🔴 یک داستان یک پند
پیرمردی که پشتش خمیده بود، پایش آبله زده بود و چرک و خون از پایش سرازیر بود. که برای مهمانی در میان قوم خود آمده بود.
نبی مکرم اسلام (ص) هم در آن مهمانی، برای طعام دعوت شده بودند. پیرمرد، نزد هر کسی که مینشست، از کنار او برخواستند و کناری میرفتند. اما نبی مکرم اسلام (ص) به پای او برخواستند و نزد خود نشاندند و با او در کاسهای هم غذا شدند.
فرمودند: چرا حال عبادت را در شما نمی بینم؟! گفتند: حال عبادت در چیست؟فرمودند: در تواضع، هرگاه انسان متواضع و مظلوم دیدید با او تواضع کنید و چون متکبری دیدید با او تکبر کنید تا تحقیر شود.
به خدا قسم (در عالم الست) خدای تعالی مرا اختیار داد که بندهای رسول باشم، یا فرشتهای نبی (مانند جبرییل) باشم. سکوت کردم و دوست من از ملائکه جبرییل بود او را نگریستم، جبرییل گفت: خدای را تواضع کن، گفتم میخواهم بنده و رسول باشم.
جبرئیل کارش به مراتب از پیامبر (ص) آسانتر بود و مشکل شماتت و درد و رنج و... مردم را نداشت.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده #معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردند: آیا شما همه این خلق را در شمار مردم میبینید؟ امام(علیه السلام) فرمودند که این چند گروه را از مردم کنار بگذارید.
1. آن کس که مسواک نمیزند.
2. آنکه در جای تنگ چهار زانو مینشیند.
3. آنکه در کاری که به او ربطی ندارد، دخالت میکند.
4. آنکه در چیزی که دانشی نسبت به آن ندارد به جدل میپردازد.
5. آنکه بیهیچ بیماری خود را بیمار مینمایاند.
6. آنکه بیهیچ مصیبتی پریشان میشود.
7. آن کس که با اطرافیان خویش که در مسئلهای درست اتفاق نظر دارند، مخالفت میورزد.
8. آنکه به نیاکان خویش میبالد در حالی که کردارهای نیک نیاکانشان در او نیست.
📚منبع: الحضال المحمودة و المذمومة (صفات پسندیده و نکوهیده)، ج 2، ص 606 – 607
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اين ويديوروباصداببين ازطرف خدايك دقيقه وقتتوميگيره ولي
كلي حس خوب وآرامش ميگيري بفرست براي كسي
كه حال خوبشوميخواي🥹🤍
سلام جان دلم خوبی؟!
کجا رو نگاه میکنی؟ آسمان را ؟
آسمان که تویی
جهان که تویی
هستی که تویی
از من و در من که تویی
کنار دستت را نگاه کن جانم
بین که خیره نگاهت میکنم ...
❤️❤️❤️
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
396.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨الهـی
✨تو کریمی و رحیمی و غفور
✨دست ما گیر که درمانده بی بال و پریم
✨خدایا
✨احسان و عطای تو همیشه
✨بیشتر از حد لیاقتمان بوده
✨دست کرم از سرمان برندار
✨خدایا
✨صفحهای دیگر از عمرمان ورق خورد
✨روز را در پناهت به شب رساندیم
✨پروردگارا شب را بر همه عزیزانمان
✨سرشار از آرامش و سلامتی بفرما
✨و در پناهت حافظشان باش
شبتـ🌙ـون خـوش در پنـاه خـدا🌟
التماس دعا
✨🌺✨
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🕊
هیچ گاه برای به دست آوردن آنچه که مدنظرت است دیر نیست.
به رشد خود ادامه بده،
به آموختن ادامه بده،
و
هر روز خودت را به روزتر کن.
بیست سال بعد شما از کارهایی که انجام ندادهاید ناراحت میشوید نه کارهایی که انجام دادهاید
پس طناب قایقتان را از ساحل باز کنید و از ساحل امن خود به سوی آبهای آزاد برانید و خطر کنید. جستجو کنید، رویا بسازید و کشف کنید.
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌔🔴 سیزده بانوی رجعت کننده در دولت مهدوی...
⭕️🌓 زبیده، بانوی منتخب مهدوی...
🌕 نامش، أمهالعزیز و لقبش «زبیده» است. او از بنیعباس و دختر جعفر بن ابی جعفر منصور و همسر پسرعموی خود، هارونالرشید و مادر محمد امین است. لقب زبیده را پدر بزرگش منصور، به دلیل زیباییاش به او داده است.
خطیب بغدادی میگوید: او معروف به خیر و تفضل کردن به اهل علم و صلاح بود و به فقیران کمک میکرد. آثار زیادی در شهر مکه و مدینه و راه مکه، اعم از چاه آب، و برکه ایجاد کرده است. زرکلی میگوید: او بزرگترین زن عصر خود در دینداری و اصالت و جمال و صیانت و خیر بود و آثاری در راه مکه ایجاد کرده که اگر آنها نبود، کسی این راه را طی نمیکرد. زمانی که یک مَشک آب در شهر، یک دینار طلا ارزش داشت، او همة حُجاج و شاید مردم مکه را سیراب کرد. زبیده، صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند و هر کدام موظف بود که یک دهم قرآن را بخواند؛ به گونهای که از منزل او، صدای قرائت قرآن همانند زمزمه زنبورهای عسل، بلند بود. ابنکثیر میگوید: « کسی او را در خواب دید که میگفت: چیزی برای من سود نداشت، مگر نمازهایی که در سحر میخواندم.» همچنین درباره خیرخواهی او میگوید: «او راغب ترین مردم به انجام دادن کار خیر و پیشتاز به سوی هر خیری بود. او با هارونالرشید درگیر شده که این از شیعه بودن وی حکایت دارد.» علامه مامقانی میگوید: شیخ صدوق در کتاب مجالس خود گفته: «زبیده شیعه بود و هارون وقتی این را فهمید قسم خورد که او را طلاق دهد.» شیخ منتجب الدین چنین بیان کرده است: زبیده خاتون، شیعه فطریه فدائیه بود، چنانکه شیخ اجل عبدالجلیل رازی در کتاب نقض آورده که چون هارونالرشید غلو زبیده را در تشیع تحقیق کرد، سوگند خورد که او را طلاق دهد… اما زبیده اظهار پشیمانی نکرد! حاج شیخعباس قمی میگوید: دلیل شیعه بودن زبیده آن است که در فتنه سال ۴۴۳ هجری قمری که در بغداد اتفاق افتاد، قبر زبیده و آلبویه ضریح امام کاظم علیهالسلام به آتش کشیده شد. در منابع شیعی، به روشنی دلیل اختلاف او با هارونالرشید بیان شده و اهل سنت عمری که از این موضوع آگاه بودند، مزار وی را آتش زدند.
📗چشماندازى از حكومت مهدى علیهالسلام، ص۷۴ به نقل از بيان الائمه، ج ۳، ص ۳۳۸
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری 📲 #استاد_شجاعی 🎤
🛡 تنها سپر کارآمد در برابر حالات روحی منفی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ داستان زیبا
پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد او دستانش می لرزیدوچشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی رابرزمین انداخت وشکست.
پسروعروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند:باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قراردادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد .
بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.
یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت:پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
یادمان بماند که : زمین گرد است..."
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚آب حيات و بختک
مىگويند اسکندر که بر عالم حکم مىکرد، شنيد که آب حيات هست و هر کس از آن بخورد؛ عمر جاويدان مىکند. عزم کرد که آب حيات را بهدست بياورد. با سپاه بسيار بهسمت ظلمات حرکت کرد. چون راه، سخت و ناهموار بود بيشتر لشکريان او در راه تلف شدند تا به دهانهٔ غار رسيد. هر چه کوشش کردند اسبها به غار نرفتند زيرا تاريک بود و مىترسيدند. درصدد چاره برآمدند. هر کار کردند مفيد واقع نشد تا اين که به سراغ پدر پير خود رفت که او را در صندوقى گذاشته بود و با خود آورده بود. پير گفت: ”ماديانها را جلو بکشيد تا اسبها بهدنبال آنها بروند“. همين کار را کردند و نتيجه داد. اسکندر گفت: ”بىپير مرو به ظلمات - گرچه اسکندر زماني“ بعد از رسيدن به آخر غار ظلمات، چشمه آب حيات نمايان شد. خود اسکندر مشکى را از آب پر کرد و بهدوش خود آويخت و بههمان طريق که رفته بود برگشتند. آمدند تا به مرتعى رسيدند و اتراق کردند. اسکندر که مشک آب را نمىبايست زمين بگذارد که مبادا اثر آن از بين برود، آنرا به درختى آويخت. غلام سياه گردن کلفت حبشى خودش را مأمور کرد که از مشک آب محافظت کند و خودش رفت بخوابد و استراحت کند. غلام بيچاره هم بعد از مدتى خسته شد و خوابش برد.
کلاغى که از آنجا مىگذشت، مشک را ديد. آمد و روى مشک نشست و با نوک تيز خودش آنرا سوراخ کرد و آب حيات گرانقيمت را به زمين ريخت. غلام بيدار شد و ديد مشک پاره شده و آب آن ريخته و فقط چند قطره آب باقى مانده که آن چند قطره را هم او خورد. اسکندر بيدار شد و ديد تمام زحمات او به هدر رفته. غلام را به قصد کشت زدند و گوش و بينى او را بريدند اما چون آب حيات خورده بود نمرد و زنده ماند و بهصورت بختک و شوه (کابوس: بختک) درآمد که روى جوانها مىافتد اما چون دماغ او بريده نمىتواند کسى را خفه کند و به کسى آزارى برساند اما جوانها نبايد توى اطاقها تنها بخوابند چون که شوه و بختک آنها را مىگيرد. خلاصه کلام اين که فقط دو نفر جاندار توانستند آب حيات بخورند که يکى از آن غلام سياه بود و بختک شد و هميشه هست. دومى هم کلاغ است که آب حيات از گلوى او پائين رفت و عمر پانصدساله پيدا کرد. ولى اسکندر حريص، هيچچيز گيرش نيامد و گرفتار مرگ شد تا خاک گور چشم او را پر کند
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi