
این بزرگوار تربیت شده و درس گرفته از مکتب حضرت ابراهیم (ع) هستند
که چون خداوند به آتش امر کرد :
یا نارُ کُونی بَرداً وَ سَلاماً « انبیاء - 69 »
ای آتش ، سرد و مایه ی ایمنی باش
آنان آموخته اند که هر چیزی ممکن است به امر خداوند و به اذن او انجام
گیرد .
📜حکایت و داستانهای شگفت قرآنی
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲خواندن این نماز معجزه می کند در زندگی ؟
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
⛔️ متن شبهه :
منظور از « لا اکراه فی الدین » چیست؟
با توجه به اینکه امروزه خیلی ها از این آیة سوء برداشت میکنند . ✅ پاسخ : ⚜ بسياري از دوستداران قرآن در پي كشف و تفسير حقايق قرآني از مفهوم آيه شريفه «لا اكراه في الدين» مي پرسند؟!!!
و البته افرادي اين آيه را مستمسكي قرار مي دهند براي فرار از موازين و احكام الهي همچون حجاب، روزه ، نماز و … اما حقيقت چيست؟! آيا واقعا اين آيه بر اين دلالت مي كند كه هر كس هر كاري بخواهد انجام دهد؟!!
در پاسخ مي گوييم: خير 🔰 اكراه در لغت به معناي وادار به كار ناپسند و ناخوشايند است و البته در مفهوم آن اجبار نيز نهفته است.
به عبارت بهتر : مي توان اين گونه برداشت كرد كه «در دين هيچ واداشتني به امور ناپسند نيست» و در ادامه مي فرمايد : قد تبين الرشد من الغي
چرا كه راه از بيراهه با دين روشن شده است! ♦️ البته مي توان مفهوم اجبار را نيز از آيه شريفه اينگونه برداشت نمود: « اجبار در دين راهي ندارد »
چرا كه دين امري قلبي، اعتقادي و دروني است و هر چند بتوان انسان را در ظاهر با زور و اجبار به دين داري واداشت اما در قلب و اعتقاد دروني آن ها جبر راهي ندارد! 🔳 به عبارت بهتر :عمل به دستورات دين امري اختياري است اما اين بدين معنا نيست كه جامعه بايد به حال خود رها شود چون مختار است.
براي مثال : در حين رانندگي، راننده مختار است كه مرتكب تخلف شود يا نشود! اما اگر تخلف كرد مجازات خواهد شد چون به جامعه آسيب مي زند! 💎 پس در آيه فوق مي توان اينگونه نتيجه گرفت كه هر چند اجبار در دين داري مردم تاثيري ندارد و به اعتقاد مردم مربوط است اما نتيجه عدم دينداري و بر هم زدن نظم جامعه عقوبت، مجازات و البته جلوگيري از اين به هم ريختگي است.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آفتی در میان دین دارها...
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸[أمالی شیخ صدوق رحمه الله] زُهَری میگوید: خدمت حضرت علی بن الحسین علیهما السلام بودم. یکی از أصحاب حضرت وارد شد، امام از او پرسید: چه خبر ؟!
عرض کرد: یا ابن رسول الله ! فعلا گرفتار چهار صد دینار قرضی هستم که راهی برای پرداخت آن ندارم زیرا عیال وارم و مخارج ایشان را نمی توانم تأمین کنم.
حضرت زین العابدین علیه السلام به شدت گریه نمود. عرض کردم: یا ابن رسول الله! چرا گریه میکنید ؟! فرمود: مگر گریه برای مصائب و گرفتاریهای بزرگ نیستد ؟! عرض کردم: همین طور است. فرمودند:
کدام مصیبت از این بزرگتر که مؤمن حرّ ، برادر خود را گرفتار ببیند و نتواند رفع گرفتاریش را بنماید یا او را مبتلا به فقر و تنگدستی بیابد ولی إمکان رفع آن نباشد.
زهری گفت أطرافیان امام متفرق شدند. بعضی از مخالفین با یکدیگر میگفتند:
تعجب است از این خانواده که إدعا میکنند هر چه در زمین و آسمان است مطیع آنها است و خداوند درخواست آنها را رد نمی کند و باز إعتراف میکنند که نمی توانند رفع گرفتاری از یک مؤمن خاص خود بنمایند.
این حرف به همان کسی که مقروض بود رسید؛ خدمت زین العابدین علیه السلام رسیده و عرض کرد: فلانی و فلانی چنین گفته اند !
سخن آنها بر من از فقرم ناگوارتر است. امام علیه السلام فرمودند: خداوند اجازه گشایش برای تو را داد، بعد رو به کنیزی نموده و فرمودند: إفطار و سحری مرا بیاور، کنیز دو گرده نان خشک آورد. فرمود: این دو گرده نان خشک را بگیر که دیگر چیزی پیش ما نیست.
خداوند به وسیله همین دو گرده، گشایش خوبی به تو خواهد داد. آن مرد دو گرده را گرفت و وارد بازار شد و نمی دانست آنها را چه کند. در اندیشه قرض و خرج خانواده بود. گاهی شیطان او را وسوسه میکرد که این دو گرده نان چگونه میتواند رفع ناراحتی تو را بنماید، در این موقع به ماهی فروشی برخورد که یک ماهی گندیده داشت، گفت: این ماهی گندیده پیش تو مانده و این گرده نان هم پیش من مانده است. ممکن است یک گرده نان را بگیری و همان ماهی گندیده مانده را بدهی ؟! ماهی فروشی قبول کرد. نان را گرفت و ماهی را داد. در بین راه به مردی برخورد که نمک نامرغوبی داشت، به او گفت:
مایلی این نان خشک را بگیری و همان نمک نامرغوب را بدهی ؟! قبول کرد، آن مرد ماهی و نمک را به خانه آورده و گفت: این ماهی را با نمک درست میکنم. همین که شکم ماهی را شکافت، دو مروارید غلتان درون او یافت و سپاس خدای را به جای آورد. در همین بین که شاد و خرم بود، ناگهان درب خانه به صدا آمد. پشت درب رفت تا ببیند کیست، دید صاحب ماهی و صاحب نمک هر دو آمده اند! گفتند: ما و خانواده مان هر چه کوشش کردیم این نان را بخوریم دندان به آن کارگر نبود.
فکر کردیم تو خیلی گرفتار و مبتلا هستی، نان را برای خودت آوردیم و آنچه در مقابلش از ما گرفته ای، به تو بخشیدیم ! دو نان را از آنها گرفت؛
پس از رفتن آنها درب را بست. در این موقع فرستاده حضرت زین العابدین علیه السلام رسیده و گفت:
مولایت میفرماید: تو به آرزویت رسیدی ! اینک نان ما را برگردان که کسی جز ما نمیتواند آن نان را بخورد ! دو مروارید را به قیمت گزافی فروخت و قرضش را پرداخت و وضع مالی اش بسیار خوب شد .... .
📚 بحارالأنوار ٫ جلد 46 ٫ صفحه 20
.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وعده #خداوند در #قرآن یک دانشمند فرانسوی را #مسلمان کرد/جسد #فرعون از زمان حضرت موسی همچنان سالم است
طبق وعدهای که خداوند در قرآن فرمودند: فرعون زمانِ حضرت موسی را برای عبرت سالم نگه میداریم، زمانیکه مومیای آن پیدا شد، "فرانسوا میتران" در سال ۱۹۸۱ میلادی که زمام امور فرانسه را بر عهده داشت، از مصر تقاضا شد تا جسد #مومیایی شده فرعون را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل کند.
این مومیایی توسط "موریس بوکای" دانشمند برجسته فرانسوی مورد تحقیق قرار میگیرد و پس از تحقیقات زیاد و بررسی ادیان مختلف در این باره، در نهایت موجب مسلمان شدن این دانشمند برجسته میشود.
🔆فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ
🔅ولی امروز بدنت را (از آب نجات میدهيم تا عبرتی برای آيندگان باشی و بسياری از مردم از آيات ما غافلند. (یونس/ آیه۹۲)
.
#استاد_رائفى_پور
.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان کوتاه📚
📜#حکایت
امام باقر عليه السّلام فرمود:
در زمان حضرت هود عليه السّلام عدّه اى گرفتار قحطى شدند، آنان نزد هود رفتند تا دعا كند خداوند باران رحمتش را نازل كند، در اين هنگام پير زنى بد زبان و فحّاش از منزل هود خارج شد و گفت: چرا هود براى خودش چنين دعايى نمىكند؟
مردم گفتند: ما را به نزد او ببر، گفت: او اكنون در ميان مزرعه مشغول آبيارى است، به آنجا برويد، ما نزد او رفتيم، هود هر قسمتى را كه زراعت مىكرد مى ايستاد و دو ركعت نماز مىخواند، در اين هنگام هود متوجه آنان گشت و گفت: حاجت شما چيست؟
گفتند: ما براى حاجتى آمديم ولى چيزى شگفت انگيزتر از حاجت خود مشاهده كرديم.
گفت: چه ديديد؟ گفتند: پير زن بد زبان و فحّاشى را ديديم كه از منزلت خارج شد و بر سر ما فرياد كشيد.
فرمود: او همسر من است و من دوست دارم كه سالها زنده بماند.
گفتند: اى پيامبر خدا! چرا خواهان طول عمر او هستى؟
گفت: زيرا هيچ مؤمنى نيست، جز آنكه كسى را دارد كه اذيّتش كند، من هم خدا را شكر مىكنم كه اذيّت كننده ام را زير دستم قرار داده، و اگر چنين نبود كسى بدتر از او بر من مسلّط مىشد.
📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار،
ص 287-288
.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi