توکل یعنی:
خدایا من زورم نمیرسه
خودت درستش کن... 🙏🌺
🤍┄•●❥
به عقب بنگریدوخدا راشکرکنید
به جلوبنگریدوبه خدا اعتمادکنید
اودرهایی رامی بنددکه هیچکس
قادربه گشودنش نیست
و درهایی میگشایدکه هیچکس
قادربه بستنش نیست
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @Shikomah
#زیبا_نوشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در پایان فتح رود فرات، مولا علی (ع) رو به پسرانش گفت: - حسن و حسین چشمان من هستند، محمّد حنفیه بازوی من، و تو عبّاس…
سپس سر عبّاس را به سمت چپ سینهاش فشار داد. عبّاس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمّد حنفیه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: - عبّاس هم قلب امیرالمؤمنین است.
همچنان به صدای قلب پدرش گوش میداد امیرالمومنین با مهر و محبت عباس را در آغوش گرفت عباس گوشش را سمت چپ سینه پدر گذاشت حالا صدای قلب پدر را به خوبی میشنید ...
مولا علی پرسید: چرا برادرانت را مولا صدا میزنی؟ آنها برادرانت هستند ...
عباس هنوز به صدای قلب پدر گوش میداد با صدای نجواگونه گفت:
آن دو نوههای رسول الله هستند بارها شنیدم که از پیامبر نقل کردند که "حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند"
پس من چگونه خودم را با آن دو یکی بدانم آن دو فرزندان فاطمه زهرا هستند و من نیستم ...
صدای عباس بغض آلود شد پدر با کف دو دست صورت عباس را گرفت دید که چشمان عباس خیس اشک شده است پیشانی عباس را بوسید و گفت:
حسن و حسین فرزندان رسول الله هستند و تو پسر منی عباس
📕کتاب برادر من تویی
داوود امیریان
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹چهار بیماریِ مفید که نمی دونستی
🌷 حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند:از چهار چيز بدتان نيايد:التهاب چشم سرخی كه رگهاى كورى را قطع مىكند و سرماخوردگی كه رگهاى جذام را قطع مىكند و سرفه كه رگهاى فلج را قطع مىكند و جوش های عفونت دار كه رگهاى برص را قطع مىكند. 🌱
📚طب النبي صلّی الله عليه و آله ج ۱، ص ۳۲
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا میڪنم دراین شب
زیر این سقف بلند،روےدامان زمین
هر ڪجا خسته و پرغصه شدے
دستی ازغیب به دادت برسد
وچه زیباست ڪـه آن
دستِ خدا باشد وبس
شبتون بخير❤️❤️❤️
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
در زندگی هیچ لذتی بزرگتر از
غلبه بر سختی وجود ندارد
لذت عبور از یک پله
و رفتن به پله بعدی
ساختن آرزوهایی جدید
و تماشای به ثمر نشستن آنها
همه اینها لذت بخشند...
با ایمان و تلاش ادامه بده
مطمئن باش
هیچ کوششی بدون نتیجه
نخواهد ماند...
𝐌𝐚𝐤𝐞 𝐮𝐫 𝐃𝐫𝐞𝐚𝐦𝐬 𝐑𝐞𝐚𝐥𝐢𝐭𝐲
آرزوهاتو تبدیل به واقعیت کن!
#انگیزشی
╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘️اللهم عجل لولیک الفرج
❤️🩹گنهکارا خداوند می بخشه اگه توبه کنیم
🎤 #استاد_دارستانی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
17.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺از آقا امیرالمومنین علی علیه السلام پرسیدند:
فاصله بین زمین و آسمان چقدر است حضرت اشاره به آقا امام حسن علیه السلام کردند که جواب بدهند آقا امام حسن جان فرمودند:
"قد البصر و دعوه المظلوم"
آسمان ظاهری میپرسی تا جایی که چشم کار میکند و اگر سوالت از کدام زمان و عرش واقعی است تا آنجاست که آه مظلوم میرسد ...
📕منبع: الغارات، ج۱، ص۱۸۸
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟
🍂🍃حضرت علی(ع) فرمودند:خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم،
🤲🏻هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی.
1⃣اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى كُلِّ نِعْمَةٍ
2⃣ وَ اَسْئَلُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ خَیْرٍ
3⃣ وَ اَعُوذُ بِالِلَّهِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ
4⃣وَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ
1 خدا را سپاس و حمد می گویم برای هر نعمتی که به من داده است.
2 و از خداوند درخواست میکنم هر خیر و خوبی را
3 و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم.
4 و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها.
بحارالانوار:ج۹۱ ص۲۴۲
#باب_فضیلت
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚همه امور بدان گونه که می نمایند، نیستند!
دو فرشته مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند.این خانواده رفتار نا مناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند. بلکه زیر زمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند.فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. وقتی فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کار را کرده، پاسخ داد همه امور بدان گونه که می نمایند، نیستند!
شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند. بعد از خوردن غذایی مختصر زن و مرد فقیر، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند. صبح روز بعد فرشتگان، زن و مرد فقیر را گریان دیدند، گاو آنها که تنها وسیله گذران زندگیشان بود، در مزرعه مرده بود.فرشته جوان عصبانی شد و از فرشته پیر پرسید: چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟
خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد!
فرشته پیر پاسخ داد: وقتی در زیر زمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم که در شکاف دیوار کیسه ای طلا وجود دارد. از آنجا که آنان بسیار حریص و بددل بودند، شکاف را بستم و طلا ها را از دیدشان مخفی کردم. دیشب وقتی درختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودم، فرشته مرگ برای گرفتن جان زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم!
(امام حسن عسگری(ع)می فرمایند:
هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید... منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!
ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ... دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟! حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!
یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!
همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین ...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #جلوههای_اسم_عظیم_خدا
※ نحوه تکامل و شکل گیری ماه طی گذشت میلیون ها سال
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 ما از آنچه در دست داریم استفاده نمیکنیم و به آن عمل نمیکنیم
آنقدر راه را گم کردهایم و آنقدر از قرآن و عترت کناره گرفته و دور افتاده و بیگانه شدهایم که نزدیک است به آمریکا و اروپا برویم و از آنها سؤال کنیم که «شما از قرآن و عترت چه فهمیدهاید؟»به ما یاد دهید! علت آن است که ما از آنچه در دست داریم استفاده نمیکنیم و به آن عمل نمیکنیم؛ لذا وقتی کفار که مزایای اسلام را میدانند، چیزی میگویند تصدیق میکنیم و سخنانشان باورمان میآید.
و دیگر اینکه ما عبید دنیا هستیم؛ لذا ما را با تطمیع از کتاب و عترت منحرف و منصرف کردهاند! میبینیم، ولی گویا نمیبینیم! جلوی ضریح امام رضا علیهالسلام در یک شب، پنج کرامت دیدم: شفای مریض و کرامتهای دیگر. وقتی این مطالب را برای ما نقل میکنند، گویا داستان رستم و افراسیاب میخوانند! ... قرآن و عترت دوای تمام دردهاست. اگر آنها را کنار بگذاریم، در دنیا از این هم ذلیلتر میشویم.
آیا ذلت از این بیشتر که مسلمانان با این همه قوّت و ثروت نوکر کفار هستند و آنها مالک امرشان هستند؟! یک روز به گرگ پناه میبریم و یک روز به روباه ! برای اینکه از قرآن و عترت به کلی کنار نرویم و آنها را از ما جدا نکنند، از الآن باید در فکر اصلاح باشیم؛ «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد».
[در محضر بهجت(ره)، جلد2، ص167 و جلد3، ص240 ]
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌼مرد خوشبخت
️پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: نصف قلمرو پادشاهیام را به کسی میدهم که بتواند مرا معالجه کند. تمام آدمهای دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور میشود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست. تنها یکی از مردان دانا گفت: فکر کنم میتوانم شاه را معالجه کنم. اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه میشود. شاه پیکهایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آنها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد. آن که ثروت داشت، بیمار بود. آن که سالم بود در فقر دست و پا میزد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند. خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند. آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبهای محقر و فقیرانه رد میشد که شنید یک نفر دارد چیزهایی میگوید.
شکر خدا که کارم را تمام کردهام. سیر و پر غذا خوردهام و میتوانم دراز بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری میتوانم بخواهم؟ پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند. پیکها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق♥️
خـــوب من ...
از کدام کوتاهے پیش تو بگویم...؟
از حضور قلبے که در نمازم نیست ؟!
از نماز صبحے که در خواب خوانده میشود انگار.. ؟!
از عمری که تلف میکنم ...!
از زبانے که کنترلش یادم میرود هنگام خشم
از اشتباهی که میدانستم اشتباه است ولی ولی.. ولی....!😔😔
امشب آمده ام بگویم...
گنهکارم ولی.......
امیدم را قطع نکن...
من که جز تو کسی را ندارم !
🌙شبتون زیبا
وسرشار از عشق به خدا🌟
التماس دعا
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔰 نباید به این فکر کنی که چه روزایی رو از دست دادی، بایدبه این فکر کنی که چه روزایی رو نباید دیگه از دست بدی.
میدونيد قشنگترین جای زندگی کجاست؟
اونجاست که به خودتون #فرصت میديد!
به خودتون این جرأت را میديد که دوباره به زندگی اعتماد کنه،
سختی ها رو فراموش کنه، دوباره منتظر يك اتفاق ناگهانی خوب باشه،
منتظر يك فرصت تازه كه بهش فرصت میدید گذشته رو با همه بدىهاش ببخشه و بزاره اتفاقات گذشته، در گذشته بمونه.
اینجا قشنگترین جای زندگیه، جایی که از صفر شروع ميكني، جایی که دوباره متولد میشی ...
روزتون بخیر ❤️
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 عجایب دنیای ظهور
⭕️ شهادت پرنده سخنگو بر امامت امام زمان
🌕 امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
مهدی عجل الله فرجه در مسیر حرکت خود به یکی از سادات حسنی که دوازده هزار نفر جنگجو را به دارد، برخورد میکند؛ حسنی در مقام احتجاج برمیآید و خود را سزاوارتر به رهبری میداند. حضرت در پاسخ او می گوید: «من مهدی هستم». حسنی می پرسد: آیا دلیل و نشانه ای داری تا با تو بیعت کنم؟ حضرت به پرندهای که در آسمان در حال پرواز است، اشاره میکند و آن پرنده فرود میآید و در دستان حضرت قرار میگیرد. آن گاه به قدرت خداوند لب به سخن میگشاید و بر امامت حضرت گواهی میدهد.
📗الملاحم و الفتن، ج۱، ص۱۴۹
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
کریم خان زند هر روز صبح علی الطلوع تا شامگاه برای دادخواهی ستمدیدگان، رفع ستم و احقاق حقوق مردم در ارک شاهی می نشست و به امور مردم رسیدگی می کرد. یک روز مردک حقه باز و چاپلوسی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد، شروع به های و های گریستن کرده و سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت، او طوری گریه می کرد که هق و هق هایش اجازه سخن گفتن به او نمی داد.
شاه که خود را وکیل الرعایا می نامید؛ دستور داد او را به گوشه ای برده، آرام کنند زان پس به حضور برسد. مردک حقه باز را بردند و آرام کردند و در فرصت مناسب دیگری به حضور کریم خان آوردند.
کریم خان قبل از آنکه رسیدگی به کار او را آغاز کند نوازش و دلجویی فراوانی از وی به عمل آورد و آنگاه از خواسته اش جویا شد. آن مرد گفت: “من از مادر کور و نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کرده و نعمت بینایی و دیدن اطراف و اکناف خود محروم بودم تا اینکه روزی افتان خیزان و کورمال خود را روی زمین کشیدم و به سختی به زیارت آرامگاه پدر شما رفته و برای کسب سلامتی خود، متوسل به مرقد مطهر ابوی مرحوم شما شدم. در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که از فرط خستگی ضعف، بیهوش شده ، به خواب عمیقی فرو رفتم! در عالم خواب و رویا، مردی جلیل القدر و نورانی را دیدم که سراغ من آمد و گفت: ابوالوکیل پدر کریم خان هستم. آنگاه دستی به چشمان من کشید و گفت برخیز که تو را شفا دادم! از خواب که بیدار شدم، خود را بینا دیدم و جهان تاریک پیش چشمانم روشن شد! این همه گریه و زاری امروز من از باب تشکر و قدر دانی و سپاسگذاری از والد ماجد شما بود!”.
مردک حقه باز که باادای این جملات و انجام این صحنه سازی مطمئن بود کریم خان را خام کرده است، منتظر دریافت صله و هدیه و مرحمتی بود که مشاهده کرد کریم خان برافروخته شده، دنبال دژخیم می گردد! موقعی که دژخیم حاضر گردید کریم خان دستور داد چشمان مرد حقه باز را از حدقه بیرون بکشد! درباریان و بزرگان قوم زندیه به دست و پای کریم خان افتادند و شفاعت مرد متملق و چاپلوس را کرده و از وکلیل الرعایا خواستند از گناه او در گذرد. کریم خان که ذاتا آدم رقیق القلبی بود، خواهش درباریان و اطرافیان را پذیرفت، ولی دستور داد مرد متملق را به فلک بسته، چوب بزنند!
هنگامی که نوکران شاه مشغول سیاست کردن مرد حقه باز بودند کریم خان خطاب به او گفت: “مردک پدر سوخته! پدر من تا وقتی زنده بود در گردنه بید سرخ، خر دزدی می کرد من که مقام و مسند شاهی رسیدم عده ای متملق برای خوشایند من و از باب چاپلوسی برایش آرامگاهی ساختند و مقبره ای برپا کردند و آنجا را عنیان ابوالوکیل نامیدند. اکنون تو چاپلوس دروغگو آمده ای و پدر خر دزد مرا صاحب کرامت و معجزه معرفی می کنی؟! اگر بزرگان مجلس اجازه داده بودند دوباره چشمانت را در می آوردم تا بروی برای بار دوم از او چشمان تازه و پر فروغ بگیری!” .
مردک سرافکنده و شرمسار به سرعت از پیش او رفت و ناپدید شد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ثروت و فراوانی میخوای بگو؛
یاغنی و یا رزاق
🌺خونه یا سرپناه میخوای بگو؛
یا مالِکَ المُلک
🌺شفای بیماری و سلامتی اجابت دعا میخوای بگو؛
یا هُو شّافی
🌺اجابت تمام دعاها رو میخوای بگو؛
یا ذَالجلال والاِکرام
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت مرتبه خواندن این سوره ها :
🌺سوره نصر
🌺توحید
🌺تین
🌺الم نشرح
از اعمال ماه صفر هفت مرتبه خواندن هر یک از سوره های
« الم نشرح، تین، نصر، توحید » است.
هرکس این سوره ها را در چهارشنبه آخر ماه صفر بخواند به حول و قوه ی الهی تا آخرسال بی نیاز می شود.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند ميفرمايد :😍
آنگاه که تنها شدی و در جستجوی تکیه گاه مطمئنی هستی بر من توکل کن. (نمل/79)
آنگاه که نا امیدی بر جانت پنجه افکند و رها نمی شوی، به من امیدوار باش. (زمر/53)
آنگاه که سرمست زندگی دنیا هستی و به آن مغرور شدی، به یاد قیامت باش. (فاطر/5)
آنگاه که دوست داری به آرزویت برسی ، به درگاهم دعا کن تا اجابت کنم. (غافر/60)
آنگاه که درپی تعالی و کمال هستی، نیت خود را پاک و الهی کن. (فاطر/29-30)
آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد به یاد من باش(بقره/152)
آنگاه که دوست داری با من هم سخن شوی، نماز را به یاد من بخوان. (طه/14)
آنگاه که روحت تشنه راز و نیاز است، آهسته مرا بخوان. ( اعراف/55)
آنگاه که شیطان همواره در پی وسوسه توست، به من پناه ببر. ( مومن/97)
آنگاه که لغزشها روحت را آزرده کرد، در توبه به روی تو باز است. (قصص/67)
و در پایان به مفهوم این آیه پی میبریم أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ/
آیا خدا کفایت کننده بنده اش نیست؟
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺مولا علی علیه السلام:
اگر او را بلند بخوانی صدایت را میشنود
و اگر با او آهسته نجوا کنی راز و نیازت را میفهمد
گلایهها و شکوههایت را نزد او ببر
برطرف شدن غمهایت را از او طلب کن
در کارهایت از او مدد بگیر
و هرچه میخواهی از خزائن رحمت او بخواه
چیزهایی که هیچکس جز او توان بخشیدنش را ندارد
از افزایش طول عمر تا سلامتی وسعت و گشایش در روزی ...
او کلیدهای گنجینههایش را در دو دست تو نهاده
وقتی که درخواست از خودش را به تو رخصت داده
پس هرگاه اراده کردی درهای نعمتش را با دعا باز کن
و نزول باران رحمتش را از او بخواه
📕نهج البلاغه
ترجمه محمد دشتی
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚سجده شكر
در سجده شكر، سه مرتبه «شكراً لِلّهِ» كافى است، ولى در حدیث است: اگر انسان به طولِ یك نفس «یا ربّ، یا ربّ» بگوید، خداوند به او خطاب مى فرماید: «لبّیك! ماحاجتك؟» حاجت تو چیست تا انجام دهم؟
امام صادق علیه السلام فرمود: سجده شكر بعد از نماز، دلیل كامل شدن نماز و رضاى خدا و اعجاب و خوش آمدن فرشتگان است. خداوند بارها از آنان مى پرسد، پاداش این بنده شاكر چیست؟ مى گویند: رحمت تو، بهشت تو، حلّ مشكل او، و هر خیرى را كه فرشتگان مى گویند، جوابى نمى شنوند، به خدا عرضه مى دارند: ما نمى دانیم پاداش این سجده چیست؟ خداوند مى فرماید: همچنانكه او از من تشكر كرد، من هم از او تشكر مى كنم، و با این جمله به فرشتگان مى فهماند كه رضا و سپاس الهى از او، بالاتر از بهشت و رحمت و حلّ مشكلات است.
در حدیث است: خداوند به حضرت موسى فرمود: دلیل آنكه تو را به پیامبرى مبعوث كردم، سجده هایى بود كه بعد از نماز داشتى.
📚 کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚اصالت ذاتی بهتر است یا تربیت خانوادگی ؟
در تاریخ آمده است ، به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه " شیخ بهائی" رسید. پس از سلام واحوالپرسی از شیخ پرسید: « در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتی" آنها بهتر است یا "تربیت خانوادگی" شان ؟
شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است، ولی به نظر من " اصالت " ارجح است.شاه برخلاف او گفت: شک نکنید که "تربیت" مهم تر است! بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستندیکدیگر را قانع کنند. بناچار، شاه برای اثبات حقانیت خود، او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش رابه کرسی نشاند.
فردای آن روز هنگام غروب، شیخ به کاخ رسید. بعد از تشریفات اولیه،وقت شام فرارسید. سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ وبرقی نبود، مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او، چهارگربه شمع به دست حاضر شدند وآنجا را روشن کردند!درهنگام ِ شام ، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت: دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است! مااین گربه های نا اهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه ی اهمیت " تربیت " است.
شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند!! شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود، گفت: این چه حرفیست؟ فردا مثل امروز وامروز هم مثل دیروز!!! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست وتمرین زیاد انجام می شود.
ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند. لذا شیخ، فکورانه به خانه رفت.او وقتی از کاخ برگشت بیدرنگ دست به کار شد. چهار جوراب برداشت و چهار موش بخت برگشته در آن نهاد.
فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان ! شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تأکیدی برصحّت حرفهایش می دید، زیر لب برای شیخ رجز میخواند که در این زمان، شیخ موشها را رها کرد. هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق، دیگری به غرب، آن یکی، شمال واین یکی،جنوب! واین بار شیخ دستی برپشت شاه زد و گفت: شهریارا! یادت باشد اصالت گربه، موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی" اصالت " مهم تر!
یادت باشد با "تربیت" میتوان گربه را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید، به اصل و ”اصالت" خود بر می گردد و شیر نا اهل و نا آرام و درنده می شود
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀
هر که در حال خوردن غذا باشد و جانداری به او بنگرد و او را شریک غذای خود نکند به دردی بی درمان گرفتار می شود.
[ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ]
📚 تنبیه الخواطر ج۱، ص۴۷
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
مهربان معبوم
شب خود و دوستانم را به تو می سپارم
شب بخیر 💚
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi