🖤امام حسين عليه السلام :
اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْمَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛
به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى شوند.
تحف العقول، ص 245
➥ | شیخ احمد ڪـافی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
195.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا🙏
شب ما را لبریز از آرامش🕊
و مشکلاتمان را آسان کن🕊
و فراوانی را در
زندگی همه جاری فرما🕊
ما را بندگان شاکر
قرار ده نه شـاکی🕊
الهی آمین
#شبتون_بخیر
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴خواندن زیارت عاشورا و ترّحم حضرت عزرائیل و بهترین حالات و مقامات در برزخ❗️
🍃در شب 26 ماه صفر 1236 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل ملك الموت(ع) را ديدم پس از سلام پرسيدم از كجا مي آيي؟
فرمود: از شيراز مي آيم و روح ميرزا ابراهيم محلاتي را قبض كردم.
گفتم: روح او در برزخ در چه حال است؟
فرمود: در بهترين حالات و در بهترين باغهاي عالم برزخ و خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را ميبرند.!
گفتم: براي چه عملي از اعمال به چنين مقامي رسيده است؟
آيا براي مقام علمي و تدريس و تربيت شاگردان؟ فرمود: نه! گفتم: آيا براي نماز جماعت و رساندن احكام دين به مردم؟ فرمود: نه! گفتم: پس براي چه؟
فرمود: براي #زيارت_عاشوراء (مرحوم ميرزاي محلاتي سي سال آخر عمرش زيارت عاشوراء را ترك نكرد و هر روزي كه بيماري يا امري كه داشت و نمي توانست بخواند نايب ميگرفته است).
چون شيخ از خواب بيدار مي شود فردا به منزل آية اللّه ميرزا محمّد تقي شيرازي مي رود و خواب خود را براي ايشان نقل مي كند.
مرحوم ميرزا تقي گريه مي كند و از ايشان سبب گريه را مي پرسند؟
ميفرمايد: ميرزاي محلاتي از دنيا رفت و استوانه فقه بود، به ايشان گفتند: شيخ خواب ديده واقعيت آن معلوم نيست!
ميرزا فرمود: بلي خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه افراد عادي، فرداي آنروز تلگراف فوت ميرزاي محلاتي از شيراز رؤياي شيخ مرحوم آشكار ميگردد.
📗ترجمه كامل الزيارات ص 446
→ | شیخ احمد ڪـافی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#دلنوشته_مهدوی
✍خوش بحال کسانی که هم زنجیر می زنند و هم زنجیرهای غیبت را از پای امام زمانشان باز می کنند. هم سینه می زنند و هم به فکر سینه پر درد و غم و اندوه امام حی خویش هستند. هم اشک می ریزند و هم به فکر غصه چشمان مولایشان که صبح و شام بر مصائب جد غریبش خون گریه می کند، هستند. هم سفره می اندازند و هم سر سفره امام زمانشان نمکدان نمیشکنند.
▪️آنوقت با افتخار می گویند: یاحسیـن
اشک میریزند بر مظلومیت سالار شهیدان و غربت امام زمانشان و برای فرج منتقم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین با اضطرار دعا میکنند...
: 🌷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
مشّاطه فرعون فدای نام خدا شد!
✨زن مًشّاطه «آرایشگر»، سر دختر فرعون را خواست شانه كند، در هنگام شروع گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم».
دختر فرعون چنین عبارتی به گوشش نخورده بود، گفت:
این كلمه چیست؟
زن مشّاطه گفت:
حقیقت این است كه پدر تو آدم متقلّب و حقّهبازی است كه ادّعای خدائی میكند؛ خدا حقیقت دیگری است، خدا آن است كه موسی (ع) میگوید.
كم كم خبر به نزد فرعون بردند.
✨در تاریخ آمده است كه این زن را با چهار فرزندش آوردند، گفتند: در میان مردم اگر از عقایدت دست برداری، رهایت میكنیم.
گفت: دست نمیكشم، احداً، احداً، احداً، خدا، خدای موسی است و فرعون دورغ میگوید.
آتشی را برافروخته، و دستور دادند تا فرزندانش را یكی یكی در آتش بیفكنند، با این حال او باز میگفت: احداً، احداً، احداً.
✨تا آنكه نوبت به طفل شیر خوارش نیز رسیده و در آن حال دادن فرزند در راه خدا برایش مشكل شد، كودك فریاد زد:
مادر جان چرا برایت مشكل است؟ احداً، احداً، احداً.
آنگاه مادر و كودك را با هم در آتش انداختند. در دم آخر وصیّتی كرد و گفت:
دلم میخواهد خاكستر من و فرزندانم را در یك مكان دفن كنید، در آن لحظات هم، عاطفهاش جلوهگر بود، امّا باز هم فریا میكرد: احداً، احداً، احداً.
پیامبر اكرم (ص) میفرمود:
✨شب معراج در آسمان چهارم بوی عطری استشمام نمودم كه تمام آسمان را فرا گرفته بود گفتم: این بوی چیست؟
جبرئیل فرمود: یا رسول الله بوی عطر زن و فرزندان و مشّاطه فرعون است كه همه جا را در بر گرفته است.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
⚫️#یاران_ثارالله
🌹جعفر ابن عقیل:
فرزند عقیل و عموزاده سیدالشهدا علیه السلام بود. مادرش ام الثغر نام داشت. روز عاشورا در رکاب امام حسین علیه السلام شهید شد. هنگام نبرد، چنین رحز میخواند: « انا الغلام الابطحی...».
#معرفی_مختصر☝️
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
→ | شیخ احمد ڪـافی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
▪️ ذکر صالحین ▪️
⚫️چهار نفرینى كه در روز عاشورا مستجاب شد!
♨️مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز كور بود، فریاد مى زد: خدایا مرا از آتش🔥 نجات بده!
✳️به او گفتند:از براى تو که مجازاتى باقى نمانده، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده؟!
🔴گفت: من در كربلا با افرادى بودم، كه امام حسین (علیه السلام) را كشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند.
شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم، دنیاپرستى مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم.
🔘به طرف پیكر حسین (علیه السلام) نزدیك شدم.
💥همین كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم!
♨️ همین كه خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
🔥 هر چه كردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم!
⛔️باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صداى وحشتناك زلزله اى را شنیدم!
🔷 ترسیدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم.
♻️ناگاه،در عالم خواب، دیدم كه گویا محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) آمد، حسین علیه السلام را بوسید و سپس فرمود:
پسرم تو را كشتند، خدا كسانى را كه با تو چنین كردند بكشد!
🌸شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
شمر مرا كشت و این شخص كه در اینجا خوابیده، دست هایم را قطع كرد.
🌷فاطمه (سلام الله علیها) به من روى كرد و فرمود:
خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را كور نماید و تو را داخل آتش🔥 نماید!
⚡️از خواب بیدار شدم. دریافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده.
✳️ سه دعاى فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش باقى مانده، این است كه مى گویم: خدایا! مرا از آتش نجات بده...
🔥لعنت الله علی قوم الظالمین...
📙بحارالانوار، ج 1 ص 723 ح 5 3
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امام حسین علیه السلام:
از آنچه موجب عذرخواهى مىشود بپرهيز، زيرا مؤمن بد نمىكند، عذرخواهى هم نمىكند ولى منافق هر روز كار بد مىكند و بعد عذرخواهى مى كند.
📚تحف العقول، ص177
: 🌷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🖤💔امام زمان علیه السلام، در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما ميشود، اگر ...
✨مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان در سال 1392 قمری میفرمود:
▪️امام زمان علیه السلام، مخصوصاً در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما مي شود. البته در آن مجلسی از عزاي امام حسين علیه السلام كه سه شرط در آن باشد:
✨شرط اول: باني، نظرش فقط و فقط تسلاّي قلب حضرت زهراء علیهاالسلام باشد. هيچ هوي و هوس ديگري، هیچ هدف دیگری غير از تسليت و تسلاّي خاطر حضرت صدّيقه علیهاالسلام نداشته باشد
✨رکن دوم : مستمع كه در آن مجلس مي رود، فقط به منظور تسلاّي خاطر حضرت زهراء علیهاالسلام و اميرالمؤمنين علیه السلام و پيغمبر صلّی الله علیه و آله برود، و هيچ هدف ديگري نداشته باشد.
✨ركن سوم: خواننده، خواه واعظ باشد،خواه روضه خوان و مرثيه خوان، يا مداح يا نوحه خوان باشد، او هم هيچ غرضي جز عرض ارادت به ساحت امام حسين علیه السلام و تسلاّي قلب پيغمبر صلّی الله علیه و آله و اميرالمؤمنين علیه السلام و حضرت زهراء علیها السلام نداشته باشد.
▪️اگر اين سه ركن در مجلسي پيدا شد، میخواهد غوغا و پرجمعيت باشد، میخواهد جمعيتی اندك داشته باشد، در اينگونه مجالس گاهي به نگاهي دلي را شاد مي كند. گاهي اين سلطان حقيقي به بنگاه آن درويش مي رود. گاهی از روزنه آن خانه، آفتاب جمالش را متلألأ مي كند.
اين مطلب را كه مي گويم، ديده شده است كه مي گويم. لفظ نمي گويم. به احتمال و به خيال و به توهّمات و به نقلهاي پوسيده اين و آن، اتكاء نمي كنم. ديده شده است که در مجلس عزاي امام حسين علیه السلام آمده و گريه كرده است.
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
➥ | شیخ احمد ڪـافی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
3.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ بسیار زیبا
🍃امام باقر(ع) فرمودند:
🔸«خداوند تبارک و تعالى بیست و چهار هزار سال پیش از خلقت کعبه زمین کربلا را آفرید
🔸 و آنرا مقدس و مبارک قرار داد و پیوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و مبارک بود
🔸 تا آنرا برترین زمین در بهشت نمود و برترین منزل و مسکنى قرارش داد که اولیاء و دوستانش در بهشت در آن سکنا مىگزینند»
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#مقتل_امام_حسین
#حرکت_مسلم
❀•✿¸.•¸.•¸.•❀•✿¸.•¸.•¸.•❀•✿
مسلم با دو راهنمایی که اجیر کرده بود مدتی راه رفتند اما در شب راه را اشتباه رفته بودند به همین دلیل در طول روز سرگردان شدند.دو راهنما از شدت تشنگی و گرما بی حال شده و دیگر توان حرکت نداشتند.
بنابراین به مسلم(ع) جهتی از بیابان را نشان دادند و گفتند:از این راه برو تا نجات پیدا کنی و به آبادی برسی.مسلم رفت و آنها ماندند تا از شدت تشنگی از دنیا رفتند.برای مسلم امکان نداشت تا آنها را با خود ببرد و اگر همراه آنها می ماند و نمی رفت،خود و همراهانش عاقبتی جز مرگ نداشتند.در آن شرایط مسلم باید برای حفظ جان بقیه می رفت تا آبی بیابد.
مسلم و همراهانش به راه افتادند تا بالاخره راه را یافتند و خود را به آب رساندند و نجات پیدا کردند.او نامه ای برای امام حسین نوشت و ماجرای خود و دو راهنما را در آن نگاشت و از حضرت کسب تکلیف کرد.
مسلم مردی از همان آبادی(مضیق) اجیر کرد و نامه را به دست او داد تا به امام که در مکه بود برساند.حضرت وقتی نامه را خواند در پاسخ مکتوب فرمود:
"راه را ادامه بده تا به کوفه برسی و تأخیر و درنگ هم نکن"
نامه حضرت به دست مسلم رسید،مسلم آن را قرائت کرد،بی درنگ به راه افتاد،در راه به رودخانه ای رسید.کمی استراحت کرد و دوباره راه را در پیش گرفت.مسلم در آن طرف به یک شکارچی برخورد که آهویی را با تیر زد و شکار کرد،مسلم آن را به فال نیک گرفت و به شکست دشمنانش تعبیر کرد.
📚اخبارالطوال،ص232
📚مقتل مقرم،ص179_189
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi